بعد از دستگیری اصلاح طلبان، احمدی نژاد به محسنی اژه ای می گوید که به هر قیمتی آنها را وادار کند به چیزی کمتر از براندازی و ترور رهبری اعتراف نکنند. محسنی هم این را با معاونانش در میان می گذارد، اما معاونان که قبلاً هم گزارشی تهیه کرده و پروژه براندازی را خیالی گزارش کرده بودند، با این کار مخالفت می کنند.
بالاخره محسنی به احمدی نژاد می گوید که بچه های وزارت مخصوصاً حاج حبیب الله و خزائی زیر بار نمی روند. احمدی نژاد هم دستور به برکناری آنها را می دهد. محسنی اژه ای هم از جایی دیگر (نمی دانم کجا و چطور) تحت فشار بوده و نمی توانسته این دو نفر (حاج حبیب الله معاونت ضدجاسوسی و خزائی معاونت ویژه) را برکنار کند.
بعد از این ماجرا، اژه ای به احمدی نژاد می گوید: راهکار شما چیست؟ هرچه می گویی تا عمل کنم. اما نمی توانم آنها را برکنار کنم. احمدی نژاد می گوید: من نمی خواهم کار به جایی برسد که بچه های اطلاعات سپاه کار بازجویی ها را انجام دهند. کاری به بقیه نداشته باشید. فقط روی اصلاح طلب ها، مخصوصاً بهزاد نبوی، تاج زاده و حجاریان کار کنید. این کار باید در وزارت اطلاعات انجام بشود. درست هم نیست. زیرا ما وزارت اطلاعات داریم. بعد اضافه می کند: آقای شریعتمداری (کیهان) با آقای عامری و آزاده (از بازجویان عاملان قتلهای زنجیره ای) صحبت کرده و آنها حاضر شده اند کار را انجام بدهند.
بچه های وزارت اطلاعات همین که این مسئله را می فهمند، در یک جلسه سخت به محسنی می توپند و تهدید می کنند که اگر این اتفاق بیفتد همه چیز را افشا می کنند. اما پای مجتبی خامنه ای که وسط می آید، بچه های وزارت اطلاعات هم وحشت می کنند و صدایشان در نمی آید. در واقع تهدیدشان را پس می گیرند. حتی نزدیک بوده که حاج حبیب الله را دستگیر کنند و در تلویزیون هم اعلام بکنند که با کودتاچی های مخملی هماهنگ بوده، اما این کار را نمی کنند و یک جوری برکنارش می کنند. الان هم حاج جبیب الله کاملاً زیر نظر عامری است. در ماجرای بازجویی از زن سعید امامی این حاج حبیب الله بدجوری با عامری به هم زده بود. عامری هم که دوباره قدرت گرفته، می خواهد به هر وسیله انتقام بگیرد.
بالاخره پای اطلاعات سپاه به میان می آید. عامری و جواد آزاده هم یک روز طبق اطلاع و هماهنگی قبلی با مجتبی خامنه ای و با شریعتمداری می روند به اطلاعات سپاه و بازجویی شروع می شود. الان در بین بچه های وزارت اطلاعات کسی نیست که نفهمد چه بلایی سر اصلاح طلب ها آورده اند. به عنوان نمونه چندین بار بهزاد نبوی را ... کارهای بدتری روی هر کدام از آنها انجام داده اند که خیلی وحشتناک است. مجتبی خامنه ای، حسین شریعتمداری و احمدی نژاد هم در جریان همه این قضایاهستند. اگر دقت کرده باشید، تیترهای چند روز قبل کیهان که حمله به هاشمی، موسوی و خاتمی بود، شبیه اعترافات ابطحی است که خاتمی را خیانتکار معرفی می کند. کیهان هم به دفعات لفظ خائن را برای خاتمی و موسوی به کار برده است.
الان اینها با یک مشکل دیگر هم روبرو هستند و آن جلسه محرمانه خاتمی با خامنه ای – قبل از انتخابات- است. ظاهراً خاتمی فهمیده بوده که قرار است چه اتفاقاتی بیفتد و به رهبری گفته بوده. اینها الان میترسند که خاتمی بیاید وسط و بگوید که در جلسه محرمانه با رهبری چه گذشته است. خاتمی خودش هم قبلاً عنوان کرده بود که نمی تواند بگوید در جلسه محرمانه با رهبری چه چیزی گذشته است.
خلاصه اینکه دارند خودشان را برای دستگیری خاتمی و موسوی آماده می کنند. اینها زده اند به سیم آخر و از سر دستپاچگی نمی فهمند دارند چه می کنند.
آقای هاشمی هم بعد از جلسه محاکمه خنده دار ابطحی با خامنه ای از طریق شخص ثالثی تماس گرفته و گفته جلوی احمدی نژاد را بگیرد که می خواهد همه چیز را نابود کند.
اوضاع بدتر از آن است که شما خیال می کنید. همه اش هم زیر سر مجتبی خامنه ای، احمدی نژاد، فرمانده سپاه، فرمانده بسیج و فرمانده ستاد مشترک است. شریعتمداری هم که در همه چیز فعال است. او در همه جلسات به عنوان نماینده رهبری حاضر می شود. نمی دانم رهبر این را می داند یا نه. ولی هر جا می رود، مرتب می گوید مقام معظم رهبری اینجور فرمودند. مجتبی مرتب با او در ارتباط است. خدا می داند که حرفهای رهبری را به او می رساند یا اینکه از خودش در می آورد. کسی به درستی نمی فهمد قضیه چیست.
در این وسط نقش خود خامنه ای معلوم نیست.او از یک طرف تحت فشار مجتبی است. مجتبی از نظر روحی مرتب به او القاء می کند که بیمار است و خودش دارد کارها را راست و ریس می کند. خامنه ای برای تحمل درد "مرفین" مصرف می کند و فشارهای مجتبی باعث شده که دکتر خامنه ای را رها نکند. خامنه ای هم باورش شده که بزودی میمیرد و قدرت تحلیل مسایل را ندارد. از طرف دیگر هم تحت فشار نمایندگان علماست که بیشتر پیام رسان برخی علما و مخصوصاً رفسنجانی به ایشان هستند. علما و رفسنجانی مرتب اخطار می کنند و خطر را به ایشان گوشزد می کنند. اطرافیانش مثل حجازی، مجتبی و...مرتب جنتی و یزدی و سید احمد خاتمی را وادار می کنند چیزهایی ضد حرفهای علما و هاشمی به او بگویند و مثلاً از طرف خبرگان نامه درست کنند تا ایشان آرام بگیرد!
قضیه 50 تن از خبرگان که بیانیه دادند، در همین راستاست. این بیانیه که توسط شریعتمداری نوشته شده و تنها 7 نفر از جمله یزدی و آیت الله نمازی زیرش را امضا کرده اند، بیشتر برای تسلی دل آقای خامنه ای بوده نه برای مردم و مخالفان یا علما. حتی قضیه اعترافهای ابطحی و سایرین هم برای تسلی دل ایشان است نه مردم! خامنه ای بدجوری گیج است و نمی فهمد به حرف علما توجه کند یا به حرف اطرافیان. ولی در هر صورت حرف اطرافیانش زور بیشتری دارد و بیشتر مؤثر است. زیرا حتی الان رفسنجانی هم نمی تواند برود پیش خامنه ای یا اینکه با او تلفنی صحبت کند. آنها مرتب کسالت آقای خامنه ای را بهانه می کنند. علاوه بر این، او را بدجوری ترسانده اند. گفته اند که ابطحی قرار بوده با گرفتن وقت ملاقات از شما، در قالب نبات سوغاتی از حضرت معصومه، مسمومتان کند! او هم که اسیر توهم است، باورش شده. گویا ابطحی هم این را در اعترافاتش گفته اما ظاهراً صلاح ندیده اند که این را بگویند. شاید هم گذشاته باشند برای روز وقتش.
هر چه می کنند، برای این است که خامنه ای را راضی نگه دارند. خودشان می فهمند که نمی توانند مخالفان را راضی کنند. خامنه ای تا میاید روی حرفهای علما و رفسنجانی فکر کند، یک مرتبه جنتی یا یزدی یا احمد خاتمی سر می رسند و ذهنش را می برند به همان سمتی که خودشان می خواهند. بعد هم او حرفهای جنتی یا یزدی و احمد خاتمی را به خودشان بر می گرداند و دستورات شدید و غلیظ می دهد.
وضع شده شبیه دوران آخرین سلاطین صفوی.
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Bad Tar as ...
by Jeghele on Tue Aug 04, 2009 09:17 PM PDTDear AS
In your "Worse than you think" article you are- perhaps unknowingly- white washing Khamenehi.
He is not as sick as you think, and he is behind all this.
See what "Rustgoo" has said !
The idea of those in the streets is not to prolong the regime by replacing Ahmadi Nejad with Mousavi: they want to get rid of the entire set-up my friend.
To the Editor:
by Multiple Personality Disorder on Mon Aug 03, 2009 05:55 PM PDTWould it be possible to provide an original source for copy-and-pasted articles?
//www.peiknet.com/1388/08mor/12/PAGE/34BEIT.htm
//manvakaroobi.blogspot.com/
I don't buy this.
by benross on Mon Aug 03, 2009 04:08 PM PDTI don't buy this. But a military coup was always one of possibilities.
It is possible that
by Anonymouse on Mon Aug 03, 2009 11:04 AM PDTIt is possible that we end up with a Military junta Government like Pakistan or Thailand, for a while at least, certainly possible after Khamenei's death.
Khamenei doesn't seem like he has one foot in grave yet, he keeps issuing threats to everyone everyday and soon hosting the "Supreme Leader's Ball" for Ahmadi and company.
This sounds like the end of Dae Jan Napoleon.
Everything is sacred.
عرض خود میبری و ...
rustgooMon Aug 03, 2009 09:52 AM PDT
گور بابای همه شان؛ از بزرگ و کوچک. خواست مشخص مردم اینست: استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی.
من و من نوعی هیچ دلیل قانع کننده ای که ما را متقاعد به طرفداری از امثال «بهزاد نبوی» و «هادی غفاری» کند نیافته ایم.
بی لیاقتی و تشتّت «اپوزیسیون» خارج از کشور که منجر به «قحط الرّجال» فعلی شده زمینه را برای اینگونه القا ئات و تبلیغات « مذهبی-توده ای» فراهم کرده.
مگر در زمان شاه کسی برای رفتن این و آمدن دیگری تره خرد میکرد؟ فراموش نکنیم در حرکات «دمکراتیک» رهبران «وسیله»اند و نه «هدف».مقالات در خور«پیک نت» را به آنجا ببرید.