از کاخ سعدآباد تا بوستون

خودکشی دردی را دوا نمی‌کند


Share/Save/Bookmark

از کاخ سعدآباد تا بوستون
by hamneshine bahar
06-Jan-2011
 

علیرضا پهلوی در آغاز سال نو میلادی، به خودش گلوله زد و در غربت جان سپرد. آیا این خودکشی‌ها نمادی از بن‌بست است؟ آیا خاطرۀ دردناک مرگ پدر و خواهرش لیلا، او را به این اتنخاب کشید؟ آیا چون «از آنچه به ناروا بر میهن عزیزش می‌گذشت آزرده و غمگین بود...» ـ خود را کشت؟ [۱]

البته می‌توان هر اتفاقی را یک جوری به استبداد زیر پرده دین که ریشه همه نابسامانی ها و غربت ها است، ربط داد اما «تک سبب بینی» کلید قفل اینگونه مرگ‌های غریب نیست. چنین مرگی در چنین ایامی مهیب‌تر از آن است که خودخواسته تعبیر شود.

***

علیرضا پهلوی اگرچه سال ۱۳۸۱ با سارا طباطبایی نامزد کرد و جدا از تجارت، به موسیقی و تاریخ و ایران شناسی هم، دل بست اما بر احساس تنهائی و روزمرّگی غلبه نکرد و نمی‌توانست غلبه کند.
 
شگفتا که این دنیا به هیچکس وفا نمی‌کند. او که پیش از انقلاب تا ۱۲ سالگی در یکی از بناهای قدیمی مجموعه فرهنگی تاریخی کاخ سعد آباد (جایی که اکنون موزه صنایع دستی ایران است) زندگی می‌کرد باید در بوستون آمریکا جان بسپارد و پلیس ایالات متحده صورت جلسه مرگش را بنویسد.

در نگاهی سطحی و خودفریبانه، او خودخواسته جان داد. اما در عالم واقع چنین نیست.

مرگ غم انگیز وی حتی برای کسانیکه با ستم رژیم پیشین کنار نیامده اند نیز، عبرت آمیز است و جز اصحاب کینه و عسل پوشان سرکه فروش، کسی را خوشحال نمی‌کند.

***

راستی پیام اصالت دادن به پوچی چیست؟ و در اینگونه مرگ‌ها چه نکته ای نهفته است؟

واقعش این است که جاذبه های زندگی و این دنیای دون، دارند نقش «سیرن ها» sirenen را که ظاهر خوش خط و خالی داشتند و با آوای دلفریب همه را به کام خود می‌کشیدند، بازی می‌کنند. [۲]

«شاهزاده و گدا» ندارد. اگر به ساز ستمگران برقصیم، اگر در برابر این زندگی که پارس می‌کند و این زمین که خار می‌خلد و این آسمان که بلا می‌ریزد نایستیم، اگر به نشستن در تاریکی و غمهای حقیر خو گرفته و با ارتجاع و رفیق شفیق‌ش، بورژوازی هار طماع بی پرنسیب مرزبندی نداشته باشیم، اگر باور نکنیم که از درون شب تار می‌شکوفد گل صبح، البته که از زندگی سیر می‌شویم و قبل از مرگ می‌میریم. [۳]

«زانوی غم به بغل گرفتن» و آیه یأس خواندن دردی را دوا نمی کند. «بی‌دردی» و «بی‌غم شادی» هم در شآن انسان اندیشه‌ورز نیست، گاه باید برای گلی یا گیاهی یا ستاره و پرنده ای دست تکان داد و بوسه فرستاد. در آسمان آبی تنها ابرهای سیاه بی‌باران نیست، ستاره و ماه و خورشید هم هست. زمین همه اش جلبک و خرزَهره و خارمغیلان نیست، گل سرخ و آب زلال و دامن صحرا هم هست. (بگذریم که بنا بر فلسفه شرور، همان جلبک و خرزَره و خار هم، پُر از زیبایی و خیر است.)

نباید با تهی بودن و تهی شدن و روزمرگی کنار بیائیم. ارباب بی مروت دنیا خودشان بنده و برده و «بی ـ چاره»‌اند. نباید جز به آن حّی لایَموت به اَحدالناسی امید و هراس داشته باشیم. نفرین ها و آفرین ها بی ثمر است.

«راز وجود» را هم باور نکنیم و او را که جایی جز همه جا نیست، روح این جهان بیروح پنداریم، باید به جای بیگانگی با خود و جهان هستی، دست به زانوی خودمان بگیریم و برخیزیم. برخیزیم و قدمی پیش نهیم.
صبح سپیدی را که از پس این شب تار می‌آید باور داشته باشیم و ایمان بیاوریم که بهار می آید هرچند زمسنانیان نخواهند.

همنشین بهار

پانویس

*****

[۱] در اعلامیه‌ای که در وب سایت آقای رضا پهلوی منتشر شده چنین آمده است:

با کمال تاسف و اندوهی جانگداز درگذشت شاهپور علیرضا پهلوی را به آگاهی هم میهنانمان می‌رسانیم.
شادروان، همچون میلیون ها جوان ایرانی، از آنچه که به ناروا بر میهن عزیزش می‌گذشت سخت آزرده و غمگین بود، و نیز هیچگاه خاطرۀ دردناک مرگ پدر و خواهر عزیزش او را رها نکرد.
بسیار کوشید که به گونه‌ای بر این بحران درونی فائق آید، دریغا که موفق نشد، تا اینکه سرانجام در صبحگاه چهاردهم دی ماه ۱۳۸۹ (چهارم ژانویۀ ۲۰۱۱) در منزل مسکونی خود در شهر بوستون آمریکا به زندگی خود خاتمه داد و همۀ خانواده و دوستدارانش را در غمی عمیق فرو برد.
باری دیگر با همۀ مادران، پدران و وابستگان داغدار قربانیان این دوران تاریک میهن همدرد شده ایم.



رضا پهلوی، فرح پهلوی، فرحناز پهلوی، یاسمین پهلوی، نورپهلوی، ایمان پهلوی و فرح پهلوی

******
نمی دانم چرا نام  سارا طباطبایی در میان افراد فوق نیست. 
یکسال بعد از خودکشی لیلا پهلوی، علیرضا تصمیم به ازدواج گرفت و سارا نامزدش بود، 

******

[۲] بر اساس یک داستان حماسی اساطیر یونان باستان، هنگامي كه رهپویان در پی گمشده خویش راهی دریا شدند و بر كشتی نشستند به ديار «سیرن‌ها» ‎Σειρήν  ‏، که ظاهر خوش خط و خالی داشتند و، ادعا می‌کردند «دختران خدای دریا هستیم» ــ رسيدند.
 
«سیرن ها»، پريان دريايي بد طینت و خوش‌صدايي بودند كه با آواز دل‌فريب خود، دل اهل کشتی را می‌ربودند و پس از این دلربایی، به امواج ویرانگر دریا می‌کشیدند.
در این راه هولناک و پُر وسوسه، همه غرق و نابود می‌شدند و، هيچ كشتي، توانايي عبور از قلمرو آنان را نداشت.
 
چنگ‌ نواز هنرمندی، که اسمش «اورفئوس»  ‎Ορφεύς  بود بر آن شد جلوی فریب را بگیرد. آن‌چنان آوازي سر داد كه نواي فریبنده «سيرن‌ها»، گم و گور شد...
 
******

[۳] سایت /www.boston.com ضمن اشاره به خودکشی علیرضا پهلوی (یا گلوله) سخنان «جان تیرمن» John Tirman نویسنده کتاب The Human Cost of America's Arms Trade و استاد امور بین الملل در دانشگاه فنی ماساچوست را در انتقاد به رژیم پهلوی و...انعکاس داده است. استاد مزبور مخالف سیاستهای جنگ طلبانه امثال بوش و مخالف عملکرد رژیم کنونی ایران هم هست.
از آنجا که اکنون هنگام همدردی است و نه گوشه زدن، سخنان John Tirman را (در انتقاد به رژیم شاه) ترجمه نکردم اما صادقانه بگویم (ضمن اعتراف به نقاط مثبت رژیم پیشین)، با وی هم‌نظرم.

******
  
Son of late shah of Iran dies in his South End home.
 By Tracy Jan, John R. Ellement, and Maria Cramer, Globe Staff
//www.boston.com/news/local/breaking_news/201...
******
همنشین بهار
HYPERLINK "mailto:hamneshine_bahar@yahoo.com" hamneshine_bahar@yahoo.com


Share/Save/Bookmark

 
Anahid Hojjati

To G. Rahmanian, this comment of yours, what does it mean?

by Anahid Hojjati on

What is the reason for all this anger of yours Mr, Rahmanian? Shouldn't you "az tarof kam kon va bar mablagh afza". Rather than just crying foul about people who sacrificied a lot more than you have ever done, why don't you explain yourself?


G. Rahmanian

Tudeh Traitors!

by G. Rahmanian on

یا رب سبب خیانت توده زچیست؟•این خا‌ئن بی وطن چرا، بهر چه زیست؟•چون می شود او از این غم ما خوشحال،•در شادیمان برای او جایی نیست!•


default

R.I.P.

by sam jade on

ای مرده پرستان شما ها کجائید کجائید
یک شهه زاده بمرده ست بیائید بیائید

تا زنده بدش چهره پیکر ایشان همه غایب
اکنون که مرخص شده شما در خانه چرائید
...
فریاد بزنید هیهات و همه هم گریه بسیار
تا دیده شود شه و سرودی بر ایشان بسرائید

رسمی است ز عجایب که اگر زنده بمانید
خاک و گل و خاکستر و فرومایه شمائید

مارشال تو بمیر زان رو که پلیدی به حیاتت
هنگامه مردن بتو گویند شما خدا خدائید


mirzakoochak.khan

واقعا نمیشد کار بهتری کرد ؟؟؟

mirzakoochak.khan


باور من این است که همین مرگ جانگداز میتوانست به طریقی دیگر جاودانه گردد . آیا نمیشد وقتی به پایان رسیده و دیگر امیدی به زندگی نداشت با اندکی شجاعت پای به میهن میگذاشت و اعلام حضور میکرد . اعلامی که سالها گم شده است .

چه میشد اگر میرفت ؟ میگرفتند و میبردند وشاید و تنها شاید میکشتند ؟؟. خوب این که در نهایت شاید و تنها شاید همین میشد که شد !!!. اما حال که نرفت و ماند و مرد چه شد ؟

بار دیگر عضوی از این خاندان به ظاهر بزرگ ثابت کرد که مرد لحظات بزرگ نیستند . ا

ینان از جد خود تا پدر و اکنون پسر مردان فرار بودند و گریز از حقیقت . گریز از پیکار و مبارزه برای احقاق حق. ما سالهاست به این باور رسیده ایم که اینان به این باور رسیده اند که حقی ندارند . زیرا صاحب حق میجنگد و مدعی ناحق میگریزد .


Mehdi

Suicide is VERY common side effect of psych drugs

by Mehdi on

In fact any psychiatric "treatment" directlyraises the potential for suicide. This is a proven fact that psychiatrists,with their infinitely wealthy lobby have been able to hide or have ignored byauthorities. Most people on psych drugs commit suicide or become violent -school shootings are mostly done by kids on anti-depressants. In all cases thepsychiatrist is right there to blame it on "lack of psychiatriccare." But in reality it is the psychiatric care that increases theincidence of suicide many times over! I bet you any money Alireza was on somesort of psychiatric "treatment/medication."

Please note that "Depression" is a made up"disease." Scientifically speaking, being sad or extra sad for longperiods of time has NEVER been proven to be a disease. It is a made up diseasethat makes billions of dollars for the big pharma. with absolutely noscientific basis whatsoever.


Ali P.

Ms. Tabatabai is not dead

by Ali P. on

I know her personally.

She has just moved on with her life.


Maryam Hojjat

Sara Tabatabi is dead apparently

by Maryam Hojjat on

I read today that she died in an accident during scuba diving sometimes ago.


Benyamin

AFTER READING THIS BLOG

by Benyamin on

I was dumb founded!

I have no idea what was the aim of writing such blog? What did the writer mean? he/she is jumping from one issue to another and never finishes any of them.

I found it extremely weak and blind in purpose.