. عاشورا در تورنتو وحساب دو تا دو تا 4 تا برای مدعیان انقلابی گری و روشنفکری
سعید سلطانپور
این پست برای ان عده از دوستان به قول خودشان روشنفکر و متمدن هست که همچنان در ایران و یا فرنگ مانند زمان شاه سر همدیگر را می تراشند . انها فکر می کنند چون خودشان بقول خودشان متوجه حقایق دین و خرافات مذهب شده اند و احتمالا در روز عاشورا هم عرق می خورند و امام حسین را همردیف خمینی می خوانند . با قاطعیت در پست های فیس بوکی شان می گویند که اسلام و شیعه هم طرفداری ندارد و فقط مانده است یک حرکت که دین از سیاست در ایران جدا شود . در حالیکه بین دین داران و حاکمان مستبد دینی اگاهانه تفاوتی قایل نمی شوند . بنظر می اید صرف ندارد . زیرا انها بخوبی می دانند دین داران و مسلمانان اولین گروهی بودند که علیه استبداد دینی در ایران مبارزه کردند و اعدام شدند . تعداد شهدای مسلمان دهها برابر مسلمانان غیر مذهبی است و کما اینکه تعداد زندانیان سیاسی مسلمان در زندانهای استبداد ولی فقیه بیشتراز غیر مذهبی ها هست . .
برای یاداوری به این دوستان در عدم شناخت از جامعه ایرانی فقط در همین تورنتو ( انتاریو ) خوب است که اشاره ای داشته باشم به تعداد کسانی که مراسم عزادارای امام حسین را گرامی می دارند . و د رمساجد و مراکز و خانه ها ی خودشان عزاداری می کنند . مسجد امام علی و مهدیه ( سنتی ها و معتدل ها )نزدیک به 5 هزار نفربازدید کننده در هرشب تاسوعاو عاشورادارد . د رمرکزولی عصر ( میانه روها طیف غیر سنتی ) تا 400 نفر - مکتب الزهرا –منشعیبین از ولی عصر ( بی ویو و جان )( سنتی ترها ) تا 300 نفر در این چند شب بازدید کننده دارد . به این ارقام اضافه کنید شیعیان لبنان - عراق و افعان د رمراکز خودشان - شیعیان اهل تانزانیاو اوگاندا ( خوجه ها ) ریشه هندی تبارها در شب عاشورا که بدون اغراق تا 10 هزار نفر می رسد . سال گذشته عده ای قابلمه های بزرگ مسجد امام مهدی را که نذر کرده بودند ( در یک اقدام انقلابی شاید برای غیر مذهبی کردن این باورمندان ) دزدیده شد. کسانی که نذری می دهند کم نیست . از رستورانها تا کسانی که خودشان باور مذهبی عمیق ندارند و لی پدر و مادرشان باورمند بودهاند و برا ی انها د رکودکی نذر کرده اند و الان اینها نذرمادرها و پدرها را با پول خودشان ( با توجه به اینکه در کانادا اقامت دارند و پدر و مادر توان مالیشان د راینجا انقدر نیست که بتوانند در اینجا بدهند ، ) می خرندو به این مراکز هدیه می کنند.
بطورمثال در مسجد مهدیه از 3 هفته قبل از محرم ،داوطلبان مشغول تدارکات این نذری ها بودند . کار داوطلبانه توسط همه تیپ تفکر اجتماعی و اقتصادی و سیاسی شامل کسانی که برخی شان همین جا بزرگ شده اند و تحصیل کرده اند وبسیاری هم از نظر سیاسی با سیاست جمهوری اسلامی مرزبندی های جدی دارند .عده ای هم اصلا سیاسی نیستند .( به مفهموم دانش سیاسی و یا علاقه به سیاست یعنی از جنس مردم عادی در هر کشوری هستند . )
حال سوال من از این دوستان این است ، شما که می گویید روشنفکر هستید ، اگاه هستید ، سیاسی هستید ، تحلیل گر هستید ، به سرنوشت کشور اهمیت می دهید ، دلتان برای یک کامیونیتی بهتر می تپد ایا بغیر از مراسم کنسرت ها که اتفاقا شرکت کنندگانش هم بخشی از این دینداران هستند ، و تا 5- 6 هزار نفر در ان شرکت می کنند . بنظر می اید خوانند گان پرطرفدارتر مانند ابی - داریوش و معین و امید و شجریان و گوگوش خوانندگانی هستند که غمگین تر می خوانند و بسیاری هم از شنیدن ان لذت می برند. یعنی چیزی در مایه نوحه خوانی. .
کلاه خودتان را قاضی کنید ایا فکر نمی کنید اگر می خواهید به این جامعه کمک کنید به جای تحلیل دادن و توهین کردن به مسلمانان ( حتی اگر باور های اشتباه داشته باشند ) که ما مسلمانان" احمق هستیم " " از اعراب های سوسمار خور حمایت می کنیم " ، بی شعور هستیم ، مشکلات ایران از اسلام و امام حسین هست ، باید کار فرهنگی بکنید . یعنی اول باید به طرف مقابل نشان بدهید که به انچه می گویید باوردارید که بتوانید از این طرف کنده و به خودجذب کنید . ایا شما در این دودهه گذشته توانسته اید علیرغم داشتن نشریه ، یک تشکل راه بیندازید که بتواند 200 نفر را که با عشق به ان ارمان و هدف بطور متداوم کار کنند ، جمع کند . ؟ اینجا که دیگر سانسور و بگیر و ببندهای وزارت اطلاعات و لباس شخصی ها نیست . تمامی تجمع ها از طرف پلیس حمایت و در صورت لزوم حفاظت می شود. اشکال از مسلمانان هست ؟ یا باید عدم تشکل را به گردن دیگری انداخت ، کاری که تاریخا از نظر فرهنگی به ان عادت داشته ایم . انوقت من باور می کنم که تحلیل های شما و نظرات شما اعتبار اجتماعی هم دارد .
ان جریانات سیاسی که با متهم کردن همه این مراکز به جمهوری اسلامی سعی در پاک کردن صورت مسله دارند باید یاد بگیرند که دوران مار نوشتن و مار خواندن تمام شده است . اکثریت جمعیت شرکت کننده د رمراسم عزاداری امام حسین در تورنتو ، جوانان هستند ، یعنی ان جریانات سیاسی تقریبا تعداد جوانان عضوشان شاید به تعداد انکشتان دست نرسد . منظور من این نیست که اکثریت جامعه ایرانی در کانادا دیندار است و مذهبی و مسلمان است . اگرچه تعداد افراد دلیل حقانیت گروهی بر گروه دیگر نیست ولی ضرورتا تعداد اکثریت در صندو قهای رای و دمکراسی شرط پیروزی است . سیاستمداران کانادایی به تعداد اهمیت می دهند زیرا تعداد یعنی رای . انها تقریبا می دانند جامعه ایرانی تفرقه شدیدی دارد و از این موضوع سو استفاده می کنند . جریانات سیاسی را بدلیل تعداد کم هواداران جدی نمی گیرند . عموم مردم هم بدلیل نداشتن گروههای منسجم ، در معادلات سیاسی کانادا جدی نمی گیرند . .
امیدوارم جریاناتی مانند هیئت مدیره کنگره ایرانیان کانادا ( ای سی سی ) که عموما ضد اسلام هستند ( البته حقشان هست ) ولی اگر می خواهند برای جامعه ایرانی در کانادا سخن بگویند باید بدانند انها بدون گفتگو با بخش عمده ای از جامعه ایرانی در انتاریو یعنی مسلمانان نمی توانند ادعای نمایندگی جامعه ایرانی در کانادا را بکنند. جریانات دیگر نیز این را باید بدانند که بدون همکاری مسلمانان امکان هیچ تغییر جدی در ایران و خاورمیانه نیست . . قرار نیست به مسلمانان ایرانی فحاشی ، بی ادبی و توهین کنید و توقع داشته باشید که از شما حمایت شود .
. یک سوال هم بد نیست این دوستان از خودشان بپرسند. نماینده لیبرال ریجموند هیل در مراسم نماز عید فطر امسال در مسجد امام مهدی شرکت کرد واتفاقا مورد اعتراض جدی وی توسط چند تن از خانمها ( که دو تن از انها از فعالین سیاسی جدی ضد رژیم بوده اند ) قرار می گیرد که شما که طرفدار تحریم ها هستید چرا به این مسجد می ایید به مراکزیهودیانی بروید که از تحریم ها و جنگ حمایت می کنند بروید . اقای حسینی نسب امام جماعت مسجد ایشان را به دفتر خودش می برد . در آنجا نماینده می پرسد چکار کنم که روابطم خوب شود . امام جماعت می گوید من سیاسی نیستم خودتان باید پیدا کنید . این در حالی است که این نماینده خود کلید اختلاف و دودستگی بین کامیونیتی را در جلسه 22 ژانویه کنگره با تحسین هارپر وتشویق وی دروضع تحریم ها علیه ایران را زده بود ودر مراسم گروهای ضد مذهبی فعالانه شرکت و صحبت می کند .
در این مطلب قصد بررسی پای بندی این نماینده به اصول سیاسی و اخلاق در سیاست را ندارم ولی سوال من از آن جریاناتی است که بدون مدرک و دلیل مستندی تنها به دلیل مسلمان بودن ، مراکز اسلامی این شهر را و مسلمانان را عامل جمهوری اسلامی می خوانند (و البته علیرغم شعارهای ضد جمهوری اسلامیشان ، سالهاست در تفرقه جامعه ما قدم برداشته اند و در عمل اب به اسیاب جمهوری اسلامی ریخته اند ) . اگر این مراکز عامل جمهوری اسلامی هستند پس چرا این اقای نماینده لیبرال ریچموند هیل به این مراکز تردد می کند . ؟ ایا حرفش با عملش یکی هست ؟ ایا از شما سو استفاده سیاسی که عدم سابقه سیاسی خودش را بپوشاند و رای و حمایت شما را داشته باشد ؟ و یا شما از وی استفاده سیاسی برای کارهای سیاسی می کنید ؟ هر روز که می گذرد مرزبندی های سیاسی و اجتماعی کامیونیتی ایرانی در کانادا افراد مشخص تر می شود . همه حق دارند نظرات خود را داشته باشند . بجای متهم کردن گرو هها و ادمها ، ابتدا از خود ان ها سوال کنید . حداقل حرف را از خود طرفتان بشنوید . اگر هم مدرکی دارید که حتما انرا برای جامعه ایرانی منتشر کنید و هم انرا به مقامات امنیتی و قضایی کانادا تحویل بدهید و پیگیر ان باشید . این شرط اول هر جریان سیاسی هست که بنظر ات دیگران و باورهای دیگران احترام بگذارد .
در 20 سال گذشته تعداد هواداران جریانات ضد اسلامی با افزایش سن تحلیل رفته است و شاید در کل به 100 نفر فعال نرسد . پیشنهاد دوستانه دارم که یک کمی هم فکر کنید . شما هم مانند مقامات رژیم جمهوری اسلامی نیاز به گذراندن یک کلاس ریاضیات ساده و 2دو تا 4 تا دارید تا متوجه عینی بودن ارقام بشوید. مراسم عزاداری و مراسم کنسرت ها نشان از نفوذ شما دارد حتی اگر حرفهایتان بسیار درست باشد . متاسفانه سالهاست مانند روضه خوانها سعی نکرده اید به حرف مردم گوش کنید فقط خودتان حرف زده اید وخواسته اید مردم به حرفهای شما گوش در حالیکه 34 سال از انقلاب گذشته است و نسل جدید که روز انقلاب متولد شده است الان 34 سال دارد.
Recently by Saead Soltanpour | Comments | Date |
---|---|---|
پاسخ به اتهامات کنگره ایرانیان کانادا و سوالات بی جواب ما از کنگره | - | Nov 23, 2012 |
گفت و گوی سعیدسلطانپور با علی فیاض- اولویت حقوق بشر یا انرژی اتمی؟ | - | Nov 16, 2012 |
گزارش انتخابات امریکا - تورنتو- گفت و گو با محمد باقر صمیمی | - | Nov 07, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
I'm so glad that I don't live in Canada!
by Datis on Wed Nov 28, 2012 02:52 AM PSTچند سال پیش با یکی از دوستان که در کانادا زندگی میکند تماس تلفنی داشتم. به نقل از این دوست کانادا خیلی شبیه قم شده است.البته همانطوری که برخی دیگر اشاره کردند بسیاری از عمله ها و خانواده های وابسته به به رژیم نادانی و فساد جلو جلو مهاجرت به خارج و سرمایه گذاری را آغاز کرده اند تا آقا جان و ننه جانشان روز مبادا راحت و آسوده با چمدانی پر از مابقی دسترنج حلال به آنها بپیوندند
خوب این ارازل و عده ساده لوح تفریح و سرگرمی هم لازم دارند بیچاره ها
تا میتونید سینه
Homayoun AMon Nov 26, 2012 11:35 AM PST
تا میتونید سینه بزنید زنجیر بزنید خاک بر سر بریزید با قمه توی سرتون بزنید حتا قمه را تا دسته در ماتهتتان بکنید چون بیش از این لیاقتتان نیست.
سعید سلطانپور- با کشورم چه رفته است
ZendanianMon Nov 26, 2012 08:03 AM PST
سعید سلطانپور
با کشورم چه رفته است
با کشورم چه رفته است
که زندانها
از شبنم و شقایق
سرشاراند
و بازماندگان شهیدان
انبوه ابرهای پریشان و سوگوار
درسوگ لالههای سوخته
میبارند
با کشورم چه رفته است
که گلها هنوز
سوگوارند
با شور گردباد
آنک
منم
که تفته تر از گردبادها
در خارزار بادیه می چرخم
تا آتش نهفته به خاکستر
آشفته تر ز نعره ی
خورشیدهای تیر
از قلب خاک های فراموش
سرکشد
تا از قنات حنجره ها
موج خشم و خون
روی غروب سوخته ی مرگ
پرکشد
این نعره ی من است
این نعره ی من است
که روی فلات می پیچد
وخاک های سکوت زمانه ی
تاریک را
می آشوبد
و با هزار مشت گران
بر آب های عمان می کوبد
این نعره ی من است
که می روبد خاکستر زمان
را
از خشم روزگار
بعد از تو ای
ای گلشن ستاره دنباله
داراعدام
ای خسرو بزرگ
که برق و لرزه در ارکان
خسروان بودی
ای آخرین ستاره
خونین ترین سرور
در باغ ارغوان
در ازدحام خلق
در دور دست و نزدیک
من هیچ نیستم
جز آن مسلسلی که در
زمینهی یک انقلاب می گذرد
و خالی و برهنه و خون آلود
سهم و سترگ و سنگین
در خون توده های جوان
می غلتد
تا مثل خار سهمناک و درشتی
روییده بر گریوهای گل سرخ
آینده را بماند در چشم
روزگار
یاد آور شهادت شوریدگان
خلق
در ارتش مهاجم این نازی،
این تزار
ای خشم ماندگار
ای خشم
خورشید انفجار
ای خشم
تا جوخه های مخفی اعدام
در جامه های رسمی
آنک
آنک هزار لاش خوار ای خشم
مثل هزار توسن یال افشان
خون شهید بسته است
بر این ویران
دیگر ببار
ببار ای خشم
ای خشم
چون گدازی آتشفشان ببار
روی شب شکسته استعمار
اما دریغ و درد
که جبریل های اوت
با شهپر سپید
از هر طرف فرود می آیند
و قلب عاشقان زمان را
با چشم و چنگ و دندان
می خایند
و پنجه های وحشت پنهان را
با خون این قبیله
می آلایند
با این همه شجاع
با این همه شهید
با کشورم چه رفته است
که از خاک میهن گلگون
از کوچه های دهکده
از کوچه های شهر
از کوچه های آتش
از کوچه های خون
با قلب سربداران
با قامت سیام
انبوه پاره پوشان
انبوه ناگهان
انبوه انتقام
نمی آیند
چشم صبور مردان
دیری ست
در پرده های اشک نشسته است
دیری ست
قلب عشق در گوشه های بند
شکسته است
چندان ز تنگنای قفس
خواندیم
که از پاره های زخم
گلو بسته است
ای دست انقلاب
مشت درشت مردم
گل مشت آفتاب
با کشورم چه رفته است
قمه و زنجیر زنی یادتون نره!
FaramarzMon Nov 26, 2012 06:49 AM PST
از طرف من هم چند تا قمه و زنجیر توی سر و کله تون بزنین که ما بخندیم!
of course
by MRX on Mon Nov 26, 2012 06:19 AM PSTJust because a person is moved physically from one location to another it does not mean that intelectualy they go through same transformation. Sheikh pashmolah moved to canada to enjoy looted money in peace that is all.
I hear that almost half of
by firstdayofmylife on Mon Nov 26, 2012 08:36 AM PSTI hear that almost half of those who have immigrated to Canada are from Hizbollah and basij families, so it stand to reason that these hordes congregate in mosques and Islamic centers to be with their like-minded brethern.