اشگ شراب...

 اشگ شراب...
by Mahnaz Badihian
22-Jul-2008
 

از وقتی تو رفته ای

صد ها نخ سیگار

در لابلای انگشتان تو

خاموش مانده است

و دودشان در دل من به آهی بدل.

از وقتی تو رفته ای

لیوان های شراب وتکیلا

گریان وتلخ، خشکیده اند

گیج و بی صدا

از وقتی تورفته ای

جهان هنوز پر از

زشتی است و جنگ و

هزاران کلام مهر

بیهوده مانده است در گلوی تنگ روزگار

بی تو......

 

مهناز بدیهیان
 


Share/Save/Bookmark

Recently by Mahnaz BadihianCommentsDate
Unexpectedly
3
Nov 04, 2012
Late Night in Herman Plaza
-
Nov 22, 2011
Confusion
-
May 08, 2011
more from Mahnaz Badihian
 
default

Beautiful ...

by Cameron Batmanghlich (not verified) on

The saddness in your poem can almost be touched.

Lovely.