رقص ابرها

رقص ابرها
by Orang Gholikhani
11-May-2012
 

چو تگه ابری تنها افتاده

ذوب میشوم در نگاهت

جذب میشوم درگرمای آغوشت

بادها میگذرند نسیم میرسد

میشوم محو در چشمهایت

سبزه دیگر تشنه نیست

گریه باران گذشته بعد از انفجار درد

میخوابم با رویای آغوشت

فراموش میکنم داغی اشتباهاتم

صدائی خسته میرسد با عطر مستانه یاس سفید

آنکه مرا کشت در شب سیاه

بشتاب بشتاب بهاران گذشت

تابستان رحمی ندارد بر ابرهای تنها

بوسه باد چه غنیمتی

آغوش بی پروائی چه امید پناهی

حرف دل زن با چشم دلدار

دلبری کن با نفس باد سبکبار

ابرهای سیاه میروند با زمان

اورنگ
Mai 2012


Share/Save/Bookmark

Recently by Orang GholikhaniCommentsDate
هم کوچه
4
Nov 25, 2012
نوازش پرستو
2
Nov 18, 2012
نیمکت
3
Nov 11, 2012
more from Orang Gholikhani