خداوند در خلقت خر، اصلا خسیسی بخرج نداده است! حتی یه دسته از فرشتهها هم خر هستند (مثل براق - مرکب پیغمبر در معراج) تا چه رسد به آدمیزاد دو پا.
گروهی خر "فطری" هستیم، یعنی از ریشه و بن و فطرت کارمون خرابه. فرقهای خر "نسبی" هستیم، که دور از جناب خوانندگان عزیز، توسط منصوبان و خویشان هم خونمان خر میشویم. شاخهای هم خر "سببی" لقب داریم؛ که مثلا در مورد این داستان حقیر، توسط خانواده همسر بدان مقام شامخ دست پیدا میکنیم!
مادر عیال اصرار داشت که، "پسر عزیز، شما که واجب الحج هستید، چرا مشرف نمیشید؟ دخترم که اعتقاد و حوصله نداره؛ اما به واسطه شما، منهم میتونم برم." هر چی خدمتشون عرض میکردم که تو این دور و زمونه کی میتونه کار و زندگی رو واسه یک ماه تعطیل کنه و بره سینه صحرای عربستان - که بخرجشون نمیرفت.
این بود ... تا یه روز پشت تلفن مژده دادند، "حاجیه خانم همسایمون، کاروان حج عمره راه انداخته، با سوبسید دولتی! همش دو هفته است و در بهترین هتل ها، و فقط نفری ۱۰۰ هزار تومن - برای کل مخارج بلیط، اتاق و غذا." بعدش هم بغض کرد که، "من اگه سالم بودم و یا اون خدا بیامرز زنده بود، اینقدر التماس نمیکردم. خودم میرفتم. اما قربون حکمت خدا برم که منو از پا انداخته"!
خدمت حاجیه خانم اصفهانی رسیدیم که با لهجه شیرین به اطلاع رساندند: "عآ، اوون کاروان دو سال نوبتی انتظار دارهد ... مگه اینکه خود حج آقا وضعیت خوارسو تون رو اضطراری تشخیص بدند"! اما حاج آقای کاروان هم به این سادگیها وقت نمیدادند. با قدری پرس و جو، بزودی معلوم شد که بهترین روش آنکه "خارج وقت اداری" دعوتشون کنیم، به صرف عصرانه و نواختن فلوت.
حاجی دو بست رو که با چایی نبات بهم رسوند، اخلاقش خوب خوب شد و فرمود، "البته کار خیر میکنید و به لحاظ وضعیت پزشکی سرکار خانم، همین حج عمره هم تقریبا ثواب تمتع رو داره! ولی ایشون که نمیتونند اونهمه راه رو پیاده بیایند - صندلی چرخدار لازم دارند و خدمات اضافه". عرض کردم که، حاج آقا شما از بابت اضافاتش نگران نباشید که بنده در خدمتتون هستم!
نیمه آبان ماه بود که سوار هواپیمای هما شدیم. مادر زن عزیز که معمولا روزی دو ساعت تو صف شیر و مرغ و گوشت وا میستاد، از لحظه ورود به سالن ترمینال حجاج، نشست رو صندلی چرخدار ... تا دو هفته بعد! این داماد هم مثل خر ژیان، ساک دستیها رو بدوش کشید، پاسپورتها رو به دندون، و مشغول هل دادن شد.
Recently by Shazde Asdola Mirza | Comments | Date |
---|---|---|
The Problem with Problem-Solvers | 2 | Dec 01, 2012 |
I am sorry, but we may be dead. | 18 | Nov 23, 2012 |
Who has killed the most Israeli? | 53 | Nov 17, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Dear Red Wine and Dr. Nouri
by Shazde Asdola Mirza on Fri Nov 19, 2010 10:35 AM PSTThanks for your "extended" version of definitions for that useful species, which has truly "carried the burden" of civilization from day one! If it wasn't for the KHAR, we would still be swinging from the trees ;-)
و یک اصطلاح دیگر درمورد خر
M. Saadat NourySun Nov 14, 2010 06:48 PM PST
بر خر خود نشا نیدن برخی افراد را ؛ آنان را به پایگاه پست خودشان بازگردانیدن :
یارب این نودولتان را بر خر خودشان نشان
کاین همه ناز از غلام ترک و استر می کنند : حافظ
۲ جور خر را قید نفرمودید
Red WineSun Nov 14, 2010 03:28 PM PST
شازده عزیز و توانا،گوهر کلام و غم همیشه دور از شما...
حضرت عالی ۲ جور خر را قید نفرمودید،جسارت نباشد..ما را عفو نمایید..آنان را در اینجا به خدمتتان ذکر میکنیم :
- جور اوّل آن باشد که در قدیم به خر غصه خور مشهور بود و آنجور بود که آن خر به اندک چیزی غمباد بر گلو میگرفت و دائم در حال غصه خوردن بود و نگران ! معمولان نسوان بر این حال بودند و آنچنان که ما خود شاهد آن بودیم که بلند مقام.. حضرت والا،پدر بزرگ ما این چنین فریاد میزد بر سر آن زنانیکه بیخود دلتنگی کرده و ماتم میگرفتند و ایشان،اینان را خر غصه خور صدا میکرد.
-جور بعدی را در آن زمان خربار صدا میکردند و آن شخص بود که خلق الناس هر چه بارش میکردند و متلک به ایشان میگفتند،این فرد لام از کام نمیگفت و شکیبا بود و البته ما دانیم که به خاطر ترسو بودنش بود و الحق خریتش !
امیدواریم که ما را ببخشید و احیانا خرده نگیرید اگر بی تعارف بر سر سفره ادب و تربیت دیگر دوستان و شما نشستیم.
دانید که دعا گوی شما هستیم و الهی همیشه شیرین کام باشید و به مثال خورشید بدرخشید.
ارادتمند شما...
شراب قرمز.
//www.youtube.com/watch?v=3R204HZMBTA
Dears, Khar and Ari
by Shazde Asdola Mirza on Sun Nov 14, 2010 02:39 PM PSTMr. President: many thanks for accepting the application of this new member to your glorious party!
Ari jan: I'm glad to have been funny enough for your kind words.
PS: talk to you all - Next Weekend.
خریت نه تنها علف خوردن است
Shazde Asdola MirzaSun Nov 14, 2010 02:35 PM PST
فرامرز جان - البته من قصد توهین به مردم عزیز ایران رو نداشته و ندارم. واسه همین، همیشه از خودم مایه گذشتهام ... بر اساس آیه شریفه: یه سوزن به خودت و یه جوالدوز به دیگران!
Monda dear
by Shazde Asdola Mirza on Sun Nov 14, 2010 02:30 PM PSTBeing a good and upstanding member of the Khar family, is a prize and an honor. I am glad that you have enjoyed this first piece, and hope to be of service in Mecca and Medina ;-)
خر سببی
Ari SiletzSun Nov 14, 2010 02:27 PM PST
Shazdeh Jaan
by Khar on Sun Nov 14, 2010 11:25 AM PSTWelcome to the pack, In Karo Vaseh Savaab Kardi Haji jaan ;-)
مادر زن خرم کرده
FaramarzSun Nov 14, 2010 10:13 AM PST
مادر زن خرم کرده
توبره بر سرم کرده
شاشیده ترم کرده
این یک شعری بود که بزرگان فامیل برای جوانان هالوی فامیل که اسیر زن و
مادر زن میشدن، میخوندن! ما بچه ها هم دست و بشکن میزدیم و میخندیدیم!
شازده جان،
بسیار موضوع با حالی هست و بی صبرانه منتظر بقیه ماجرا هستم.
از دید من، ما ایرونی ها، همینجوری که گفتی، یکی از سه نوع خران هستیم.
"به اندازه یک طویله خر" که چیزی شبیه "خر فطری" شماست. از این نوع میلیون ها نفر خر در ایران و خارج وجود داره.
"کره خر چموش" که یعنی خر میشیم، ولی گاه گداری هم یک جفتکی میندازیم. فکر کنم بنده و شما و بیشتر دوستان اینجا از این نوع هستند.
"خران بار بردار " که شامل خلق خدا میشه که خبر از دنیا ندارن و سرشون به کار خودشونه.
فیکشن یا غیرش، عالی بود
MondaSun Nov 14, 2010 09:26 AM PST
مرسی شازده که اینجور میتونی سر خرهای متوسط رو گرم کنی : )
Fatollah dear
by Shazde Asdola Mirza on Sun Nov 14, 2010 09:15 AM PSTAll my stories are fictional ... but it doesn't mean that there is no truth to them ;-)
زیارت قبول شازده سخی
FatollahSun Nov 14, 2010 08:30 AM PST
به به چه داماد مهربان و سخی، معلومه که دوست دارن حال نمیدونم این داستان شما فیکشن یا