Is there anybody who has never heard Fereidoon Moshiri’s love poem, Koucheh? Is there anyone who has fallen in love and hasn’t cited this poem to his beloved, whether present or absent? Moshiri wrote this poem in his youth. Little did he know that it would become Iranians’ universal utterance of love and dedication to the ones who capture their heart and imagination. I found this clip of the poem in Fereidoon Moshiri’s own voice. It is beautiful and moving and full of memories for me, some recent and some old.
Enjoy it you guys! And here is the poem’s English translation by Omid Ghaemmaghami, which was published on the site in 2005. Here's to your health and a heart full of love. Cheers!
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و درآن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست بر آورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم اید تو به من گفتی از این عشق حذر کن
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ایینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا که دلت با دگران است
تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن
با تو گفتم حذر از عشق ؟ ندانم
سفر از پیش تو ؟ هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی من نه رمیدم نه گسستم
بازگفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم
اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید
یادم اید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای دردامن اندوه کشیدم
نگسستم نرمیدم
رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
Recently by Party Girl | Comments | Date |
---|---|---|
1970's Iranian music treasures found! | 57 | Nov 08, 2009 |
A message of hope | 6 | Jun 27, 2009 |
Gholombe | - | Apr 01, 2009 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Beautiful and sad....
by admirer (not verified) on Wed Dec 24, 2008 03:50 PM PSTI got goose bumps when I heard the firse verse. Thanks for posting.
Nice reminder of this
by Anonymously (not verified) on Tue Dec 23, 2008 07:14 PM PSTNice reminder of this timeless love poem. For English translations, my favorite is by Faranak Moshiri, his niece, found here: //www.caam.rice.edu/~fran/poetry/TheAlley.htm...
Also, Darya Dadvar has done a brilliant new rendering of this poem to a jazz, new age beat. See video here: //www.daryadadvar.com/Darya-Video/Kooche-Mosh...
Party Girl aziz !
by ebi amirhosseini on Tue Dec 23, 2008 04:12 PM PSTFor most of my generation,first love meant you would definitely learn about Moshiri's koucheh,memorizing & reciting it for your Ma'shoogh.
Javaani Kojaaee Ke Yaadat Be Kheyr?!
Sepaas
Ebi aka Haaji
مرحبا
HajminatorTue Dec 23, 2008 07:37 AM PST
خیلی انژی تو این چند بیت شعر آقای مشیری وجود داره! تا چند لحظه پیش خواب آلود بودم ولی آلان بیدار و شنگول شدم.
سوردخت خانم ممنون،
..
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی من نه رمیدم, نه گسستم
بازگفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم, نتوانم
...