دو هفتهای مهماندار خانواده بودم که آمده بودند از چهارگوشهی دنیا. بعد از سالها دیدار٬ وقت برای خوابیدن کم میآوردیم چه برسد به کارهای دیگر.
روزی از این روزها که از قضا هوای همیشه ابری انگلیس با ما سر مهربانی داشت و آفتاب بفهمی نفهمی میدرخشید همه با هم شال و کلاه کردیم تا به راندهی پارک لیدز برویم و کبابی راه بیاندازیم. این راندهی پارک جای بسیار با صفایی است٬ پارکی بزرگ با یک دریاچهی مصنوعی و یک قلعهی قدیمی در کنارش و یک بنای نوساز در وسطش٬ همان که عکسش را اینجا میبینید. بخاطر شباهتش به مقبرهی حافظ ما آن را حافظیه مینامیم! دردسرتان ندهم تا در پارک جاگیر شویم٬ راه افتادیم تا گردشی بکنیم و البته چون یک مهمان شیرازی هم داشتیم حتمآ حافظیه شهرمان را نشانش دهیم تا او هم بعد از سالها غربت نشینی یاد دیاری کرده باشد.
به بنا که رسیدیم و طوافی به دورش کردیم٬ هنوز فاتحه خواندمان تمام نشده بود که چشممان روشن شد به این دو خط یادگاری که یکی دیگر از هموطنان ساکن انگلیس ما بر روی این بنا نوشته بود:
به گمانم به اندازهی کافی گویا هست. عرق شرم بر بدن انسان مینشیند و از هموطنی با اینگونه حیوانات احساس تنفر میکند.امیدوارم کسی متوجه نشود که این نوشته به فارسی است.
به قول آن عزیزمان گویا ما چون عرضهی یادگار گذاشتن ناممان به درستی را نداریم پس از سوی دیگر بام رفته و هر چشمهای که یافتیم یک کارخرابی در آن میکنیم تا ناممان جاودانه بماند! این مختص اینجا هم نیست. به همان تختجمشید و پاسارگادمان هم رحم نکردهایم. در و دیوار سیوسه پل عالیقاپو هم پر از همین مزخرفات است. میتوانم ادعا کنم از بناهای تاریخی ایران هر کجا را که دیدهام از این نشان فرهنگی ایرانیان بی نصیب نمانده است. راحتتان کنم : به گمان من تفاوتی هم بین این فحش خواهر و مادری که اینجا نوشته شده و آن عاشقانه نویسی و تاریخگذاری های جاهای دیگر وجود ندارد. در ضمن همهی اینها را یک نفر ننوشته است. اینها همه کار خودمان است. بخشی بزرگی از این هفتاد میلیون مینویسند و بخش کوچکی بیتفاوت تماشا میکنند و هیچکس هیچ نمیگوید. بخش کوچکی کلاهبرداری و دزدی میکنند و بخش بزرگی تحسین و تمجید زرنگی! ایشان در کلاهبرداری. شکر خدا هر ایرانیای که میخواهد از انگلستان برای همیشه برود هرچه بتواند کلاهبرداری میکند و بعد فلنگ را میبندد. از خریدن چند خط موبایل و استفاده از آنها تا آنجا که میشود و البته پرداختنشده رها کردنشان و رفتن تا وام گرفتن و ... . اسمش را هم میگذارند زرنگی. باقی هم تماشا میکنند و حسرت میخوورند که چرا خودشان نمیتوانند این کار را بکنند. در ژاپن به ایرانیان به چشم خلافکار نگاه میکنند. آن مشتی بچه تهران با افتخار میگوید که خلاف ایتالیا دست ایرانیان است(منظور مواد مخدر است) خوب چشمتان روشن. برای هیچکس هم مهم نیست که چگونه برای دوزار منافع شخصی همه با هم لنگهایشان را دادهاند هوا و ترکمان میزنند به دوزار آبروی باقی مانده برای ایرانیان. میخواهم بگویم همهی گناه بیآبرو و ارزش شدن امروزمان در دنیا را گردن جمهوری اسلامی و رهبرانش نیاندازید٬ خودمان هم کم آبرو نبردهایم. به عبارت بهتر اکثریتمان توفیر چندانی با رهبرانمان نداریم٬ اگر بدتر نباشیم!
من هم اگرمیخواستم فیلمی مانند سیصد بسازم٬ مردمانی با رهبرانی آنچنانی(تلویزیونتان را روشن کنید تا ببینید چنانی!) و نشانگانی فرهنگی اینچنینی را جز به آنگونه نشان نمیدادم. هرچند باز چهرهي ایرانیان در آن فیلم تخیلی از چهرهی واقعی آقای رئیسجمهور زیباتر است!
و برادر٬ جان دل٬ انسانی که هنوز به آن درجه از فهم نرسیده است و نادانی و بیسوادی و بیفرهنگیاش را اینگونه نشان میدهد... شایستهاش همان رئیس جمهور است!
Recently by mojtaba yousefipour | Comments | Date |
---|---|---|
Protest for Democracy in Iran, Leeds, UK, 24.06.2009 | - | Jun 29, 2009 |
مغز اتمی! | - | Jan 31, 2008 |
دو روی سکه ی نمایش هادی و صمد، ده سال بعد | - | Sep 19, 2007 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Faribors you ahmaghe badbakht
by khashmgin1 on Wed Sep 19, 2007 11:51 PM PDTto digeh che khari hasti hamaal? akheh veghahat ham hadi dareh lajan.
You are saying Iran's reputation is constantly maximizing in the world? akheh ahmaghe hamaal to digeh to kodoom sooraakdhooni in 30 saal boodi ahmagh?
THERE IS NO REPUTATION LEFT IN IRAN, THANKS TO IDIOTS LIKE YOU.
in digeh kieh.. man ridam tooye on M.D. gholaabit...
Cultural tradition
by Faribors Maleknasri M.D. (not verified) on Tue Sep 18, 2007 01:45 PM PDTI am sorry but in contorrary to your opponion i must say, that since 29 years the Reputation of us iranians in the world is constantly maximising. the problem is, so as i see it: we feel us guilty for every thing in the world. the western peaple think different. For example the germans tell you with proude how they by 13 year old girls in east europ for a very little among of mony for a whole night. they feel not ashamed at all. they are even happy that other germans do the same: making innocent young girls to prostituts! No my Friend, we have a much better name in the contemporary world than we had bevor 1978. and our cultural tradition is much longer than 3000 years. hier in germany they burned human beeings just bevor 70 years.is that culture? be sure the true Culture is ours. even if we read hier and there bad words written in farsi.Greetings
Motea'sefam
by majid1 (not verified) on Tue Sep 18, 2007 12:12 PM PDTDear friend,
"No body" can justify such act,and unfotunately these kind of people ARE around , but attaching this to "sabeghe farhangi" does not make a lot of sense either,no way of putting any percentage on these people , but pluralization is as wrong!
Regards