مثل 4 سال گذشته باز هم به یک دوره کوتاه یکی دو ماهه رسیدیم و قالب افراد سرشناس و با نفوذ در کشور دست از زندگی روزمره خود کشیده و یادآور مشکلات بی پایان ایران شده اند. در راس آنها کاندیداهای ریاست جمهوری در نقش رابین هود آنچنان رفتار می کنند که گویا تا چند صباحی دیگر، موجی انقلابی به شدت یک سونامی در راه است!
روز بعد از رای گیری، تعدادی از گروه ها و رقبا کنار هم هستند و فکر می کنند که چگونه وضعیت رفاه روزمره زندگی خود و اطرافیانشان را بهترکنند، البته نیم نگاهی هم به مسائل حاشیه ایی همچون فلسطین، لبنان و... می شود چون برای تقسیم عادلانه ثروت ایران نیاز به مشغله هایی این چنین احساس می شود! حالا ما می مانیم و معضلات جدید اضافه شده به مسائل قبلی...
و تمام این واقعیت ها را همه ما می دانیم که البته مختص ایران هم نیست، اما در همین احوالات، بی تفاوتی ما همچون دوره قبل، به این وضع آشفته کمک بیشتری کرده و به جای آنکه نیم ساعت از زمان روز تعطیل را صرف انتخاب خوب تر از خوب یا بد از بدتر نماییم، 4 سال هر روز ذهنمان مشغول این است که فلانی از کجا آمد؟! اگر ما کشور ایران را برای زندگی برگزیده ایم که وطن ماست، پس زمانی می توانیم معترض باشیم که در سرنوشت و انتخاب مسیر آن نیز نقش داشته باشیم.
آقای دکتر محمود احمدی نژاد، با بی تفاوتی ما، 4 سال تاریک در کشور را رقم زد، حالا با چه انگیزه ایی، مهم نیست! او منتخب عده ایی از ایرانیان بود، همان هایی که اکثرشان کمتر از یک سال به اشتباه خود پی بردند و دیگرانی که به لجبازی با آقای هاشمی رفسنجانی به احمدی نژاد رای دادند چرا که هاشمی رفسنجانی را بعنوان مفسد اقتصادی می شناختند! ولی وقتی سندیت ادعاشان را جویا می شدی، صرفا به شنیده های کوچه و خیابان و تاکسی اکتفا می کردند و بس و حالا هم حتی نمی دانند که اگر نبود سردار سازندگی، با وجود احمدی نژاد ها ما در چه وضعیتی بودیم...
احمدی نژاد باید برود، این را همه می دانیم. اینکه ایشان می توانند انسانی سالم و متدین باشند (که حتما هم اینطور است) دلیلی بر تکیه بر مسند ریاست جمهوری ایران نیست. هزاران جایگاه دیگر برای فعالیت سازنده ایشان در کشور وجود دارد. از منش آقای احمدی نژاد اینگونه بر می آید که احترام متقابل و صداقت در زندگیشان تا به حال مفهومی نداشته است، یعنی به کسی احترام نگذار و اگر بی احترامی دیدی اهمیتی نده، دقیقا چیزی که در سیاست خارجی فعلی ایران و ارتباطات داخلی کشور دیده می شود. پس اولین رکن یک انسان شایسته در شخصیت ایشان زیر سئوال است و بماند هزاران مشکل دیگر، که این روزها، هر ساعت لیست بلند بالای بی لیاقتی های دولت را می بینیم در تباهی 4 سال درخشان ایران.
باید از همت آقایان مهدی کروبی و دکتر محسن رضایی تشکر کرد که برای بیان دوباره مشکلات پا به صحنه گذاشتند، چرا که فقدان این 2 بزرگوار، گرمای انتخابات را کم می کرد و بعلاوه مهندس میرحسین موسوی یکه و تنها می بایست با احمدی نژاد که کلیه امکانات و نیروهای دولت و سرمایه ملت ایران را برای رقابت بکار گرفته است، مبارزه کند.
آقای محسن رضایی این روزها حرفهای زیبا می زند، اما شاید ایرانیان اصولا دیگرگوششان عادت به شنیدن حرفهای این نوع افراد ندارد که در کنار این مورد شاید آرام تر بودن محسن رضایی در سخنرانی ها و مصاحبه هایش هم مزیت بر علت باشد. ولی همه ما ایرانیان هیچگاه از خود گذشتگی این مردان را (چه از سپاه و چه از ارتش) در جنگ 8 ساله فراموش نخواهیم کرد.
اما آقای کروبی، پیر و خسته از زحماتی که در گذشته برای انقلاب و کشورکشیده است، این روزها در واقع حرفی برای گفتن ندارد جز اشاره به کارشناسان فرضی که برای خود لیست کرده است. هرچه از او می پرسند، در جواب با لحنی خسته و رنجور می گوید ما افرادی خبره داریم که آنها می دانند چه کنند، گویا در این روزها کاندیدای ریاست جمهوری فقط باید چهره ایی مخالف وپر تنش از خود ارایه کند و بس، مهم نیست که چه می داند و چه برنامه ایی را دارد، البته در این بین اگر بدون مجوز و هماهنگی، با یکسری هوادار قلدر، درب دانشگاه صنعتی امیر کبیر را هم بشکنی و وارد شوی یا از این نوع رفتارها، شاید محبوب شوی...
ناگفته نماند آقای کروبی یک پیشرفت بزرگ در برنامه های خود نسبت به 4 سال پیش دارد و آن افزایش مبلغ ماهانه 50 هزار تومان به 70 هزار تومان از پول نفت برای هر ایرانی است! البته آقای کرباسچی هم به این 20 هزار تومان اضافه شده است! او که در زمان فعالیت خود در شهرداری تهران، بزرگترین جهش قیمتی مسکن در کشور را دامن زد و با درآمد مجوزهای گوناگون ساخت و ساز، همچون برجهای لوکس 30 و 40 طبقه در کوچه های 6 و 8 متری الهیه، فرمانیه، سعادت آباد و... تعدادی پروژه و چند تایی فرهنگ سرا در شهر علم کرد و با نابودی بافت استاندارد شهری بسیاری از محلات شمال و غرب تهران، معضلات عدیده ایی را پدید آورد، حالا برای به دست آوردن مقام دوم دولت احتمالی آقای کروبی دندان تیز کرده است.
آقای کروبی 4 سال است که از دوره گذشته در فکر و تدارک حضور دوباره در این انتخابات است. ماحصل اندیشه تبلیغاتی ایشان و یک تیم خبره، کپی برداری از شعار Change آقای اوباما رئیس جمهور آمریکاست، آن هم به شکلی بسیار ضعیف و تمسخر آمیز. این روزها پوستر هایی هم از "کروبی و کرباسچی" با همان فرمت پوستر "اوباما و بایدن" به صورتی مضحک در حال توزیع است. آیا نتیجه سالها برنامه ریزی و تفکر برای این کمپین انتخاباتی این است؟!...
آقای دکتر سید محمد خاتمی با بررسی وضعیت اسفبار فعلی ایران از پذیرش مسئولیت سر باز زد اما در این بین از مهندس میر حسین موسوی حمایت می کند، مردی که نه چیزی برای از دست دادن دارد و نه دنبال چیزی است، اما خیلی چیزها برای گفتن و انجام دادن دارد. این روزها بعضی ها می پرسند که" آقای مهندس این 20 سال کجا بودی؟" آنها فکر نمی کنند که کسی که 20 سال ممنوع التصویر بوده است چطور می تواند بیاید و کار کند! اگر ما به این واقعیت رسیدیم که چرا امیرکبیر را نابود کردند می توانیم درک کنیم که چرا موسوی را کنار گذاشتند...
آقای مهندس میرحسین موسوی، به عنوان سرمنشاء حرکت اصلاح طلبی در ایران، مرد با تجربه و مدیری موفق که در سخت ترین شرایط ، کشور را به بهترین نحو اداره کرده است، حالا نه تشنه قدرت است و نه پول که این البته از طبع فرهنگی و هنری او نیز ناشی می شود. میر حسین مردی است که با تشنج و حرافی دنبال هوادار نمی گردد، او فقط یک دغدغه در سر دارد، سر بلندی ایران و ایرانی، با برنامه هایی عملی و پشتوانه عظیم نخبگان و کارآفرینان کشور. همه می دانیم که رشد اقتصادی یک کشور در گرو رشد فرهنگی آن است، توسعه فرهنگی در ایران که در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی رو به صعود بود، در 4 سال گذشته رو به زوال و نابودی گذاشت و حالا موسوی در اندیشه احیاء آن است، حتی قوی تر از گذشته و با همراهی خاتمی.
صبح روز شنبه 23 خرداد 88 همگی با سلایق مختلف ولی با یک دغدغه ملی، نگران نتیجه هستیم، امید است که این همت ما جبران 4 سال از دست رفته باشد، انتخابی که جایگاه بین المللی ایرانی را به جایگاه واقعی خود نزدیک کرده و احترام متقابل و حد اقل حقوق شهروندی را در زندگی روزمره به ما برگرداند.
فرهاد سلطانی
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
آها، فهمم بالاتر شد
Samad_AghaThu Jun 04, 2009 07:54 AM PDT
آقای آریامنش، ما بند کفشتیم. ما فعلا جمله ممله میسازیم و انشا منشا تمرین میکنیم که یه روزی به پای شما برسیم. خیلی ممنون از راهنمایی و بسیار لطف دارین به این کون کلفتهای ولگرد که برایشان یک مکانی در نظر گرفتین. اگه دست من بود، همشونو گونی میکردم مینداختم تو دریا خوراک کوسهها بشن، اون هم دریای اعراب که آب مجاور ایران زمین آلوده نشه.
آقای رادمرد، حالا دیوار کوتاهتر از دیوار ما لرها پیدا نکردی. با اینکه این آقای ابرمرد دیگه شهری شده و مارو تحویل نمیگیره ولی یروزی او هم مثل بنده کلاه نمدی سرش میگذاشته و خرش را مثل یه لر معمولی میرانده، حالا به قول فرنگیها جی کیو کرده و کلاه نمدی با لبه میگذاره. حتی اسمشم عوض کرده از ابرهیکل. صد رحمت به اون باقرزاده. حالا که فکرش را میکنم، هر چی دل تنگت میخواهد بگو.
ابرمرد.
Rodmard (not verified)Wed Jun 03, 2009 10:10 PM PDT
کرباسچی بخاطر دزدی های کلان در شهرداری به یک محاکمه تلویزیونی و نمایشی همانند دیگر نمایشات دیگر نظام کشیده شد که دربرابر مردم به یاری پوسته های پیاز در دستمال دستی خود گریه های بسیار در اثبات بی گناهی خود نمود. محکومیت زندان ٥ ساله ایشان توسط رهبر معظم بعدأ مورد بخشش قرار گرفت. فکر کنید اگر فرد دیگری غیر از دوستان امام به چنین محاکمه ای میرفتند چه بسرشان می امد!!!
آقا ما بگيم؟
Kourosh AryamaneshWed Jun 03, 2009 08:42 PM PDT
صمد اقا ما تو اون يکی صفحه عرض ارادت کرديم
ليستش دست ماست..... اينا همشون بايد برن اونم از بيخ و بن .حالا ميگم چرا. اين آقای نويسنده کاملاَ راست ميگه . فقط اميدواريم که دست بقيۀ اراذل و اوباش رو بگيره و بره اسراييل و از دست صهيون بگيره و همونجا بمونه وملت شهيد پرور ايران رو به حال خودش بزاره.
نه تنها اينا هيچ کمکی به خلق ايران نکردن بلکه خدا ذليلشون کنه زشتن. به نظر ميرسه حضرت پروردگار يک پا را اينور , پای ديگر را آنور گذاشته و تغوط ( بر وزن توقف ) زده به هيبت اين حضرات .
مرده شور برده ها انگاری از سيارۀ ميمونها تله پورت شدن . آدم روش نميشمه بگه اينا سران ما هستن. کار و کارنامه شون که درست نيست , قيافشون هم تهوع افزا و کمپانی حماقت هم با چوب چماق دنباله رو ....
کارتون را خلاص کنین، به کروبی رای بدین
Samad_AghaWed Jun 03, 2009 11:01 AM PDT
یه موقع میگفتن شاه باید برود، حالا میگن احمدینژاد باید برود. اگر میشه یه لیست کامل لطف کنین که بدانیم چه کسان دیگر باید بروند.
Fred, even as a "molla loghati", you are...
by Ostaad on Wed Jun 03, 2009 09:41 AM PDTmediocre at best. Molla, do you have a rubric or you just az rooyeh shekam nomreh midi?
Farhad's piece is coherent, comprehensible (maybe not for you), and to the point. He has expressed his opinions about the election eloquently showing his clarity of mind and command of the subject.
Your comments, on the other hand, are general, evasive and nonsensical at best. You have not managed to point out a SINGLE point of disagreement with the author. You even have the audacity to "grade" a piece by a person who is obviously superior to you intellectually and literally.
كرباسچی
AbarmardWed Jun 03, 2009 09:09 AM PDT
بسیجی رنگ کن
FredWed Jun 03, 2009 03:47 AM PDT
چینش صغرا کبرایت با همه پیش فرض های بسیجی رنگ کنش پر بدک نبود، نمره انشاء نه و یک صدم.