سیاست اوباما در برابر ایران سخت‌تر می‌شود؟

اوباما برای جبران ناکامی‌های خود در داخل ممکن است سیاست خارجی تهاجمی‌تری را در قبال ایران پیش بگیرد


Share/Save/Bookmark

سیاست اوباما در برابر ایران سخت‌تر می‌شود؟
by Hossein Bagher Zadeh
10-Nov-2010
 

سه‌شنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۹ – 9 نوامبر 2010
hbzadeh@btinternet.com

پیروزی بزرگ جمهوری‌خواهان در انتخابات کنگره آمریکا در هفته گذشته، سؤالاتی را در باره جهت‌گیری سیاسی و دیملماتیک آمریکا در قبال ایران در آِینده پیش کشیده است. تبلیغات انتخاباتی البته غالبا حول مسایل داخلی آمریکا دور می‌زد و سیاستمداران راست‌گرای آمریکا با حمله به عملکرد آقای اوباما در صحنه داخلی و بهره‌گیری از وضعیت نابسامان اقتصاد آمریکا توانستند حمایت رأی‌دهندگان را جلب کنند. ولی به احتمال زیاد، یکی از اثرات مهم این شکست دموکرات‌ها، در صحنه خارجی و به خصوص در رابطه آمریکا با ایران ظاهر خواهد شد. یعنی با وجود یک کنگره متخاصم، پیش‌بینی می‌شود که اجرای بسیاری از برنامه‌های آقای اوباما در داخل و از جمله طرح بیمه همگانی او به چالش کشانده شود. علاوه بر این، نومحافظه‌کارانی که مجددا کنترل مجلس نمایندگان را به دست گرفته‌اند او را برای اتخاذ سیاست‌های حادتری در قبال ایران تحت فشار قرار خواهند داد. آقای اوباما گزینه چندانی در داخل برای مانور ندارد، و برای جبران ناکامی‌های خود در داخل و جلب حمایت لازم برای انتخاب مجدد در سال ۲۰۱۲، ممکن است سیاست خارجی تهاجمی‌تری را در قبال ایران پیش بگیرد.

در انتخابات اخیر، جمهوری‌خواهان با اکثریت بزرگی کنترل مجلس نمایندگان را به دست گرفتند، و اکثریت دمکرات‌ها را در مجلس سنا به شدت کاهش دادند. این پیروزی به معنای آن است که آقای اوباما با کنگره‌ای روبرو خواهد بود که اکثریت آن با سیاست‌های اعلام شده او در داخل و خارج آمریکا مخالفند. از هم اکنون تعداد بسیاری از راه‌یافتگان جمهوری‌خواه به کنگره اعلام کرده‌اند که در برابر سیاست‌های آقای اوباما سخت خواهند ایستاد، و حتا تلاش خواهند کرد که دست‌آوردهای دوساله گذشته دموکرات‌ها را تا آن‌جا که بتوانند به چالش بکشند و یا خنثا کنند. از سوی دیگر یکی از اهداف اعلام شده اینان جلوگیری از انتخاب مجدد اوباما برای دور دوم در سال ۲۰۱۲ است. این البته یک تهدید توخالی نیست. آقاای اوباما اگر نتواند کارنامه موفقی از خود در دو سال آینده ارائه دهد، تضمینی برای انتخاب مجدد ندارد، و تلاش جمهوری‌خواهان بر این قرار خواهد گرفت که تا آن‌جا که می‌توانند چوب لای چرخ برنامه‌های او بگذارند تا شانس موفقیت او را پایین بیاورند.

البته این تاکتیک یک تیغ دو لبه است و ممکن است به زیان خود جمهوری‌خواهان تمام شود. یعنی اگر آنان این حربه را به کار بگیرند و اوباما بتواند نشان دهد که جمهوری‌خواهان مانع اجرای برنامه‌های او در زمینه اشتغال و برون رفت از بحران اقتصادی یا تعمیم بیمه بهداشت عمومی شده‌اند، ممکن است خو د جمهوری‌خواهان از آن متضرر شوند و به موقعیت او صدمه چندانی نزند. ولی اگر جمهوری‌خواهان تاکتیک خود را با دقت به کار گیرند شاید بتوانند طوری عمل کنند که مسئولیت شکست یا ناکامی اوباما در دو سال آینده در مسایل داخلی، به حساب او گذاشته شود و در افکار عمومی آمریکا از او چهره‌ای ناکارآمد به تصویر بکشند. در هر صورت، آقای اوباما در دو سال آینده زندگی سیاسی راحتی نخواهد داشت و در صحنه داخلی با چالش‌های بزرگی از سوی جمهوری‌خواهان روبرو خواهد شد که ممکن است پیروزی او را در انتخابات دو سال بعد به خطر بیندازند.

در صحنه خارجی نیز، به خصوص در رابطه با ایران، جمهوری‌خواهان اوباما را زیر فشار قرار خواهند داد. ایران هم‌چنان یکی از هدف‌های نظامی نومحافظه‌کاران آمریکا است. این هدف در دوران حکومت بوش دوم در دستور کار آنان قرار گرفت، و خطر حمله نظامی به ایران بارها در آن دوره هشت ساله پیش آمد. البته در آن سال‌ها برخی معتقد بودند که آمریکا هیچ گاه چنین قصدی نداشته، و تکرار این جمله معروف بوش که «گزینه نظامی روی میز است» تنها به قصد تهدید ایران بوده است. اکنون آقای بوش در خاطراتش که همین روزها منتشر شده است صریحا می‌گوید که به وزارت دفاع دستور داده بود تا در باره جنبه‌های عملی حمله به ایران، که او هدف آن ‌را «متوقف ساختن بمب ساعتی و لو به صورت موقت» اعلام کرده بود بررسی کند و گزارش بدهد. او هم‌چنین اضافه می‌کند که در بین مشاورانش در باره اثرات مثبت یا منفی چنین حمله‌ای (از دید آمریکا) اختلاف نظر وجود داشته است.

این سیاست جنگ‌طلبانه آقای بوش، به هر حال، در یکی دو سال آخر حکومت او و به خصوص پس از انتشار گزارش سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا در سال ۲۰۰۷ که می‌گفت ایران از سال ۲۰۰۳ فعالیت در جهت ساختن بمب هسته‌ای را متوقف کرده است، به کنار گذاشته شد. دلایل واقعی این تغییر سیاست البته به جز گزارش یادشده، تجربه فاجعه‌آور و پر هزینه حمله آمریکا به عراق و محکومیت جهانی آمریکا در این زمینه، و ارزیابی‌های مربوط به توان اقدامات تلافی‌جویانه و احیانا تروریستی جمهوری اسلامی در منطقه بود. این تحلیل وجود داشت که هر حمله نظامی به ایران ممکن است به واکنش‌های شدید نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی در منطقه و به خصوص در لبنان و فلسطین منجر شود، به عملیات تروریستی در عراق و افغانستان دامن بزند و سراسر خاور میانه را به خون و آتش بکشد. پس از آن دولت بوش تلاش خود را بیشتر بر فعالیت‌های دیپلماتیک متمرکز کرد و کاربرد تحریم را به عنوان گزینه غالب در برخورد با ایران در دستور کار خود قرار داد.

آقای اوباما پس از انتخاب به مقام ریاست جمهوری سعی کرد تغییری اساسی در سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران بدهد. او ضمن این که هیچگاه گزینه نظامی را نفی نکرده است، تلاش خود را بر این قرار داد که راه گفتگو با جمهوری اسلامی را بگشاید و برای بحران هسته‌ای ایران راه حلی صلح‌آمیز پیدا کند. این برخورد، که مورد انتقاد نومحافظه‌کاران جمهوری‌خواه آمریکا قرار داشت، از سوی رژیم ایران با واکنشی ایدئولوژیک و پاسخ سربالا و خصمانه روبرو شد و به جایی نرسید. پاسخ خصمانه رژیم ایران، اوباما را واداشت که به تنها گزینه باقی مانده (به جز جنگ و مذاکره) یعنی تحریم متوسل شود و آن را به صورت تدریجی علیه ایران به کار گیرد. در دو سال گذشته، تحریم‌هایی که از سوی آمریکا مستقیما و یا از طریق شورای امنیت سازمان ملل و با شرکت متحدان آمریکا در اروپا و خاور دور علیه ایران شکل گرفته به یکی از شدیدترین تحریم‌های جهانی علیه یک کشور، پس از تحریم‌هایی که در سال‌های دهه ۱۹۹۰ میلادی علیه عراق به کار گرفته شد، تبدیل شده است.

جمهوری‌خواهان در عین این که از سیاست تحریم اوباما علیه ایران حمایت می‌کنند آن را کافی نمی‌دانند، و صرف نظر از کسانی که هنوز بر طبل جنگ می‌کوبند، سایر جمهوری‌خواهان بر تشدید تحریم پای می‌فشارند. این سیاست در کنگره جدید آمریکا از سوی جمهوری‌خواهان دنبال خواهد شد، و به موازات چالش‌هایی که آنان در مسایل داخلی در برابر اوباما قرار خواهند داد، در زمینه سیاست آمریکا در قبال ایران نیز او را تحت فشار خواهند گذاشت. این مسئله البته مشکل بزرگی برای آقای اوباما ایجاد نخواهد کرد. جمهوری‌خواهان متحد بزرگی در قالب رژیم ایران دارند که انگیزه‌های لازم برای تشدید تحریم‌ها را در اختیار آمریکا و جامعه جهانی گذاشته است و آقای اوباما هم نشان داده است که برای تشدید تحریم علیه ایران مشکل چندانی ندارد. در برابر جنگ‌طلبان نیز اگر اوباما بتواند نشان دهد که تحریم‌های جاری علیه ایران در حال تأثیرگذاری است و از این راه می‌توان جمهوری اسلامی را به پای میز مذاکره کشاند حربه آنان را در افکار عمومی آمریکا کند خواهد کرد.

در واقع، سیاست سخت‌گیری و تحریم‌های شدیدتر علیه ایران ممکن است تنها سیاست آقای اوباما باشد که نه فقط از سوی کنگره تحت تسلط جمهوری‌خواهان مورد چالش قرار نگیرد و بلکه وجه المصالحه سایر موارد اختلاف بین کاخ سفید و کنگره نیز واقع شود. یعنی آقای اوباما در برابر تشدید تحریم‌ها علیه ایران - که خواست کنگره جدید خواهد بود - امتیازاتی در زمینه مسایل داخلی آمریکا از آنان کسب کند. این سیاست وقتی بیشتر قرین موفقیت خواهد بود که نشان داده شود این سیاست با هزینه بسیار کمتری از جنگ (برای آمریکا)، هدف آمریکا در کنترل سیاست هسته‌ای جمهوری اسلامی را تأمین کرده است. از سوی دیگر، برای رییس جمهوری که در صحنه داخلی در مضیقه قرار گرفته و برای اجرای سیاست‌های خود با مخالفت شدید کنگره مواجه شده است، تشدید فعالیت در صحنه خارجی و به خصوص شدت عمل در برابر «دشمنان» آمریکا مفر خوبی بشمار می‌آید. دامن زدن به کشمکش‌های خارجی برای رییس کشورهایی که در صحنه داخلی با بحران‌هایی روبرو می‌شوند، برای انحراف افکار عمومی از این بحران‌ها، سنتی جهانی است، و آقای اوباما از این قاعده کلی مستثنا نیست.

به این ترتیب، آقای اوباما هم به دلیل فشارهای بیشتری که از سوی کنگره جدید آمریکا بر او وارد خواهد شد، و به عنوان یک وجه المصالحه در برابر این فشارها، و هم برای انحراف افکار عمومی آمریکا از بحران‌های داخلی ناشی از درگیری با کنگره، ممکن است سیاست‌های تحریم علیه ایران را در یکی دو سال آینده تشدید کند، تا زمینه را برای انتخاب مجدد خود آماده سازد. آقای اوباما البته هم‌چنان گزینه جنگ را حفظ خواهد کرد (چیزی که جمهوری‌خواهان نیز بر آن اصرار خواهند داشت). ولی با موفقیت جمهوری‌خواهان در کنگره خطر جنگ بیشتر نشده است، وبلکه حکومت آمریکا سعی خواهد کرد نشان دهد که سیاست تحریم هدف‌های آمریکا را تأمین خواهد کرد. این سخن در این روزها به خصوص از زبان رابرت گیتس (وزیر دفاع آمریکا و مورد اعتماد جمهوری‌خواهان) و اهود باراک (وزیر دفاع اسراییل که بزرگ‌ترین و با نفوذترین لابی خارجی آمریکا در حمله نظامی به ایران است) بیان شده است. گیتس گفته است که «در حال حاضر ما همچنان به تأثیرگذاری اقدامات سیاسی و اقتصادی خود علیه ایران اطمینان داریم» و باراک اظهار داشته که «تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران به طرز غیرمنتظره‌ای موثر است». اظهاراتی از این قبیل حربه جنگ‌طلبان در کنگره جدید آمریکا را کند خواهد کرد. ولی تشدید تحریم‌ها علیه ایران به دلایلی که در بالا آمد، تا حصول نتیجه، در دستور کار آمریکا در دو سال آینده قرار خواهد داشت.

Iran Emrooz


Share/Save/Bookmark

Recently by Hossein Bagher ZadehCommentsDate
فقر فرهنگی نقد در اپوزیسیون
1
Dec 02, 2012
از ادعا تا عمل
5
Nov 21, 2012
انتخاب مجدد اوباما
3
Nov 15, 2012
more from Hossein Bagher Zadeh
 
alimostofi

USSR

by alimostofi on

USA has a huge military industrial complex.  This industrial complex is the back bone of US. The Peace dividend does not apply to the US.  The industry therefore needs the media to continuously whip up euphoria for the US war effort.  The regime in Iran is a perfect substitute for USSR. 

 

Ali Mostofi

//www.alimostofi.com

 


comrade

Thanks for a good read

by comrade on

Obama's low job approval, and loss of seats does not necessarily make his re-election and materialization of his agenda(if any), impossible. 

Never increase, beyond what is necessary, the number of entities required to explain anything.

 


Anonymouse

استخفرلله! چرا مسائل را قاطی‌ می‌کنید؟

Anonymouse


Everything is sacred