پدر روی مبل تک نفره سبزی که سالها پیش به سلیقه مادر خریداری شده بود لم داده و غرق خواندن کتابی با جلدی قهوه ای و قدیمی بود. آری پدر در حال مطالعه بود و نباید مزاحم او شد.
دخترک کنار پنجره تکیه داده و با چشمان درشتش که فضای خانه را پر از عطر انتظار می کرد محو تماشای آسمان بود.
از توی آشپزخانه صدای مادر و مادربزرگ می آمد که در حال تهیه شام بودند.
پدر گاهی نگاهی پر معنی به آشپزخانه می انداخت و زیر لب چیزی می گفت و سرش را تکان می داد...در همین حال صدای تق و توق در آشپزخانه بلندتر می شد و پدر سرش را بیشتر تکان می داد.
صدای زنگ تلفن همه جا پیچید. مادر در حالی که دستهایش را با پیشبندش خشک می کرد از آشپزخانه بیرون آمد و با ابروهای در هم کشیده گوشی را برداشت "بله بفرمایین، نه اشتباه گرفتین" و پس از گذاشتن گوشی رو به دخترک گفت "آخه دختر تو که می بینی دست من بنده چرا تلفن را جواب نمیدی؟ همش پشت این پنجره نشستی"
دخترک لحظه ای چشمانش را از آسمان بر گرفت و با صدایی صادق و لطیف گفت "ببخشین، نشنیدم"
و مادر در حالی که زیر لب غرولند می کرد، کلافه به آشپزخانه برگشت "خدا می دونه این دختر منتظر کیه که صبح تا شب پشت این پنجره نشسته...."
دخترک که به این گله ها عادت کرده بود باز به آسمان خیره شد و با لبخندی تلخ در دلش گفت:
شهاب.
منتظر شهاب هستم.
آخه ...
«نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود
چگونه سایه سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود
نگاه کن،
تمام هستیم خراب می شود.
شراره ای مرا به کام می کشد،
مرا به اوج می برد
مرا به دام می کشد
نگاه کن،
تمام آسمان من
پر از شهاب میشود. فروغ فرخزاد »
Recently by Sharareh Golshani | Comments | Date |
---|---|---|
The Marriage Thing... | 3 | May 01, 2012 |
WHILE YOU WERE DYING… | 2 | Mar 14, 2012 |
Learning to be IRANIAN | 7 | Feb 07, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
I thought you might like this version of the poem
by Multiple Personality Disorder on Sun May 10, 2009 08:43 AM PDTThe story was lovely. Your blogs are witty and unique.
I've listened to an audio version of the poem, performed by Fereidoon Farrokhzad, many times before. After reading your story I did a youtube search, and what do you know, there is a video clip of it. I hope you like it.
//www.youtube.com/watch?v=ctiekPjZbAA
Souri jaaaaaaan
by Sharareh Golshani on Sat Apr 11, 2009 12:02 AM PDTI love love loved it :) you're great. Thank you so much :)
Thank you...
by Sharareh Golshani on Sat Apr 11, 2009 12:00 AM PDTهمیشه بار سنگین افکار و درد دل را با نوشتن در دفترچه ای سبک میکردم.
شبها، سکوت را با صدای گردش مدادم میشکستم و من عاشق آن صدا بودم.
آن صدا فریاد قلمم بود.
حالا اینجا مینویسم. خیلی فرق میکند.
آخه اینجا وقتی مینویسم غریبه ای آشنا پیدا میشود که درد دل را میشنود و دو کلامی برایم پس مینویسد.
در انتظار عبور و جای پای دیگران بودن هم حس بسیار قشنگیست.
از شما دوستان عزیزی که با کلامتون صفحه منو زیبا کردین تشکر میکنم...مرسی مرسی مرسی....
شراره
Thank you Shararh jaan
by Souri on Fri Apr 10, 2009 01:47 PM PDTFor writing this beautiful short story which means a lot for us.
And this is my gift to you, dokhtrar ziba who are always wiating a Shahab:
//www.youtube.com/watch?v=V3UaK0Sy4rg&feature...
Sharareh Golshani
by Ali P. on Fri Apr 10, 2009 01:46 PM PDTWhat a great name for the author of this piece!
Perfectly lovely, short and sweet
by Shazde Asdola Mirza on Fri Apr 10, 2009 09:31 AM PDTThanks and thanks again!