خیلی دیر شده بود. تمام راه را دویدم. به غیر از دقیقه ای که از شدت خستگی در یک نقطه ایستادم، دستهایم را بر زانوهایم گذاشتم و نفسی تازه کردم، هیچ توقف دیگری نداشتم. از دور به محل قرارمان نگاه کردم. فضای جنگل را سکوتی سنگین احاطه کرده بود. خورشید محو تماشای نرده های چوبی، که چون سربازانی مشغول محافظت از مرزهای محوطه اطراف کلبه بودند، سلامم را به سردی پاسخی داد و بی اعتنا گذشت. از آواز همیشگی گنجشکهای کوچک خبری نبود. گویا جنگل خالی بود
مثل همیشه برای مشایعت نیامد. نکند که رفته باشد! خیلی دیر آمدم! شاید نه! شاید کمی آنطرفتر ایستاده. شاید هنوز شانسی هست. ولی هر چه به محل نزدیکتر میشدم دیدم بهتر میشد و امیدم کمتر. بعد از اینکه به بالاترین نقطه تپه ای که کلبه قدیمی روی آن ساخته شد بود رسیدم و همه جا را برای چندمین بار از زیر نظر گذراندم، تنهاییم را باور کردم. رفته بود
به روی زمین نم دار جنگل نشستم. بوته تمشکی به دامانم چنگ انداخت. برگهایش را از پیراهن سفیدم دور کردم. گیاه به خیسی چشمان من بود. آیا او هم ازغیاب کسی دلش گرفته بود؟ تکه کاغذی را از جیبم درآوردم و گوشه آن پیامی را نوشتم. کاغذ را همانطور که از خودش آموخته بودم به شکل قایقی تا زدم و به سمت رود باریکی که از پایین تپه میگذشت رفتم. قایق را بوسیدم وبه جریان رود سپردم. حرکت آرام آب، قایق را با چند تکان ناگهانی به جلو برد. چند قدم به موازات رود و همراه قایق کاغذی راه رفتم. مدتی بعد قایق از نظرم پنهان شد
آیا آنکه باید قایق را از آب بگیرد و پیغامم را در گوشه بادبانش بخواند، به کنار رود خواهد آمد.
Recently by shahireh sharif | Comments | Date |
---|---|---|
سقوط آزاد از بلندای رویا به آشپزخانه | - | Nov 06, 2012 |
دو قدم این ور خط، احمد پوری | - | Oct 29, 2012 |
گلودرد | 2 | Oct 11, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Thank U
by shahireh sharif on Tue Mar 02, 2010 06:18 AM PSTRendd
جمله تون خیلی زیبا بود
ممنونم
Nazy Kaviani
Loved the quotation and I’m honoured that U remembered me
:)
Absence
by Nazy Kaviani on Wed Feb 24, 2010 08:43 PM PST"Separated lovers cheat absence by a thousand fancies which have their own reality. They are prevented from seeing one another and they cannot write; nevertheless they find countless mysterious ways of corresponding, by sending each other the song of birds, the scent of flowers, the laughter of children, the light of the sun, the sighing of the wind, and the gleam of the stars --all the beauties of creation."
Victor Hugo
Dearest Shahireh, welcome back! Please stay. I absolutely LOVE the photograph.
نوشتهای زیباست
RenddMon Feb 22, 2010 05:16 PM PST
نوشتن کوتاه و روان در عین حال پر مفهوم مانند راه رفتن بالای یه دیوار بلند، باریک و قدیمی آجری است.