POETRY

خاطره ها
26-Dec-2010 (2 comments)
آهویی در گریز همیشه
در یادها
رم میکند
و پژواک نعره ی پلنگ
همچون خاطره ای مکرر
.در نوسان است >>>

PARAZIT

مصدق یا احمدی نژاد

فرهنگ سیاسی ناسالم ایران

24-Dec-2010 (13 comments)
وظیفه ملی همه ایرانیان است که بحث سالم سازی فرهنگ سیاسی ایران را به یک جنبش ملی برای ساختن یک ایران توسعه یافته و دمکراتیک تبدیل کنند و از این راه به مرحوم مصدق و همه انهائی که برای ترقی این مرز و بوم زحمت کشیده اند و جان داده اند یک خدمت تاریخی و ماندگار بکنند. آنچه یک مصدق مرحوم شده میخواهد دفاع از خود نیست بلکه پیشرفت برای ایران است. این را هم اضافه کنم که این جنبش باید در ذات و عمق خود دمکراتیک باشد. یعنی حرکت ما برای ساختن یک فرهنگ سیاسی پیشرو باید به حذف کسی نیانجامد>>>

FREEDOM

میزِ گرد

جواب کاملاً واضح است

24-Dec-2010
شخص اول (رئیس جلسه): پیش از آنکه گفتگوی امروز را آغاز کنیم، به جمع بندی در مورد بحث هفته قبل می پردازیم. در نشست هفته گذشته در مورد آزادی اینگونه استنباط کردیم که این مقوله دارای دو جنبه است و مانند سکه دو رو دارد: یکی آزادی درونی و دیگری آزادی برونی. و نتیجتاً به اینجا رسیدیم که آزادی برونی، بدون آزادی درونی امکانپذیر نیست. شخص دوم: منظورتان این است که در جوامع دموکراتیک، افراد همه به آزادی درونی رسیده اند؟ >>>

TERROR

ترور کور و انتقام کور

حلقه‌هایی جدید از دور باطل خشونتی که در سه دهه گذشته در صحنه سیاسی ایران پیدا شده

22-Dec-2010 (2 comments)
رژیم ایران و جندالله، دو نیرویی که در دو سوی مسابقه قتل و ترور قرار گرفته‌اند، نشان داده‌اند که جز فرهنگ خشونت و انتقام راه دیگری برای حل مشکلات خود نمی‌شنانسد، و هر یک رفتار دیگری را توجیه کننده واکنش خود می‌دانند. و در این دور باطل خشونت، البته مردم عادی کوچه و بازار هستند که قربانی عملیات تروریستی جندالله می‌گردند، و زندانیان بی‌دفاع بلوچ که دسته دسته به چوبه‌های دار سپرده می‌شوند>>>

SUPPORT

نسرین را دریابیم

پشتیبانی از فراخوان تحصن مقابل سازمان ملل در ژنو

20-Dec-2010 (2 comments)
هموطنان: نگذاریم فریبکاری، ستمگری، و دروغ و تهمت زنی های مرسوم در برخی از رسانه های داخلی خود را به عرصه رسانه های جهانی بکشانند و با سوء استفاده از کم اطلاعی و ناشی گری خبرنگاران خارجی بر نقض حقوق بشر در ایران سر پوش بگذارند. جهانیان باید بدانند که زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران را دانشجویان، روزنامه نگاران، فعالان حقوق زنان؛ معلمان، وکلا و حقوق دانان، اصلاح طلبان سیاسی، مدافعان حقوق اقوام و اقلیت های مذهبی، کارگران و حتی روحانیان معترض و خشونت پرهیز تشکیل می دهند که حتی بر مبنای قوانین خود جمهوری اسلامی مرتکب جرمی نشده اند>>>

STORY

بهت فکر می کنم

عاشق اینم باهات ور برم و تو چشم بسته حرف بزنی

20-Dec-2010 (4 comments)
بهت فکر می کنم. زیاد فکر می کنم. به پوست تنت، به صورتت وقتی چشات بسته ست، به صورتت وقتی که چشات بازه. به این فکر می کنم که چقدر دوست دارم دست کنم لای موهات. و به این که چه طور ممکنِ موهای به این کمی این قدر گره بخورن. هر بار که آروم دست می کشم لای موهات آخرش یه دونه اش کنده می شه. و تو در عین آرامش یکهو یه چین کمرنگ می افته به ابروهات>>>

POETRY

کرم ها
20-Dec-2010
همیشه شاکر بوده ام
 وقتی که روزگارم در مه گم شد
برای آن روز های طلایی -  برنزی - مسی - آهنی
حتی زمانی که فرسوده و فراموش
در خیابانهای بیگانه البسه ام را تشعیع می کردم
همیشه شاکر بودم >>>

TANZ

معجزه کریسمس در تگزاس

صحن کلیسا پر بود از مرد و زن شیک پوش و سلمانی رفته

17-Dec-2010 (16 comments)
سال پر برکت ۷۶-۱۹۷۵ برای ایرونی جماعت سرشار از عشق و حال بود - پول نفت و دل‌ بی‌ غم! اما اون پاییز که از ایران برگشتم، دست به نقد، سیلوی جان منو ول کرد (سیلوی که یادتونه ... از قصه‌های بد برای بچه‌های بد). گفتم که باکی نیست، و چسبیدم به درس و مشق. بر عکس خرخون شدن من، مهدی عرب (آقا مهدی رو که حتما بخاطر دارید، از همون قصه‌ها ...) درس و مشق رو کنار گذاشته بود و بقول خودش، "بیزنس من" شده بود>>>

POETRY

حماسه حلاج (3)
17-Dec-2010 (2 comments)
ای ذات تو لا یزال و سبحان
وی وصف تو فوق وهم انسان
از گرده گل به پای زنبور
تا شهد عسل به جویباران
از پویش بی بدیل نوزاد
در حالت جستجوی پستان
>>>

MISTAKE

کار از کجا خراب شد؟

باید پذیرفت که مردم ایران در سال ۱۳۵۷ یک اشتباه تاریخی بزرگ را مرتکب شدند

15-Dec-2010 (25 comments)
پذیرش این که اشکال کار جمهوری اسلامی نه از خرداد ۱۳۶۰ یا پس از مرگ خمینی و یا هر زمان دیگر، و بلکه دقیقا از روز اول استقرار این نظام شروع شده، به دلایلی که در بالا به آن‌ها اشاره شد کار ساده‌ای نیست. بسیاری از نیروهای سیاسی ما به گذشته خود تا حد زیادی برخورد انتقادی کرده‌اند (از فعالان چپ گرفته تا کسانی مانند آقای تاج‌زاده)، و این خود مایه تحسین است. ولی غالب این نیروها هنوز نتوانسته‌اند بپذیرند که پروژه جمهوری اسلامی از پایه ضد دموکراتیک و واپسگرا بوده،>>>

PROSE

آلاله های دست خورده

تو که آمدی همه چیز فرق کرد دنیا قشنگ تر شد ولی کابوس ها پابرجا بودند

14-Dec-2010 (18 comments)
وقتی نیستی همه جاده ها بسته می شوند و اتوبان های پیچ در پیچ در هم گم می شوند و طوفان! پایان روزهای آفتابی می شود. وقتی نیستی جزیره هوای بارانی اش را از دست میدهد. حتی نورهای گاه به گاه خوشی لحظه ها را بر نمی تابد. از راه جنگلی که بر می گشتم سنجاب های بازیگوش گردو های اندوخته شان را به سویم پرتاب می کردند و عجله ای برای زمستان نداشتند>>>

DEDICATION

یکشنبه ای دیگر

(به یاد امیدرضا میرصیافی که رفت)

14-Dec-2010 (7 comments)
نمی گریم
به خاطر نبودنم در اوین
زیر برجهای ولنجک و میان ستاره های لاستیکی
 و لای دندانهای کثافت بسیج
و آلودگی نود و هشت درصدی هوای مانده ی تهران! >>>

HAFEZ

حافظ و طبل خوشباشی
12-Dec-2010 (18 comments)
در ایران، در بسیاری از خانه ها دو کتاب مقدس شمرده می شوند: مصحف و دیوان حافظ، با این تفاوت که اولی معمولاً سر رف خاک می خورد و دومی ورق ورق شده است. کلام حافظ چون ضرب المثل به کار می رود، با دیوانش فال می گیرند و بالاخره غزل هایش چه هنگام تنهایی و چیرگی غم و چه به وقت خوشی و شبچره به یکسان خوانده می شوند>>>

MOSSAD

«عملیات خداحافظی»

ترور، این حربه برگزیده رژیم، اکنون علیه فعالیت‌های هسته‌ای خود آن به کار گرفته شده است

09-Dec-2010 (35 comments)
اکنون تقریبا مسلم شده است که ترور دو متخصص هسته‌ای در خیابان‌های تهران در هفته گذشته کار عوامل موساد، سازمان امنیتی اسراییل، بوده است. ترورها هدفمند بودند (و نه کور)، حذف فیزیکی افراد شاغل در فعالیت‌های هسته‌ای ایران را دنبال می‌کردند، پیچیدگی و مهارت زیادی در اجرای آن‌ها به کار رفته بود، و مجریان آن بدون جا گذاردن اثری از خود از صحنه گریخته‌اند. هم به لحاظ انگیزه (فعالیت‌های هسته‌ای ایران) و هم به لحاظ اجرا، این عملیات همه نشانه‌های مشخصه کار موساد را در بر دارد>>>

STORY

کسی با بادبادک سفر کرده؟

خدایا نخ پاره نشه. خدایا تو رو خدا نخِ من پاره نشه. خدایا بادبادکم را بهم برگردان

09-Dec-2010 (7 comments)
هزار تا بادبادک ساختم که هوا نرفت. هزارتا بادبادک ساختم که به اولین آنتن روی پشت بامهای دوروبر گیر کرد و پاره شد. هزارتا بادبادک ساختم که باد بُردشان و از همه چیز فقط نخی در دستم ماند. اما امروز آن خال سیاه تهِ آسمان هفتم که هی پیدا و ناپیدا می شود و مثل ماهی گیرکرده به قلاب، مال من است. بله مال من است>>>

FACEBOOK