آذریها در شمیران


Share/Save/Bookmark

آذریها در شمیران
by Red Wine
26-Nov-2009
 

 

از سرسرای حرمسرا، صدای هلهله و ولوله گوش شاهدخت را از میان برده بود،ننه فرهنگ موهای سیاه و زیبای ایشان را شانه‌ می‌کشید و یکریز از شازده داماد آینده میگفت که چنین است و چنان است و تو ستاره اقبال را بر پشت خودت حمل میکنی‌ و باقی‌ قضایا.

اما شاهدخت حواسش جای دیگر بود و در دلش آشوب زبانه می‌کشید،به پشت پنجره خیره شده بود و به ناگه یکی‌ از فراشان را دید که به طرف اندرونی میدوید و بعد از چند دقیقه،صدای گریه و شیون را شنید که سرسرا را پر کرده بود،ننه فرهنگ به بیرون رفت و چند لحظه بعد آن چنان که بر سر خود میکوبید، فریاد زد : خانوم،شازده خانوم،بی‌ پدر شدیم،یتیم شدید... بیچاره شدیم.

شاه بابا را کشتند... شاهدخت از هوش رفت و ضجه ننه فرهنگ در میان نعره و زاری دیگر زنان گم شده بود.

***

حضرت مظفر الدین شاه دیگر جلوس کرده بود و امور حکومت را بر وفق مراد میدیدی،اما شاه نگران افرادی بود که به همراه ایشان از تبریز به تهران آماده بودند و احتیاج به خوراک و مکان داشتند.

آنان آذر بایجانی‌های غیور و رشیدی بودند که در طول سالها از ایشان محافظت و مراقبت کرده بودند و حال،شاه تنها به آنان اعتماد داشت و آنان به معمول عاجز از تکلم زبان فارسی‌ بودند.

بنا بر دستور شاه و پشتیبانی اتابک بزرگوار،میرزا افخم خان را مامور کردند که به آنان بپردازد و امورات آنان را سر انجامی خوش دهد.

آنان که مصلحت بود،در گلستان باقی‌ ماندند و آنان که با فامیل بودند،به همراه دیگر اعضا به شمیران،نزدیکی‌ دار آباد فعلی‌ کوچ کردند و در آنجا مانده گار گشتند و نماز شکر خواندند.

اینان اکثرا مسلمینی پایبند بودند و مراسم و جشن‌های خود را داشتند.ایشان مردمانی بسیار سختکوش و زحمت کشی‌ بودند،آن چنان که تا فوت حضرت مظفر الدین شاه در شمیران ماندند و به ایشان و به خاندان بزرگ قاجار وفادار باقی‌ ماندند.

بعد از فوت حضرت،بزرگ شازده گان (حضور ایچینده یاتسین) مظفر الدین شاه،بسیار از اینان به خطه آذر بایجان باز گشتند و عده دیگر باقی‌ ماندند، به خصوص آنان که همسر غیر اختیار کرده بودند.

این زندگی‌ بر آنان خوش بود تا زمانی‌ که بزرگ خاندان سواد کوه به تاج و تخت رسید و کس نداند که چرا دستور کوچ آذریان را از شمیران صادر کرد.

***

و اما ما...

اینان بسیار دوست و همنشین با جّد خان بابا و سپس حضرت والا بودند،در بیشتر مهمانی‌ها حضور داشتند و نیکو رفتاری داشتند.در شادی و غم خاندان ما شریک بودند و هیچ گاه کسی‌ از ایشان بعد نمیگفت !

ما به خاطر داریم که در اعیادی چو عید فطر و عید قربان،حضرت والا به چند نوبت مهمانی میداد و خرج ! یکی‌ از آن مهمانی‌ها مختص به افتخار آذریان بود.

چند تخت به بیرون میگذاشتند و چند رأس گوسفند قربانی میکردند و به همراه شراب، نان و کباب میل میکردند و خوش بودند.

***

در میان آنان فردی بود به نام منصور بیگ که از دسته آشیقان(عاشقان) بود و خود به نیکویی تار میزد.

گروهی که ایشان را همراهی میکرد،گاهی‌ به ۲۰-۲۵ نفر میرسید،خواننده، نوازنده و رقاص ! اینان تا پاسی از شب میزدند و گاهی‌ از غم میخواندند و گاهی‌ از شادی ! در هر دو حال، تو لذت میبردی و تو احساس بینظیری میکردی.

متاسفانه ایشان (منصور بیگ) در آن سالها به باکو مراجعت کرد و به طرز مشکوکی فوت کرد (یکی‌ از برنامه‌های بنده بر این است که بدانجا بروم و این قضیه را به طور جدی دنبال کنم !)

از دیگر آذریان که به یاد داریم،زنی‌ بود بلند بالا، لب سرخ و بلا ،با چشمانی پر صفا، به نام مهشید خانوم.

ایشان رقاصی بود بسیار پر حکمت و پر آوازه که در بزم‌های خصوص اعیان هنر نمأیی میکرد و دلا هر بیننده یی را به وجد میاورد.مهشید خانوم دست توانایی در رقص جیرانی و دارچینی داشت .

چند سال بعد ،ایشان شاگردانی بسیار تربیت کردند و ما افتخار این را داشتیم که ایشان را چندین سال قبل در انگلستان دوباره ببینیم و به یاد ایام گذشته بی‌ افتیم.

***

هر کس به کسی‌ نازد و هر کس به قولی‌ تازد و ما به یک هشتم خون آذری خود نازیم و بر هیچ کس نتازیم.

یاشاسین آذربایجان...

هش بیر زمانین وار.


Share/Save/Bookmark

more from Red Wine
 
Red Wine

...

by Red Wine on

Thank you very much dordooneh jan for your nice and sweet wrods :=) .


Dordooneh

Red Wine jaan

by Dordooneh on

As always enjoyed your blog about Shemiran. Thank you and waiting for the next :)


Red Wine

divaneh

by Red Wine on

از نظر و لطف شما بسیار سپاسگزارم.

عزّت زیاد.

 


divaneh

Thank you Red Wine and Kaviani

by divaneh on

Thank you Red Wine for the good blog and thank you Kaviani for sharing the fantastic music.


Red Wine

Sadra

by Red Wine on

به شما سلام عرض می‌کنم.

دست شما درد نکند که آن صفحه را برای ما فرستادید.

سالهای سال است که اینگونه میخواهند یک چند کتاب در مورد شمیران و شمیرانات مکتوب کنند ولی‌ تا حال که نکردند !

بسیار سپاسگزارم از محبت شما.

پیروز باشید.

 


Sadra

Dear Red Wine

by Sadra on

Thank you for this nice blog.  This might be of interest to you:

//www.chn.ir/news/?section=2&id=51142


Red Wine

SamSamIIII

by Red Wine on

احسنت و هزار آفرین که واقعا زیبا فرمودید ...

متأسفانه اکثریت خلق از تاریخ خبر ندارد و چشم بسته نظر میدهد !

سپاس خدا را، شکر خدا را که افرادی مثل شما در بین ما حضور دارند که میتوان از اطلاعات آنان نهایت استفاده را کرد.

باشد که روزی به نحوی خلق الله از شما به نحو عالی‌ قدر دانی‌ کند.

دست حاضرت عالی‌ را میفشاریم .

 


SamSamIIII

You can

by SamSamIIII on

 

hate Ghajaars all you want but contrary to general perception, it was the Renaissance of the late Ghaajars that for the first time after 1400 yrs of blind shame gave Iranians the option of searching for their true heritage & identity by the Ghajaar era free thinkers such as akhoondzadeh, Kermaani, taghiizadeh, melkom khan, hedayat, Kasrawi & others which in turn gave birth to Pahlaviis to pick where they left off and they screwed big time ;) . Yes Ghajaars lost a big patch of real estate(thx to akhoonds of the time btw) but in return gave Iran the non-returnable gift of search for national identity and Kiaani legacy . That alone is worth a thousands Baku & Nakhjavans .

Sorry RedWine jaan, wanted to say that  .Great talented writing my good pal.

Cheers!!!

 

Path of Kiaan Resurrection of True Iran Hoisting Drafshe Kaviaan //iranianidentity.blogspot.com //www.youtube.com/user/samsamsia


Red Wine

Monda

by Red Wine on

ممنون از محبت شما .

 

این را خودم درست می‌کنم،یکی‌ از تفریحات من در زمان بیکاری, عکاسی و غیره است.

 


Red Wine

Princess

by Red Wine on

دست بوس و سپاسگزارم پرنسس جان عزیز .


Monda

Very interesting blog RedWine jan!

by Monda on

You really outdid your self this time.  Thanks for sharing.

 

p.s. How did you manage to have those flicking images?! 


Princess

wow...

by Princess on

Lovely! Red Wine jan, I enjoyed this one very much. 

Saagh olasaan! :) 

 


Red Wine

Maryam Hojjat

by Red Wine on

مریم خانوم جان عزیز...

ما بسیار خوش حالیم که شما را در اینجا رویت می‌کنیم و از شما سپاسگزاری می‌کنیم برای کلمات مهربانت.

پیروز باشید.

 


Maryam Hojjat

Red Wine Jan

by Maryam Hojjat on

I enjoyed it.  Thanks for posting.

Payandeh IRAN & IRANIANS 


Red Wine

Reza-Rio de Janeiro

by Red Wine on

رضا جان،سپاسگزارم از محبتت.خدا شما را برایمان حفظ کند.

عزّت زیاد.

 


Reza-Rio de Janeiro

Merci Ham-Meehan,

by Reza-Rio de Janeiro on

جناب شراب قرمز ، از مطالبی که نوشتید بسیار لذت بردم.به عنوانه یک ایرانی قاجار و یک چهارم آذری از شما و ارجی که برای خاندان ماگذاشتید صمیمانه تشکر میکنم. سلامت و موفق باشید. پیروز و پاینده باد ایران و ایرانی.


Red Wine

Jeesh Daram

by Red Wine on

افرادی دیگر را به خاطر داریم،مثل شجاع خان که ایشان از معتمدین دستگاه مظفری بودند که سالهای سال عمر طولانی کردند و اوایل ۵۰ شمسی‌ فوت کردند،ایشان از اسب سوارانی بود که تا آخرین لحظه از ملک همایونی،روانشاد احمد شاه قاجار محافظت کردند و متأسفانه همانند دیگر آذریان،مورد ظلم پهلویان قرار گرفتند.

و دیگر سلطان زاهد خان که امیر کاتب دربار بود و خاندان ایشان در تبریز،سالهای سال از ثروت همایونی محافظت میکردند.ایشان از دوستان حضرت والا بود و نراد بسیار نیکو !

هر دو سنی بودند و همسران فارس زبان اختیار کردند و هماند بقیه در دار اباد حضور داشتند.

مطلب در این مورد بسیار است و ما امید واریم که روزی فرا رسد که اسم این قهرمانان،این فرزندان اذربایجان ایران در جایی‌ نوشته شود و هم میهنان آنان را بشناسند.

ما از مطلب حضرت عالی‌ استفاده کامل را بردیم،دست مریزاد که نیکو می‌نویسید.

پاینده باشید.

 


Jeesh Daram

عالی بود

Jeesh Daram


خوشحال شدم (و تعجب کردم) که دارآباد را نیز ذکر کردید چون معدود افراد از آن صحبتی میکنند. آیا شما از شخصیتهایی  که در آن باغ (قصر دارآباد دیرین و بیمارستان شهید دانشوری کنونی) خدمت میکردند، عکس، اسم و نام و یا نقل قول و خاطره ای از طرف پدر یا اقوام دارید؟

 

میخواستم مطالبی در مورد آن ده و عکسهایم از آنجا را با "نیاوران تا عبدالعظیم" مخلوط کنم ولی صلاح دیدم در فرصتی دیگر عرضه گردد


Red Wine

...

by Red Wine on

جناب خانوم کاویانی... نازی جان.

ما همین که شما را بینیم،انگاری دسته دسته گل خوشبو بینیم و کمند کمند نور !

ما به شما ارادت داریم و مفتخر از دوستی با شما.

بسیار سپاسگزاریم از آن ویدیو و از کلمات شما.

خدا شما را برای ما و دیگر عزیزان نگاه دارد.

 


Nazy Kaviani

یاشاسین آذربایجان!

Nazy Kaviani


شراب سرخ عزیز،

مثل همیشه از خواندن نوشته هایت خوشحال شدم. بسیار روان و نوستالژیک نوشتی دوست من. این هم برای تو که موسیقی عاشیق لار را دوست داری.