در انتظار ظهور کهنه سواران

در انتظار ظهور کهنه سواران
by mostafa ghanbari
26-Jan-2010
 

من آن اسب سیاه اندیشه ام،

من  آن شیدا ی تاخت،

آن گران پای دشت‌های پویا ی،

من آن مرکب فخر انسانی ام.

من از آنسوی اسطوره‌ها می‌آیم،

از ازل، از الست،

من از بی‌ نهایت زمان،

من از بی‌ مرزی و تطور و زایش اندیشه،

من از همه جای همه جا می‌آیم.

من آن رهپیما ی اعصار و قرون،

فاتح زمین،

دشت‌ها را در نوردیده ام، دریا‌ها را شنا کرده ام،

و بر تا رک قلّه ها

بازتاب فخر کائنات را در چشم آفتاب به تماشا نشسته ام.

من مرکب سواران فاتح،

دلیرن و راست قامتان،

راد مردان و عیاران،

راهیان عظمت و مهر و دانایی،

من مرکب پادشاهان زیبایی‌ ام.

من آن عزیز اثیری،

آن سبکپا ی دشت‌های اهورائ،

آن تبلور شکوه و نا‌ میرا یی،

من ایرانم،            گمگشته در تجا هل و تزویر

سرگشته در سیاهی شب،

من در انتظار  ظهور کهنه سوارانم.


Share/Save/Bookmark

more from mostafa ghanbari