عشق ایتالیایی من


Share/Save/Bookmark

عشق ایتالیایی من
by Red Wine
09-Oct-2008
 

نمیدونم کی بود ! شاید بهار بود،شاید زمستون !ولی‌ عصر بود،نزدیک‌های غروب ! خورشید دیگه داشت میرفت که من دیدمش ...!

وقتی‌ که دیدمش،من پشت رل ماشینم بودم،سرم داغ کرده بود از ترافیک و از سر و صدا!..همه جا دود میدیدی،همه جا پر بود از صدا ... بوق بوق بوق و دوباره دود و دوباره صدا !

وقتی‌ سرم رو اونور کردم،یک دفعه دیدمش ! ...از آن طرف ویترین داشت من را نگاه میکرد ! با آن چشم بزرگش،بدون پلک زدن ... داشت من را نگاه میکرد !

پاهام خوش شد روی پدال گاز ! از بالا نگاهش کردم،از چپ و راست،یک نفس تماشاش کردم ! ...

ماشین رو پارک کردم ، آمدم یواش یواش جلوی ویترین،حالا دیگه تمام بدنش رو میتونستم ببینم ... بدنش زیر آخرین نور روزانه برق میزد،هر چقدر نگاهش می‌کردم، بیشتر من رو تحریک میکرد ! دیگه سر درد نداشتم،دیگه بی‌ حوصله و بی‌ تفاوت نبودم . دلم میخواست بهش دست بزنم و از سر تا آخر بدنش رو آروم آروم لمس کنم و سرد و گرمی‌ بدنش رو حس کنم.

دلم تاپ تاپ میزد،یک دونه تیک تاک با مزه لیمو خوردم و رفتم به جلو تا از نزدیک ببینمش و شاید ببینم همونقدر که من میخامش،این هم من رو می‌خواد یا نه !

بهش نزدیک شدم ... نزدیکتر ... باز هم نزدیکتر ... دیگه میتونستم سر تا پاش رو ببینم ! هر چقدر بیشتر نیگاش می‌کردم،بیشتر میخاستمش !

از سرش شروع کردم به نوازش کردنش ! ... از سرمای بدنش،نوک انگشتام داغ میشد ! احساس آرامش کردم و بدون هیچ ترسی‌،سرش رو به طرف خودم آوردم و ازش خواستم که مال من بشه ! بهش گفتم که امروز یک روز خوب هست چونکه با هم آشنا شدیم،بهش گفتم،که خاطر خواش شدم،یک نفس، بی‌ برگشت،عاشق آن نگاه ابیش شدم !بهش قول دادم که همیشه باهاش باشم،تنهاش نذارم ...خلاصه باهاش کلی‌ قرار مدار گذاشتم ،قول و حساب،کلی‌ باهاش راه اومدم ا بهم ندا رو داد ... حالا دیگه آون مال من بود !

از این داستان ۳ سال می‌گذره و هنوز با هم هستیم ! اسمش هست وسپا ! ۱۰۰% ساخت ایتالیا ! رنگش آبی و آبی خوش رنگ ! انقدر رنگش قشنگه که من صداش می‌کنم : بلور ! جون شما نباشه،به مرگ دوست دختر‌های قدیمیم قسم،هنوز هم عاشقش هستم ! وقتی‌ که میشینم ترکش،انگاری نشستم روی حریر ! ابریشم ... یا شاید روی یک عالمه دسته گل !

 دست هر کسی‌ نمیدمش،فقط یکبار بود که این دختر همسایه میخواست روندن موتور یاد بگیره،اومد با دامن کوتاهش آون جلو نشست،من هم پشت سرش ... دختر همسایه از من چیز‌های دیگه هم یاد گرفت ...!

دیگه از دست ترافیک راحت شدم ! از  دست صدا ، آون هم سر و صدا... کلی‌ راحت شدم !

 


Share/Save/Bookmark

more from Red Wine
 
Red Wine

...

by Red Wine on

ممنون از اظهار نظرات.

اخر هفته شاد و دلپذير برايتان ارزو ميكنم.سپاس


default

Yadesh bekheir Lamberta

by koskhol shodim oomadim kharej (not verified) on

Oon vaghta nazdike 34 sale pish pedaram taamirgahe Vespa va Lamberta dasht to shahbazz kehili khodesham lamberta savar mishod man hamishe oon dor bar mipelekidam baazi vaghta komakesh mikardam oonam pool tu jibi midam miraftam bastani yakhi chizi migereftam.


TheMrs

I understand. All day

by TheMrs on

I understand.

All day today, I've been thinking about him. I really miss him. His taste and his smell. It was so comforting when he kissed me every day. I don't know why I made the stupid decision to let him go. I hage myself for it.

I was thinking today, just like you, that I would love to hold him again. To brush the tip of my nose against him.

Unfortunately, in lovereh kooftieh man, won't let me smoke. So all I can do is day dream about what that cigarette would taste like amd smell like.

Be khodam goftam, bikhod mikoneh behem migeh chi kar konam chi kar nakonam, baba man ye cigar mikham! Miram migiram har kari bekham bahash mikonam.

Vali mitarsam. Gir bioftam kheily bad joor mishe. Dige forget about trust o honesty o reliability and all that koofto zahremar.

As you can see, i'm on the edge.


Majid

تهران

Majid


تهران، خیابان کوشک ، چار راه مهنا، روبروی هتل کاروان، طبقه همکف ساختمونی که پدر من طبقه سوم دفتر داشت نمایشگاه موتور وسپا بود، هم از این فرم و هم وانت سه چرخه ش .

یک موتور دیگه هم بود خیلی‌ نزدیک به  این شکل به اسم لامبرتا ! کسی‌ یادش میاد؟

منو بردی نیم قرن عقب تر با این داستان  و این عکس...!!! آخ   آخ   آخ!........ نیم قرن!

تازه الان حالیم شد که دارم بفهمی نفهمی پا به سن میذارم! 

خدا بگم چیکارت کنه ‌ای شرابخوار.

 


samsam1111

cool few lines man!!

by samsam1111 on

You are so lucky to live where I originaly intended to live ..2 student visas..1 from france & 1 from North America...Folks & friends forced me to choose N-America. other than chic memoires , it was a lousy decision..grinding ur happy spirit into a mechanical work horse..that,s NA..one of these days man, uhmmm  & I hear JJ listened to my advice & considering Paris. Good 4 U...Don,t forget the commission. I said it 1st... those hot summer afternoons in Shahr-ara , Me and my other cousine jacking his older brother's Vespa for a joy ride on the blvd..heh..Cheers!!


Hajminator

رد واین جان،

Hajminator


خیلی شما زیبا تعریف میکنی و من از جملاتی که در این متن بکار بردی لذت بردم مخصوصاً از: از سرمای بدنش،نوک انگشتام داغ میشد !

‫دست مریزا


default

'NA BELLA ROMANA

by Maziar 58 (not verified) on

mazza che bella storia!!
Almost convinced for a hot comessa Romana !
till it hit that Blue Vespa....and
dastetan dard nakone. ciao !


ebi amirhosseini

Redwine Jaan

by ebi amirhosseini on

Back in days,in Tehran Vespa was as cool as a Mini Miner !.

 

sepaas


Jahanshah Javid

Me too

by Jahanshah Javid on

Haaah! Manam Vespa kheyli doost daaram. Beenazireh! Deeshab pishnahaad shod beram chand maahi Paris! Hanooz kheyli moondeh taa nmaloom sheh, vali ageh joor shod hatman yeki migiram. Felan beram Mekzeek bebinam chi misheh.