دیر وقت میرسم به خانه،تمام عصر و تا پاسی آز شب را با مادام کلارا گذراندم.
هر دو به یاد ماریا کالاس کنیاک نوشیدیم ، آز ایشان حرف زديم،به اپرا با صدای ماریا گوش دادیم،مادام کلارا ز خاطراتش گفت و گاهی ایشان گریه کرد و من بغض ! ایشان هنوز به خوبی ماریا را به یاد دارد.
مادام کلارا ارمنی است،ایرانی ایران ندیده !مادر ایشان قبل آز جنگ جهانی ۲ به یونان میرود و در پایان جنگ به پاریس.ایشان صدای قشنگی دارد،مانند شراب،گرم،لطیف،خسته ولی گیرا !
برای من ، آوه ماریا را به آرامی میخواند .
نوشتن درباره ماریا خیلی سخت است ! ۳۱ سال آز مرگ ایشان گذشته است ولی هنوز کسی مانند ایشان به صحنه نیامده است،۳۱ سال است که آز نبودی ایشان میسوزیم .اپرا هنوز جامه سیاه خود را به کنار نگذشته است،۳۱ سال بدون ماریا،اپرا روزای سختی را پشت سر گذشته است .
ماریا به اپرا جان داد، عشق داد، زيبائي داد، لذت و احساس داد، ماریا وقتی میخواند،تو با صدای ایشان پرواز میکردی و فراموش میکردی چه کسی هستی، ز کجا هستی و به کجا میروی ! ماریا یک فرشته بود.
كارهاي زیبای ایشان مانند: توسکا ، آیدا ، ارایشگر سویل ،نرما و ...فراموش نشدني هستند, ایشان وقتی میخواند،تمام بدنش میخواند و حرکت میکرد ! ماریاجذاب بود و وقتی میخواند،کمتر کسی میتوانست به صورت زیبای ایشان توجه نکند و عميقانه اين زيبائي را تحسين نكند!
عشق چیست ؟ ... آز درون خودم میپر سم ،عشق چیست ؟... میگویند زیباست ! میگویند رنج و درد است،ولی من میگویم که عشق یعنی پرواز، یعنی یک دنیای دیگر،یعنی تو،یعنی من، یعنی ما،عشق گفتن آز خوبیهاست،عشق فرار آز جدایی هاست...
ماریا هر وقت عاشق میشد، شکننده میشد،ایشان میگفت که عشق و عاشقی در زمانی که تنها هستی، به مراتب بهتر آز زمانی هست که هنوز ازدواج نکردی ! عشق او را آز پا میآنداخت ! ایشان برای عشق زندگی کرد،احساسات او زیبا بودند و هر کس نمیتوانست این احساسات آسمانی را لمس کند و باور کند.ماریا سالها ی آخر خوش بخت نبود، ماریا مضلومانه درد را تحمل میکرد و در سکوت،اشک میریخت،ماریا آز عشق ضربه میخورد ولی هنوز به آن امید داشت.
عشق خود را که آز دست داد،زندگی را بی رنگ میدید ! به تنهایی پناه برد، نمیتوانست بی تفاوت باشد !
ماریا میگفت که در ابتدا صدای خود را آز دست داده است،زیبایی خود را...و حالا اوناسیس را ! شاید در آخر او فقط برای اوناسیس میزیست ...کسی نمیداند ! ایشان یک عاشق کامل بود،بدون هیچ گونه چشم داشتی به چیزای دیگر.
۳۱ سال آز در گذشت ماریا میگذرد و دل من تنگ ! ماریا با صدای خود، به ما خوش بختی میداد، اجازه میداد آز خود،بیخود شویم و صادقانه عاشق شویم،ماریا به ما زندگی را نشان میداد.
هنوز شب است و دل من تنگ ... به صدای ماریا گوش میکنم ،به تصویر ایشان نگاه میکنم،به من لبخند میزند و من جام خود را بلند میکنم به طرف ایشان و آز او میخواهم که در این بزم شبانه، من و دلتنگی من را،تا صبح همراهی کند.
دیگر گریه نخواهم کرد ... تو را به یاد خواهم آورد و دیگر گریه نخواهم کرد ،عشق را به یاد خواهم آورد و به خاطر تنها بودن دیگر گریه نخواهم کرد ...
Recently by Red Wine | Comments | Date |
---|---|---|
که خوش میآمد آن بورانی اسفناج | 4 | Dec 04, 2012 |
راهی که بازگشتی نداشت | 6 | Nov 22, 2012 |
ساعتِ آخر یک آزادیخواه | 32 | Nov 10, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Redwine writings
by yass (not verified) on Sat Sep 20, 2008 11:09 PM PDTI really enjoy to read your blogs. Thank you. You are very sensitive and romantic. I like your writing style.
...
by Red Wine on Thu Sep 18, 2008 02:40 AM PDTThx for your nice words guys :=) .
About love
by Souri on Wed Sep 17, 2008 07:38 PM PDTI wrote an article about "what is love" some ten years ago, I wish I could post it here, but it's in Persian and so long to type (15 pages)
But one day, I will do it. Only if I had more time and a bit more energy.....In that article I said all about "Love" to demonstrate that "love" is all about "needing"... I know many people don't agree with me, but I still believe in what I'd wrote ten years ago. All kind of love are rooted in a kind of "need"....
Still, it is a very beautiful sentiment. I accord it to you.
Aye vol & yek soal
by BazMaim (not verified) on Wed Sep 17, 2008 05:02 PM PDTبابا ایول، دست مریزا.
آقا اخره کلامت خیلی گیرا بود، چشمانم شروع کردن به سوختن، ولی وسط نوشتت، موقعهایکه عشق رو تعریف میکنی، جمله های پیش ساخته مثل میگویند رنج و درد است،ولی من میگویم که عشق یعنی پرواز، یعنی یک دنیای دیگر،یعنی تو،یعنی من، یعنی ما،عشق گفتن آز خوبیهاست،عشق فرار آز دایی هاست...استفاده میکنی. انگاری مام دختریم بردی خونت و میخوای قپمونو بدست بیاری. ناقلا از کلارا زن سرکوزی حرف نمیزنی که؟، برای اینم اخر شبی اهنگ باری وایت گذاشتی و تو گوشش هی کلارا، کلارا زمزمه کردی، ناقلا؟
Amaan az daste in IC....
by Souri on Wed Sep 17, 2008 10:59 AM PDTIt's a while I'm in front of my PC, reading all those great interesting blogs and article, hoping that would be the last one.... and again another new one, shows up....I believe my husband gonna get divorce, I didn't do anything at home yet, let alone cooking for dinner !
About Maria Callas(Kalas) my dear Red Wine, I must say you touched my weak point. I am not an expert in music, surely not in opera, but her voice.....this angelic voice of her, is not something which leave us indifferent !
I love Aida opera. This is something that shake all my soul, my souvenir and ....don't know what ! But, Aida performed by Maria, is strong, is diabolic, or angelic...something between in..
Great dedication to a very very great artist of the century. I love her.
Here are two for you from my CD, La mama morta, and Carmen:
//www.youtube.com/watch?v=N7kPHMpuLxc
//www.youtube.com/watch?v=fjmMsJtg_yo