چند روز پیش در همین سایت، یکی، چیزی در باره نادر شاه افشار نوشته بود و از این ناپلئون ایرانی، به دلیل خدماتی که به ملت و مملکت ایران کرده، تجلیل نموده بود. یادم رفت پایین مقاله ایشان نظریهای بنویسم. الان هم که دیگربرای کامنت دادن کمی دیر شده و مقاله محترمه مذکور به صفحات پسین این سایت منتقل شده لذا بّر آن شدم که مستقلاً چرندیاتی بنویسم.
حقیقت این است که تاریخ بعد از اسلام ما منحصرا دعوای میان قبایل ترک است. یعنی در واقع مشاجرات خانوادگی ترک هاست. همین حالا هم اگر توجه بفرمائید، دعوای اصلی در کشورمان میان دو فرد، دو خویشاوند اهل روستای خامنه آذربایجان است. این دعواها اوایل بیشتر بّر سر چراگاهها و مراتع بوده. مثلا صاحبان گوسفندهای سفید با گوسفند سیاه داران درگیر میشدند و با بیل و چماق به سر هم میکوبیدند تا بالاخره یک کدامشان کوتاه میآمدند و عقب میکشیدند و گروه دیگر با خیال راحت گوسفندانشان را میچراندند. کم کم که این قبایل به مرور زمان گردن کلفت تر یا به قول غضنفر بویونی یوقون تر میشدند، دعواها جنبه جدی تری به خود میگرفته و خانها قشون ترتیب میدادند و میفتادند به جان هم. عنصر ایرانی هم این وسط، از ترس از دست دادن مال و منال و بی ناموس شدن زن و بچه اش، به اندرونی خانهاش پناه میبرده و شعر میگفته.
وارد جزییات این تاریخ هزار ساله نمیخواهم بشوم. فقط همین بس که دعوای نادر قلی افشار با ازبک یا با عثمانی دخلی به مصالح ملت ایران نداشته. بیشتر سر پول و پرستیژ در میان قبایل ترک بوده. سر نسق کشیدن و به قول مغولها ایل کردن یاغیان بوده. نادر شاه به جزٔ جواهراتی که از هندوستان دزدید و در کلات قایم کرد، کار دیگری برای ایران نکرد. نه یک عمارت، نه یک جاده، نه یک مدرسه، نه یک کاروانسرا، هیچ نساخت.او فقط آدم کشی و چشم دراوردن را خوب بلد بود. داستان آنچه به سر پسرش آورد را حتما شنیدهاید.اضافه بر این، افغانستان هم بعد از کشته شدن نادر توسط سربازانش بود که برای همیشه از کف ایران رفت.
تاریخ را نمیشود انکار کرد و یا ندیده گرفت. غزنویان و سلجوق و خوارزمشاه و مغول و ایلخانی و آق قویونلو و قرأ قویونلو و صفوی و افشار و قاجار، تاریخ پس از اسلام ایران را تشکیل میدهند. اینان حکمرانان ملتی شدند که پس از حمله اعراب از گردونه خارج شده و بدور خود پیلهای تنیده بود، چرا که راه مقابله با بربریت را بلد نبود و هنوز هم بلد نیست.
Recently by Shahriar Zahedi | Comments | Date |
---|---|---|
In Southern Russia | - | Apr 08, 2012 |
Long live the Shah(s of Sunset) | - | Mar 12, 2012 |
دار المجانین | - | Jun 05, 2011 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
I see some truth in that
by hazratee on Wed Jul 20, 2011 09:13 PM PDTعنصر ایرانی هم این وسط، از ترس از دست دادن مال و منال و بی ناموس شدن زن و بچه اش، به اندرونی خانهاش پناه میبرده و شعر میگفته.
مخلص کلام را خودتان فرمودید
Roger_RabbitWed Jul 20, 2011 02:07 PM PDT
لذا بّر آن شدم که مستقلاً چرندیاتی بنویسم
عرض دیگری نداشتم.
I'm with Divaneh on this one.
by Ari Siletz on Tue Jul 19, 2011 11:38 PM PDTDespite Nader's bad parenting skills.
to Jeesh Daram
by Shahriar Zahedi on Tue Jul 19, 2011 08:15 PM PDTTouche!
کم لطفی میکنید
Jeesh DaramTue Jul 19, 2011 06:50 PM PDT
کاش همانجا نوشته بودید
divanehTue Jul 19, 2011 05:18 PM PDT
ای کاش همانجا نوشته بودید تا این منفی بافی بی دلیل شما و آن مثبت گویی بی پایه مولف آن مقاله همدیگر را خنثی می کردند.
اصلاَ خودتان می دانید که چه می گویید؟ مگر ترک و ایرانی دو چیز مختلف است؟ اگر منظورتان از ایرانیان ساکنان این سرزمین در زمان هخامنشی است باید عرض کنم که از آن دوران بسیار گذشته و ایران عوض شده. ایران حال سرزمین ترک و لر و کرد و گیل و ...دیگر قومیتهای ایرانی است.
تاریخ قضاوت خویش را در مورد نادر شاه نموده است و او را قهرمانی می داند که ایران را از خطر تجزیه به دست ملوک الطوایف و تصرف به دست دو امپراطوری بزرگ روس و عثمانی نجات داد. او در زمانی به داد ایران رسید که آخوندهایی که در زمان صفوی دم در آورده بودند کشور را به باد فنا داده بودند. لشکر کشی وی به هند پس از امتناع پادشاه هند از بازگرداندن افغانیان پناه جسته به هند بود اما قتل عام مردم دهلی مانند لکه ای سیاه بر دامان او باقی ماند.
نادر پادشاهی بود که رسالت تاریخی خویش یعنی دفاع از مرزهای کشور را به خوبی انجام داد. می خواستید در آن دوازده سال کوتاهی که که مشغول جنگ و دفاع و به ثبات آوردن کشور بود جاده کشی و مدرسه سازی کند؟ این کارهای عمرانی تعلق به دوران ثبات کشور دارد. در این راستا بجا است که از پادشاه ترک دیگری که علاوه بر حفظ مملکت، اقتصاد و صنعت این کشور را توسعه داد یعنی شاه عباس کبیر قدر دانی نمایید.
همه می دانند که نادر در اواخر پادشاهی خویش دچار مشکلات روانی شد و شاید به دلیل همان کور کردن پسر دست به ظلم و تعدی به دیگران گشود. این را هم میشود گفت که نادر در زمانی که باید جنگیدن را کنار می گذاشت و به کارهای عمرانی می پرداخت هنوز اصرار به جنگیدن داشت و این خود باعث نارضایتی و در پایان قتل وی شد.
اگر می خواهید به عظمت کار نادر پی ببرید امروز که دوباره ایران در خطر است سعی کنید ده نفر را گرد بیاورید و ایران را نجات بدهید. آن موقع خواهید فهمید.
بی انصافی است که تمام تاریخ بعد از اسلام را دعوای میان ...
omeedvarTue Jul 19, 2011 03:53 PM PDT
من تاریخدان نیستم و انچه را هم که در مدرسه خواندم فراموش کرده ام، ولی این بی انصافی است که تمام تاریخ بعد از اسلام را دعوای میان قبائل ترک و مشاجرات خانوادگی آنها دانست. جا دارد در این مورد ایرانیان متخصص در تاریخ ایران اظهار عقیده کنند با ذکر منابع معتبر، معهذا نادر شاه که نمی دانم چند سال سلطنت کرد، اگر چه بنای یادبودی مثل تخت جمشید و یا شهیاد نساخت، ولی سرزمین ایران را وسعت داد، و جواهرات غنیمت گرفته از هندوستان مثل کوه نور و دریای نور را هم به ایران آورد که یکی از آنهارا همه ما در موزه جواهرات سلطنتی دیدهایم و دیگری را هم انگلستان گرفته است
...
by Red Wine on Sun Nov 11, 2012 03:10 AM PST...