به یاد ایام دور و نزدیک، فالی باز کردم و این شعر آمد. اگر دوست دارید با شعری، سازی، آوازی، یا یادی به جشن یلدا بیایید. در روز تولد خورشید،امیدوارم دلتان یک سال پر از نور و حرارت آفتاب باشد و سرتان پر از سودای مهر و عشق. این هم آنچه درین شب حافظ با من گفت:
جمالت آفتاب هر نظر باد
ز خوبی روی خوبت خوبتر باد
همای زلف شاهين شهپرت را
دل شاهان عالم زير پر باد
کسی کو بستۀ زلفت نباشد
چو زلفت درهم و زير و زبر باد
دلی کو عاشق رويت نباشد
هميشه غرقه در خون جگر باد
بتا چون غمزهات ناوک فشاند
دل مجروح من پيشش سپر باد
چو لعل شکرينت بوسه بخشد
مذاق جان من ز او پرشکر باد
مرا از توست هر دم تازه عشقی
تو را هر ساعتی حسنی دگر باد
به جان مشتاق روی توست حافظ
تو را در حال مشتاقان نظر باد
Recently by Nazy Kaviani | Comments | Date |
---|---|---|
Baroun | 3 | Nov 22, 2012 |
Dark & Cold | - | Sep 14, 2012 |
Talking Walls | 3 | Sep 07, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
دیوانۀ عاقل مهربان،
Nazy KavianiWed Dec 21, 2011 06:45 PM PST
سلام و شادباش ایام. با تشکر از شعر سعدی عزیز، به رسم شب یلدا همراه پدرم، من نیز از عراقی شعری می آورم:
مرا جز عشق تو جانی نمیبینم نمیبینم
دلم را جز تو جانانی نمیبینم نمیبینم
ز خود صبری و آرامی نمییابم نمییابم
ز تو لطفی و احسانی نمیبینم نمیبینم
ز روی لطف بنما رو، که دردی را که من دارم
بجز روی تو درمانی نمیبینم نمیبینم
بیا، گر خواهیم دیدن که دور از روی خوب تو
بقای خویش چندانی نمیبینم نمیبینم
بگیر، ای یار، دست من، که در گردابی افتادم
که آن را هیچ پایانی نمیبینم نمیبینم
ز راه لطف و دلداری، بیا، سامان کارم کن
که خود را بی تو سامانی نمیبینم نمیبینم
عراقی را به درگاهت رهی بنما، که در عالم
چو او سرگشته حیرانی نمیبینم نمیبینم
مازیار عزیز
Nazy KavianiWed Dec 21, 2011 06:38 PM PST
قربان شما 58 بار! این هم فال بسیار نیک شما که با نیت از خواجه برای شما گرفتم:
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطفها میکنی ای خاک درت تاج سرم
دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو
که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم
همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس
که دراز است ره مقصد و من نوسفرم
ای نسیم سحری بندگی من برسان
که فراموش مکن وقت دعای سحرم
خرم آن روز کز این مرحله بربندم بار
و از سر کوی تو پرسند رفیقان خبرم
حافظا شاید اگر در طلب گوهر وصل
دیده دریا کنم از اشک و در او غوطه خورم
پایه نظم بلند است و جهان گیر بگو
تا کند پادشه بحر دهان پرگهرم
سوری جان،
Nazy KavianiWed Dec 21, 2011 06:34 PM PST
بابا تفسیر که دیگه کار من نیست! من فکر می کنم این فال خیلی خوب است و به شما می گوید که باید از زندگی تان کمال لذت را ببرید و هر آنچه که مراد شماست، همین الان در دسترس شما نیز هست. حالا دیگه گیر نده جان من آبروم میره!
به به گویا چله نشینی دوستان است
divanehWed Dec 21, 2011 06:40 PM PST
چه خجسته شبی که همه را یک جا دیدم. دلتان چون یلدا پر از شادی. این هم چند بیت از سعدی که حافظ یکه تازی نکند.
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسر نمیشود ما را
تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش
بیان کند که چه بودست ناشکیبا را
.....
هنوز با همه دردم امید درمانست
که آخری بود آخر شبان یلدا را
با سپاس از نازی عزیز برای قبول زحمت و پارتی انداختن. در ضمن شراب جان این کله پاچه را لطفاَ خوب بپز. پارسال خوب نپخته بودی دلم درد گرفت.
Merci Nazy joon.....amaa
by Souri on Wed Dec 21, 2011 06:13 PM PSTtafsiresh ro ham begoo digeh :)
manzoure Hafez alan chieh daghighan?
man bayad chekar konam?
NAZI KHANOOM
by maziar 58 on Wed Dec 21, 2011 06:13 PM PSTye fal-e hafez ham vasse ma bedin lotfan MERCI Nazi khanoom.
yalada bar hamegan mobarak.
Maziar
بیا سوری!
Nazy KavianiWed Dec 21, 2011 06:06 PM PST
بیا و کشتی ما در شط شراب انداز
خروش و ولوله در جان شیخ و شاب انداز
مرا به کشتی باده درافکن ای ساقی
که گفتهاند نکویی کن و در آب انداز
ز کوی میکده برگشتهام ز راه خطا
مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز
بیار زان می گلرنگ مشک بو جامی
شرار رشک و حسد در دل گلاب انداز
اگر چه مست و خرابم تو نیز لطفی کن
نظر بر این دل سرگشته خراب انداز
به نیم شب اگرت آفتاب میباید
ز روی دختر گلچهر رز نقاب انداز
مهل که روز وفاتم به خاک بسپارند
مرا به میکده بر در خم شراب انداز
ز جور چرخ چو حافظ به جان رسید دلت
به سوی دیو محن ناوک شهاب انداز
این هم استاد شجریان که همین را برای شما میخواند:
//www.youtube.com/watch?v=6O8fVzC4KG4
Nazy joon
by Souri on Wed Dec 21, 2011 05:52 PM PSTThanks for the beautiful poems.
I do a nyat now, would you please do a faale Hafez for me?
Thanks
سلام بر منای عزیزم!
Nazy KavianiWed Dec 21, 2011 05:41 PM PST
قربان قدمت!
این فال هم برای شما آمد، و جای طاهرۀ عزیز هم خالی است.
خوشا شیراز و وضع بیمثالش
خداوندا نگه دار از زوالش
ز رکن آباد ما صد لوحش الله
که عمر خضر میبخشد زلالش
میان جعفرآباد و مصلا
عبیرآمیز میآید شمالش
به شیراز آی و فیض روح قدسی
بجوی از مردم صاحب کمالش
که نام قند مصری برد آن جا
که شیرینان ندادند انفعالش
صبا زان لولی شنگول سرمست
چه داری آگهی چون است حالش
گر آن شیرین پسر خونم بریزد
دلا چون شیر مادر کن حلالش
مکن از خواب بیدارم خدا را
که دارم خلوتی خوش با خیالش
چرا حافظ چو میترسیدی از هجر
نکردی شکر ایام وصالش
...
by Mona 19 on Wed Dec 21, 2011 05:34 PM PSTیلدایتان رویأیی ... روزهایتان پر فروغ ... شبهایتان ستاره باران
شب زیبای یلدا فرخنده بادمونا ;)
شراب جان، یکی، یکی!
Nazy KavianiWed Dec 21, 2011 05:27 PM PST
بابا جان، یکی یکی! اول: این شراب، این هم پنیر اسپانیایی شما! این از ساز، ، و این هم از آواز... و این هم قر...و این هم شیرینی کلمپۀ ابی...
...
by Red Wine on Wed Dec 21, 2011 05:09 PM PSTپس شراب و شیرینی کو؟ساز و آواز...ساقی و ساغر کو ؟ ما آمده ایم کیف کنیم،اَنار و گردو خورده و بابا کرم رقصیده و خانمها را تماشا کنیم،اِمشب تا صبح بیداریم،در را پیش کنید تا بچه بیدار نشود،کّله پاچه و اَیضاً حلیم بوقلمون با ما،فالگیر و رمّال را نیز خبر کنید،اِمشب می خواهیم محلّه را بترکانیم ... ایرانی؛شبِ یلدایَتْ فَرخنده بادا.
نازی عزیز
FaramarzWed Dec 21, 2011 05:03 PM PST
هر چه از دوست رسد نیکوست.
سلام بر فرامرز عزیز. این هم یک فال برای دوستان!
Nazy KavianiWed Dec 21, 2011 04:56 PM PST
جانا تو را که گفت که احوال ما مپرس
بیگانه گرد و قصه هیچ آشنا مپرس
از آنجا که لطف شامل و خلق کریم تو است
جرم نکرده و عفو کن و ماجرا مپرس
خواهی که روشنت شود احوال سوزما
از شمع پرس قصه زباد هوا مپرس
هیچ آگهی زعالم درویشی اش نبود
آن کس که با تو گفت که درویش را مپرس
از دلق پوش صومعه نقد طلب مجوی
یعنی زمفلسان سخن کیمیا مپرس
در دفتر طبیب خرد باب عشق نیست
ای دل به درد خو کن و نام دوا مپرس
ما قصه سکندر و دارا نخوانده ایم
از ما به جز حکایت مهر و وفا مپرس
حافظ رسید موسم گل معرفت مگوی
درباب نقد وقت و ز چون و چرا مپرس
بلندی موی سیاهت شب یلدا
FaramarzWed Dec 21, 2011 04:48 PM PST
Thank you Nazy Aziz
//www.onmvoice.com/play.php?a=77386
سلام بر ابی و شراب سرخ عزیز!
Nazy KavianiWed Dec 21, 2011 04:45 PM PST
سلام، سلام! بابا دل من تنگ شد! خدا را شکر که این دور و برها هستید و اقلا سری میزنید! خوب، اول این ویدیو را که بهرام عزیزم تازگی درست کرده و گذاشته روی یوتیوب برایتان می گذارم. ملوک ضرابی و انوشیروان روحانی.
...
by Red Wine on Wed Dec 21, 2011 04:35 PM PSTچون تير رها گشتـه ز چلّـه شده ايم!
مهمان شمــا در شب چلّـه شده ايم!
از برکت ايـن سفــره ي الــوان شما
تا خرخره خورده،چاق و چلّـه شده ايم!
:)
یلدا مبارک نازی بانو
ebi amirhosseiniWed Dec 21, 2011 04:35 PM PST
فالی باز کردم و این شعر آمد :
گر از این مـنزل ویران بـه سوی خانـه روم
دگر آن جا کـه روم عاقـل و فرزانـه روم
زین سـفر گر به سلامت به وطـن بازرسـم
نذر کردم کـه هـم از راه بـه میخانـه روم
تا بگویم که چه کشفم شد از این سیر و سلوک
بـه در صومـعـه با بربـط و پیمانـه روم
آشـنایان ره عـشـق گرم خون بـخورند
ناکـسـم گر بـه شکایت سوی بیگانه روم
بـعد از این دست من و زلف چو زنـجیر نـگار
چـند و چـند از پی کام دل دیوانـه روم
گر بـبینـم خـم ابروی چو مـحرابـش باز
سـجده شـکر کـنـم و از پی شکرانه روم
خرم آن دم کـه چو حافـظ بـه تولای وزیر
سرخوش از میکده با دوست به کاشانـه روم
Ebi aka Haaji
inham sheri az F. Moshiri , only for you !
by Souri on Wed Dec 21, 2011 04:18 PM PSTشکفته روی اقیانوس شب ماه
نسیمش می نوازد گاه و بی گاه
چراغ افروز راه عاشقان باشکه من در دشت غم گم کرده ام راه
سلام سوری جان!
Nazy KavianiWed Dec 21, 2011 04:09 PM PST
سلام و صد سلام! امیدوارم کوتاهترین روز سال را به سرعت برق و باد گذرانده باشی و طولانی ترین شب سال را خوش آغاز کرده باشی! پس شعرت کو؟
tagh tagh tagh.................
by Souri on Wed Dec 21, 2011 04:06 PM PSTbebakhshi ha....
ma dashtim az invar ha rad mishodimk didim ke cheraagh e khouneh shoma roshaneh va noore ghashangi azash be biroon mitaabe !
goftim yek dari bezanim, balke mehmoun e ghorbat zadeh y ro ghaboul konid ?