آن یکشنبه های زمستانی

A poem by a Black Baha'i poet

آن یکشنبه های زمستانی
by Majid Naficy
14-Jan-2009
 

---------------
رابرت هیدن*
ترجمه: مجید نفیسی 
---------------


یکشنبه ها هم پدرم زود پا می شد

و در سرمای کبوده رنگ رخت می پوشید

آنگاه با دستهای ترک خورده اش که هنوز

از کار هفتگی زیر باد و باران زق می زد

آتش را می گیراند و مهار می کرد.

هیچکس از این کارش یک بار هم تشکر نکرد

من بیدار می شدم و می شنیدم صدای خرد شدن سرما را.

وقتی که اتاق ها گرم می شد او صدا می زد

و من نرم نرمک برمی خاستم و رخت می پوشیدم

ترسان از خشم های مزمن آن خانه

و در کلام، بی اعتنا به او

که سرما را بیرون رانده بود

و کفش های نونوار مرا هم برق انداخته بود.

چه می دانستم، چه می دانستم

از کارکنان تلخ و تنهای عشق؟

 

* Robert Hayden (1980- 1913) شاعر معروف سیاهپوست آمریکایی و پیرو دین بهایی.
ترجمهی این شعر را به استاد راهنمای دکترایم امین بنانی تقدیم می کنم.


Share/Save/Bookmark

Recently by Majid NaficyCommentsDate
دلیل آفتاب
3
Dec 02, 2012
Fire
2
Nov 18, 2012
Sattar Beheshti: "More Honor in Death"
4
Nov 13, 2012
more from Majid Naficy