"غرور"

Marjanoo
by Marjanoo
12-Apr-2009
 

غرور چه چیز بدیه

چه چیز مادر سگیه

می‌خوای بگی‌ عاشقمی ولی‌ صدات در نمیاد

می‌خوای بگی‌ منو می‌خوای ولی‌ جونت بالا میاد

مگر چقدر سخته بگی‌؟

اگه به من نگی‌ به کی‌؟

اگر بگی‌ دوستم داری چیزی مگر کم میاری؟

حالت مگر خراب می‌شه؟

آرزوهات بر آب می‌شه؟

سر به بیابون میزنی، اگه یه وقت دم بزنی‌؟

سخن بگو از خوبیام

صدام بکن والا میام

حرفای عاشقانه تو نثار گوش من بکن

قول میدمت چیزی نشه

دنیا از اونوری نشه

نترس تو رو خدا بگو

بهم بگو از رو به رو

والا نمیکشی عذاب

نخوره آب تکون از آب

دستمو تو دستت بگیر

برام یه بر جدی بمیر

قول میدمت زنده باشی‌

فردا همین موقع پاشی

میدونم که منو می‌خوای

فقط می‌ترسی‌ که بیای

واسه همین من اومدم

بهت یه خورده رو بدم

پا تو بذار رو غرورت

تا کی‌ بمونم صبورت

بگو که می‌میرم برات

بگو دیگه جونت درآد


Share/Save/Bookmark

Recently by MarjanooCommentsDate
برای شوهرم
18
Apr 16, 2009
تولدم مبارک
4
Feb 04, 2009
more from Marjanoo
 
default

westender

by خودت می دونی (not verified) on

How about this, considering that there is a misunderstanding between the two about their expectations of the other

Also, I don’t agree the poems ought to be of the same style since these people are different, so therefore they write poems differently

ضدِ غرور

غرور چیزِ خوبیه
یه چیزِ جالبیه

اگر بخوام بگم عاشقتم، صدام خیلی راحت در می یاد
اگر بخوام بگم عاشقتم، جونم تا بخوام باهام می یاد

هیچ مشکل ندارم
اگر بخوام بگم دوستت دارم

ولی به کسی میگم که لایقش باشه
حالت خراب بشه، خراب نشه

حالا دیگه خودت بی آرزو می شی
سر به بیابون می زنی،
رسوایِ محله می شی

چکار کردی برام؟
چه خوبی هات؟
کی گفتم میام؟
کی کردم صدات؟

اگر دلم بخواد
پر میکنم گوشتو
از اون حرفهای عاشقانه که دلت می خواهد

ترس ندارم از خدا
نمیشه وارونه دنیا
راستشو میگم برات
هم رو برو، هم پشتِ سرت

نمیکشم عذاب مذاب
تکون نمی خوره آب از‌ آب

قول می دمت صادق باشم
رُک اگر بخوای با هات باشم

دستتو گرفتم هزار بار توی دست
اما دلم بدلت دل نبست
من دلم می خواد تو را
اما برای پوستِ بدنت

واسهء همین ترا می خوام
ناراحت نشی، بر نخوره بهت

بیخود دروغ نگم بهت
تصمیم بگیر برای خودت

می خوای بمون، می خوای نمون
بسته دیگه، می خوای بمون، می خوای نمون


persian westender

ghafieh = rhyme:

by persian westender on

ghafieh = rhyme: similarity of sounds in the two last words in a line of poetry,or a half line of poetry,

 

 example from this poem: two words khoobiam/miam

 سخن بگو از خوبیام صدام بکن والا میام  

… and sometimes if the last two words are equal, the word before them may sound similar. example from this poem: kharaab/ab

 حالت مگر خراب می‌شه؟ آرزوهات بر آب می‌شه؟

Vazn= rhythm: "a movement with uniform recurrence of a beat or accent." dictionary

 

(//www.tnellen.com/cybereng/lit_terms/rhyme.ht...)

 

 Example from this poem:

 حالت مگر خراب می‌شه؟ آرزوهات بر آب می‌شه؟

You can feel the uniformity of accent or beat in this example. It is not too long or too short. also similarity of syllabus may be used to measure it.

 

Ma’ani = Meaning:

I am sure you’ve got the meaning of this poem. It is not complicated. Take it as example.   

 

 


default

westender,

by خودت می دونی (not verified) on

What does these things mean?
vazn
ghafieh
maani

can you give me examples in farsi?


persian westender

Khodet midooni,

by persian westender on

Now you want me to come back in it. make up your mind.

 Its easy! by saying that last line, I meant I didn’t write that example POEM to a particular person(the person in the poem).But apparently, the subject of my critique was YOU. and it was a literary critique, because if you really want to make a ‘response poem’ to someone’s poem, at least try to make it sound like the original one. Look at your second  verse, is that an essay? Where did I talk about Rhyme? I said Vazn and its Rhythm. I myself may write poems without rhymes. But again if you wanted to make a response to match it, I should say your poem has many shortcomings: vazn, ghafieh, maani,.... and  I made a suggestion and example for it. You don’t like it don’t take it, but don’t command people to stay out of something as if its a too personal matter. this is a public forum

 

 


default

westender,

by خودت می دونی (not verified) on

I know you're already out of this but I'm going to write this up anyway just for the hell of it in case you read it unintentionally. I hand wrote that poem in 5-10 minutes and then I typed it up in a few more minutes. Now, since then I've read it a few times and with the exception of some minor adjustments it makes sense to me, because I know how to read it, and you don't. I even sang and recited it and it makes sense, so then I taped it, but I don't think I can post it in any way. It doesn't make sense to you because you are looking for rhyme, which I don't know, I see a lot of songs that don't rhyme good but they sound good.

But anyway, Marjan's poem is witty, however as usual there is two sides to every story and I presented the other side.

But as is the usual, your comment is addressed to me beginning with an apology , goes on with a criticism, continues with telling me how I should write it (the way you would do it), and then it ends with saying it's addressed to no one specific. So, go figure!


default

Yes I wrote this poem.

by Anonymous on

Yes I wrote this poem. Thanks for the compliment.


persian westender

Im already out of this.

by persian westender on

Im already out of this. read the last line.

but your poem still technically sucks.az ma goftan bood. digeh khodet midooni!

 


default

westender,

by خودت می دونی (not verified) on

Stay out of this. This is between Marjan and me.


Souri

Nice poem

by Souri on

Thanks Marjanoo.

You two's poems remind me of two other poets!!

Marjanoo  = Maryam Heidar-zadeh

Khodet Midouni = Reza Sadeghi 

O;)


persian westender

"خودت میدونی‌"

persian westender


"خودت میدونی‌" با عرض معذرت شعرت نه وزن درستی‌ داره، نه درست معلوم هست چی‌ میگی‌؟

اگه میخوای بگی‌ یه چیزی بگو تو این مایه ها:

غرورمو به خاطرت

گذاشتمش به زیر پات

غرور مرور دیگه چیه؟

من جون میدم واسه چشات...

الا آخر...

البته منظورم شخص خاصی‌ نیست فقط مثال زدم

 


default

ضدِ غرور

خودت می دونی (not verified)


.

نه خیر، غرور چیزِ خوبیه
چه چیزِ خیلی جالبیه

اگه بخوام بگم عاشقتم، صدام خیلی راحت در می یاد
اگه بخوام بگم، جونم تا بخوای باهام می یاد

هیچی برام سختی نداره
اگر بخوام بگم دوستت دارم

نه، به کسی میگم که لایقش باشه
حالت خراب بشه، خراب نشه

حالا دیگه آرزویِ خودت بر آب میشه
سر به بیابون می زنی، رسوایِ محله می شی

چه خوبی هات؟ چکار کردی برام؟
صدات نکرده خودت اینجا میآی

اگر بخوام می تونم گوشتو پر کنم
از اون حرفهای عاشقانه که دلت می خواهد

دنیا هم اون وری نمیشه
از خدا هم ترس ندارم، نه رو برو نه پشتِ سر

عذاب مذاب هم نمیکشم
نمی خوره آب از‌ آب تکون

دستتو گرفتم هزار بار تو دست
اما دلم بدلت دل نبست

قول می دمت صادق باشم
رُک اگر بخوای با هات باشم

من دلم می خواد تو را
اما برای پوستِ بدنت

واسهء همین ترا می خوام
بهت بر نخوره، ناراحت نشی

بیخود بهت دروغ نگم
خودت تصمیم بگیر چکار کنی

می خوای بمیر، می خوای نمیر
بسته دیگه، می خوای بمیر، می خوای نمیر


IRANdokht

I like it

by IRANdokht on

this is a very sincere piece written about and a familiar complaint. 

Did you write this poem?  well done! 

Thanks 

IRANdokht


Manoucher Avaznia

مرجان؛

Manoucher Avaznia


کارخوبی کرده ای. هیچ چیز از یک شعر فکاهی خوب کم نداره.

پیروز باشی.


Manoucher Avaznia

delete it.

by Manoucher Avaznia on

delete it.


persian westender

This is just

by persian westender on

This is just great!

Affrain Marjanoo! keep it up!