Believe it or not, the largest number of "search-resulted visitors" to my blog have arrived through searching for the word "
Khastegari!" I have every intention of giving them what they are seeking.
>>>
وقتی در تنهایی خودم در اندیشه گم سرکش روزگار به انسان فرو رفته بودم ، بازیچه شدن کور در باد را به یاد آوردم....!!
به کدامین سوی این طغیان ها می توانستم پاسخی روشن برای بقا و ماندن بیابم..!!
.... ومعلوم نبود که این سرکشی از آن کیست... و برای چیست!!
>>>
... خودتان بهتر می دانید که ایران بوی
نفت میده. یک جرقه کافیه که آتش بگیره ، برای جلوگیری از این پیش آمد، ما
محتاج به ملت احمق و مطیع و منقاد هستیم. اما تشکیل این احزاب و دسته هایی
که راه افتاده و دم از آزادی و منافع کارگر می زنند و زمزمه هایی که شنیده
میشه خطرناکه، خطر مرگ داره. نباید گذاشت که پشت مردم باد بخوره و یوغ
اسارت را از گردنشان بردارند و تکانی بخورند، باید دستگاه قدیم را تقویت
کرد...
>>>
یکی از سوال هایی که مدتها ذهنم را مشغول
کرده بود این بود که چگونه مغولها توانستند به ایران حمله کنند و این همه
جنایت کنند و ایرانیان هیچ کاری نتوانستند بکنند. چطور چنگیز خان توانست
به ایران با آن شکوه و قدرت غلبه پیدا کند. چه شده بود "ایرانیان در آن دو
صد سال که از قرن پنجم تا قرن هفتم هجری بوده بدینسان تغییر یافته
بودند؟!" جواب این سوال را در کتاب "حافظ چه می گوید" از "احمد کسروی"
پیدا کردم که چکیده آن را در اینجا می آورم.من انتقادهای زیادی به این
کتاب دارم که البته نمی خواهم اینجا به آنها بپردازم و قسمت زیر هم نقل
قولی است مربوط به تاریخ که بر دانش میافزاید.
>>>
I joined the Islamic Republic News Agency (IRNA) in March 1981 (back then it was still called by its post-revolutionary name, Pars). My aunt, Laleh Bakhtiar, knew the head of the English section and was determined to get me a job. She had become my de facto parent since I arrived unannounced at her Tehran home a few months prior. I was barely 19 and living with relatives who wondered when I was going to get a life. All I did was buy every newspaper and magazine I could get my hands on and take pictures of the revolution parading in front of my eyes.
>>>
Classical Persian music on Youtube
>>>