قصه از کجا شروع شد؟!

آری برادر! دوران شما به سر رسید


Share/Save/Bookmark

قصه از کجا شروع شد؟!
by Nima Yeganeh
29-Jun-2009
 

داستان از اینجا شروع شد: از آنجا که خامنه ای در جریان حمایت آیت الله خمینی از میرحسین موسوی و سنگ روی یخ کردن ایشان٬ از میرحسین کینه گرفته بود٬ پس از فوت آیت الله٬ با همدستی هاشمی رفسنجانی٬ درصدد انتقام برآمده و با تغییر قانون اساسی٬ میرحسین موسوی را برای مدت بیست سال به کناری نهادند. در آن زمان دو مورد اساسی وجود داشت که آقایان آنها را بین خود تقسیم کردند٬ آقای خامنه ای قدرت را برداشت و آقای هاشمی ثروت را! سالها گذشت تا خامنه ای متوجه شود قدرت در آنجاست که پول باشد. همچنین با رجوع به سابقه تاریخی متوجه شد که در روز کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ ٬ همان آدمهایی که در صبح فریاد "درود بر مصدق" را سر می دادند٬ با پولهای سرازیر شده از سوی امریکا٬ در ظهر همان روز شعار " مرگ بر مصدق " را سر دادند و این هیچ دلیلی نداشت جز وجود آن پول کثیف!

اینجا بود که "معظم له " دیدند٬ رویه اگر به همین منوال پیش برود٬ هاشمی رفسنجانی آن قدرت را هم تصاحب خواهد کرد. این بود که از چهار سال پیش با مهره ای به نام احمدی نژاد٬ در تلاش برآمدند که آتش بر خرمن رفسنجانی بزنند. احمدی نژاد را جلو فرستادند و به او اطمینان دادند که از تو همه جانبه حمایت می کنیم٬ او هم با خاطری جمع فندک خود را برای به آتش کشیدن خرمن روشن نمود.

منتها در چهار سال گذشته هرگاه می خواست به خرمن نزدیک شود٬ رفسنجانی یکی از برگه های " آس" خود را برای "معذب له " رو می کرد و می گفت٬ اگر جلوی این دیوانه را نگیری٬ من هم می گویم که تو در کجاها چه کرده ای! این بود که "معذب له" نیز جلوی او را می گرفت که فعلا دست نگه دار!

با آمدن موسوی کفه ترازو به طرز شگفت آوری به نفع هاشمی سنگینی می کرد و اینبار دیگر شوخی نبود٬ یکبار خاتمی آمده بود و سیستم تا حدودی از دست " معذب له " در رفته بود ولی اینبار موسوی٬ خاتمی ِ بی عرضه نبود٬ کسی بود که یکبار در زمان انتخاب وزرا٬ پشت او را به خاک نشانده بود و حال پس از بیست سال نیز آمده بود تا با پشتیبانی هاشمی٬ انتقام بیست سال خانه نشینی اش را هم یکجا از او بگیرد. این بود که " مقام عُذبا " همه کودتاچیان را دور خود جمع نمود و غافل و بی خبر از سابقه تاریخی مردم ایران٬ با نگاه خلیفه گری اسلامی٬ رای مردم را به هیچ انگاشت.

از طرف دیگر٬ با جزیره کردن مملکت٬ خود نیز حتی نیم نگاهی به بیرون از کشور و تصمیمات جهانی نینداخت٬ متوجه نشد که بزرگان بازار راکد جهانی٬ تصمیم به برقراری آرامش در بازارهای مهم ِ مصرفِ دنیا گرفته اند٬ دقت نکرد که چرا رهبر ببرهای تامیل٬ به ناگاه یک شبه کشته شد و افراد آن در عوض انتقام گیری٬ بعد از ۳۳ سال همگی خود را به دولت تسلیم نمودند. با خود نگفت چرا در زمان اوباما موج حملات بر علیه طالبان و القاعده بدون به راه انداختن زیادِ سروصدا و با کمک و حمایت بین المللی با قدرت هرچه تمامتر شدت گرفت. ندانست که همیشه اخباری که سریع از آن رد می شوند٬ از همه مهمترند.

دستور از " بالاترین مراجع دنیا " صادر شده است٬ با توجه به عمق رکود حاکم بر اقتصاد جهانی باید آرامش به جامعه جهانی باز می گشت. شرایط جهانی دقیقا همانند دهه سی میلادی شده است. اقتصاد به طرز وحشتناکی به ورطه سقوط کشیده شده است٬ تقاضا به شدت کم شده است و فقط یک جرقه نیاز است تا کلمه " جنگ " خود را بار دیگر به دنیا تعریف کند.چنگ: تنگ شدن بازارهای مصرف داخلی و هجوم برای گشایش بازارهای جدید. اما در طی این سالها اتفاق دیگری نیز افتاده است. بورس بازی جهانی و تاسیس کارخانه ها در کشورهای دیگر٬ باعث شده که بازارها در هم ادغام شوند. دیگر نمی شود فهمید که مثلا کارخانه مرسدس بنز٬ آلمانی ست یا امریکایی٬ کرایسلر٬ امریکایی ست یا ایتالیایی یا شل هلندیست یا انگلیسی! اگر حمله ای به کشور دیگری صورت گیرد٬ به معنی به خطر افتادن منافع اقتصادی حجم عظیمی از ثروت جهانی ست.

این را " آقا " نفهمیده اند٬ فکر می کنند با سر کار نگهداشتن کسی که هر روز انگشت در سوراخ یک جای دنیا می کند٬ فارغ از منافع "بالاترین مراجع دنیا" می تواند تنها به منافع خویش بیندیشد. نه برادر دیروز٬ نه دشمن امروز! همان کسانی که شما را بر سر کار آوردند٬ همانها نیز درصددند شما را از سرکار بردارند. نوبت بازی شما دیگر تمام شد. آیت الله خمینی که حالا همه تان سعی در تفسیر اندیشه هایش به نفع خود دارید٬ عمر سی ساله را برایتان یادآوری کرده بود٬ یادتان هست؟ به ایشان زمان بازی را گفته بودند. ایشان هم فقط اشاره ای کرد. آری برادر! دوران شما به سر رسید٬ توسط همانها که می گویند " فواره را هر که بالا بَرَد٬ خود می داند که آن را چگونه پایین بیاورد "! کاش از سرنوشت صدام درس می گرفتید. یا از سرنوشت شاه٬ هم او که تاریخی را که بر سرش درآوردید٬ دقیقا دارد بر سر خودتان تکرار می شود. لااقل در فرصت باقیمانده٬ دنبال یک وجب قبر برای خود باشید تا در دنیای به این بزرگی٬ مثل او درمانده یافتن یک فضای تنگِ " یک در دو " نباشید. بساطتان را جمع کنید٬ وقت رفتن است.


Share/Save/Bookmark

Recently by Nima YeganehCommentsDate
اعدام جوانه ها
2
Mar 10, 2010
نقطه ضعف های بزرگ حکومت
9
Dec 30, 2009
more from Nima Yeganeh
 
Multiple Personality Disorder

قطعه بسیار خوبی نوشتید

Multiple Personality Disorder


از این به بعد همهء نوشته های شما را میخوانم.


Nima Yeganeh

جنگ بی سابقه ولی بی سروصدا

Nima Yeganeh


به این خبر مهم توجه کنید:

//www.bbc.co.uk/persian/afghanistan/2009/07/090701_wmj-offensive-afghanistan.shtml

" ارتش آمریکا این عملیات را از نظر تعداد تفنگداران دریایی حاضر در آن از زمان جنگ ویتنام بی سابقه می دانند. "

این است که می گویم خبرهایی که زود از آن می گذرند، از همه مهمترند. به هر حال اراده بزرگان جهان بر این است که با این شرایط دشوار اقتصادی، هرچه زودتر دنیا به آرامش برسد، برای رسیدن به این هدف، حتی مهمترین جنگها هم بی سرو صدا انجام می شود.


Majid

بسیار عالی نوشتی

Majid


 

کشتیبان را سیاستی دگر آمد.

حالا هر چه دیگران میخواهند فریاد بزنند که « این طرز تفکر دائی جان ناپلئو نی ست»

بنظر من لپ مطب در این جمله نهفته ست:

«  اگر حمله ای به کشور دیگری صورت گیرد٬ به معنی به خطر افتادن منافع اقتصادی حجم عظیمی از ثروت جهانی ست. »


بعبارت دیگه توی این «دهکدهء جهانی»  کم کم یک سیستم داره کاربرد پیدا میکنه و توی این سیستم   هل مَن مبارز  و قدّاره کشی و جنفگیاتی که سی سال آقایون رو سر پا نگهداشته خریدار نداره!


Maryam Hojjat

Well Said!

by Maryam Hojjat on

I enjoyed it.  I hope soon this horrible 30 years ends.   This time still a vacuums exist in IRAN which frightens me.  I hope we Iranians have learned enough not to be fooled by another dictatoror dictators.

Payandeh IRAN & IRANIANS

Down With IRI 


default

I very much like what you

by call me jack (not verified) on

I very much like what you have said in your article, I agree with most of what you had to say, Aghayaan bayad beravand. true! But on the second thought I was taken back to 30 years ago!!!! everyone was saying Shah beravad, vali I don't remember anyone saying who has to replace Shah!!!!! at the time it did not matter, but now I am older and my question is this: who or what has to replace these Aghayaan!!!!!!

Where is the leadership???
Where is the organization????
how and in what cost this job has to be done????
.................................... etc!


David ET

enjoyed the article

by David ET on

Only one area that you forgot to address: 

When it comes to foreign involvement in politics of Iran I think Russians have much stronger role (but quitely) than many realize , discuss or give them credit for. Chinese are the next in line.

Like I have said before the Mafias of these countries understand each other very well and have many common interests and methodologies.