چندین و چند سال پیش در جلسهای یکی از کارشناسان سیاسی ایرانی که اکنون در یکی از مهمترین مراکز تخقیقاتی ایرانی در شمال کایفرنیا مشغول است و هر از گاهی کتاب بیوگرافی راجع به مردان سیاست ایران مینویسد را دیدم. جلو رفته و با کمی تعلل از او پرسیدم که اینطور نیست که در کنار جوانب سیاسی – اقتصادی و اجتماعی انقلاب ۱۳۵۷ ایران – یک جنبه دیگر که همان جنبه جنسی آن انقلاب بوده است نیز وجود داشته است. یعنی انقلاب و سکس به هم پیوسته اند.
مرد محقق با کنجکاوی پرسید: منظورتان را کمی بیشتر توضیح دهید.
من: ببینید. در آن سالهای قبل از انقلاب ۱۳۵۷، بخشی از طبقه متوسط به خاطر رویارویی و آشنایی با غرب و باسفرهای سالانه به کشورهای اروپایی و مدروز اروپا و آمریکا، طرز رفتار و غیره اش به مراتب با بخش روستایی و سنتی ایران متفاوت گشت. دختران دامن های کوتاه و یا شلوار جین های تنگ پوشیده و پسرهای با موهای بلند با آن دختران معاشرت کرده و در کمال آزادی دوست هم دیگر میشدند. درست است؟
مرد محقق: بله. درست است.
من: خب اکثر پسران روستایی که در روستای خود هیچگونه امکان ارتباط با دختران هم سن و سال خود را نداشتند و امکان ارضاء جنسی خود را به آن شکل نداشتند چگونه به این کار می پرداختند؟ بسیار مرسوم بوده و حتما هست که پسران روستایی با استفاده از حیوانات، بخصوص الاغ و بز و آمیزش جنسی با آنان به فوران جنسی ناشی از بلوغ جوانی و هورمونهای تستاسترونی جواب می دادند. پسرانی که به شهرها آمده بودند و همان فوران هورمونی را تجربه میکردند امکانات روستایی شامل دسترسی به خرو بز را هم نداشتند که اکثراً باعث میشد با دستمالی دوستان پسر خود را ارضاء نمایند اما در اکثر اوقات هیچگونه امکان ارضاء جنسی خود را نداشتند.
حالا تصور کنید که این پسران روستایی و یا تازه به شهر آمده که در حاشیه آن زندگی میکند (یافت آبادی ها و نازی آبادی ها و ...) با دیدن پسران موبلند و دختران دامن کوتاه که در مناطق نوگرا و بالای شهرنشین چه احساسی به آنان دست می داد؟ مسلماً خشم فراوان و احساس عصبی بودن که چرا بدلایلی دست این پسران روستایی و تازه به شهر آمده، بدلایل کمبودها و محدودیتهای سنتی و مذهبی به آن حوریان موبلند دامن کوتاه نمی رسد. اینجا خشم و نفرت هرچه بیشتر افزایش می یافت.
ضربالمثل ایرانی با این مضمون میگوید که دیگی که برای من نمی جوشد توش سر سگ بجوشد. اصلا برای هیچکس نجوشد. حالا این پسران روستایی با خود میگویند اگر قرار است آنان به این حوریان و این نوع شیوه زندگی دسترسی نداشته باشند پس کاری کنیم که آن دختران و پسران مدرن طبقه متوسط نیز دیگر به آن نوع زندگی و لذت بردن جنسی و جسمانی دسترسی نداشته باشند. پس آن روش زندگی را با انقلاب سال ۱۳۵۷ ا تعطیل می کنند.
در سرچهارراه ها جلوی جوانان را میگیرند – ماشینهای آنها را جستجو میکنند و نسبت دختران و پسران را جویا می شود. جلوی پارتی ها شبانه و جشن تولد ها را میگیرند و ... این روند تا سالها ادامه دارد... انقلاب اسلامی شده است و حالا دیگر فقط پسران و (چند تن از دختران) انقلابی حالا مدیران در عرصه های مختلف جامعه به اصطلاح اسلامی شده اند. آرام آرام این مدیران (پسران سابق) از قبل انقلاب اسلامی متمول میشوند و اینها نیز امکان سفر به جوامع اروپایی یا به جهت گردشگری و یا بخاطر ماموریتهایشان پیدا می کنند. اینها جدیدترین لباسها را از بوتیک های زارا و منگو برای همسران و دخترانشان می خرند و بعنوان سوغاتی به کشور می آورند.
سالها می گذرد... گروه قبلی پسران و مردان انقلابی (نازی آبادی و ...) حالا مردان میانسال شدهاند و از این همه سال زندگی بدون حال خسته شده اند. پیام جدیداین است: دست دختر و پسر در دست هم اشکالی ندارد... نسبت دختر و پسر را از هم نپرسید... حتی مکانهایی را باز کنید بنام خانه عفاف و اجازه بدهید تا دختر ها و پسرها ساعاتی را برای ارضای لذت جنسی در کنار هم باشند (با حفظ حجاب اسلامی). در حقیقت اصلاح طلبان میانسال امروزی و انقلابیون نوجوان و جوان دیروز متوجه شدند که بی جهت جلوی حال آن جوانان قبلی را گرفتند. زندگی بدون حال فایدهای ندارد.
حالا مردان میانسال مدیران جامعه اسلامی همگی دوست دخترانی را در آپارتمانهای اختصاصی نگه داری میکنند و جبران بی سکسی دوران جوانی را می کنند. اینک فرزندان همین انقلابیون سابق بیاعتنا به پدر دوست دختر دارند و در پارتی های شبانه لذت جنسی می برند. اما چون یک گروه جدید در انتخابات سال ۱۳۸۴ (که احمدی نژاد رئیس جمهور شد) به قدرت رسید و در نتیجه پسران تازه از روستاها به شهر آمده امور را بدست گرفتند ظاهراً حال کردن کاملاً قابل مدارا نشده است... انشااله این گروه جدید هم با بدست آوردن مال و منال از قبل در قدرت بودن و به جهت سفرهای خارجی (به تایلند و غیره بجای اروپا) این گروه هم تغییر رویه می دهند... این داستان ادامه دارد.
مرد محقق این نکات را تأیید کرد و گفت در کتاب بعدیاش دررابطه با سکس در روند شکلگیری دیکتاتورها و نظامهای توتالیتر خواهد نوشت.
علی علوی
Recently by AliAlavi | Comments | Date |
---|---|---|
دفاع از میهن | 16 | Aug 27, 2012 |
زنده باد آمریکا | 19 | Aug 06, 2012 |
زنده باد آمریکا – The Land of Opportunity | - | Aug 03, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Important article
by Monda on Fri Apr 01, 2011 09:58 AM PDTThank you Mr. Alavi for writing this. I look forward to reading your researcher contact's book on the phenomenon.
Modernism versus Traditionalism
by Maast o Deevaane on Thu Mar 31, 2011 12:34 PM PDT1979 revolution was just another reaction of traditionalists against modernists. It took the most convenient and fitting form, religious purity! The Wiseman from Paris promised to restore the good old (traditional) ways and fight against cultural, sexual, and financial “evil doers” (modernists in cities)! If one doesn't have their (modernists) cultural, intellectual and sexual freedom and fun with attached money and resources, then NOBODY should have it! It's not limited to IR, Middle East and/or developing countries, but happened in France, Russia, Cuba, and China and will continue happening as long as there are two distinct interdependent societies, City vs. Village. Almost every Republican in US, conservatives in CAN and other civilized, intelligent Western countries are promoting the same messages. Give ANY person power, ideology (nationalism, religion, honour) and uniform and see how cruel they can get! Watch out!
P.S. Don’t forget the estrogens that make Chadori’s to condemn and burn Minijoupi’s :(
As per master Khayyam:
Ah, my Belov'ed fill the Cup that clears
To-day Past Regrets and Future Fears:
To-morrow!--Why, To-morrow I may be
Myself with Yesterday's Sev'n Thousand Years.
Nouuush....
من فکر نمیکنم حزب الله یها آدم شده باشند!
Esfand AashenaThu Mar 31, 2011 05:56 AM PDT
جمهوری اسلامی در زمان جنگ همون اول انقلاب گفت بچه زیاد داشته باشید که امّت جدید انقلابی و اسلامی بوجود بیاوریم و از این جور مزخرفات.
حالا همون بچهها بزرگ شدند و بلای جون حزب الله! در واقع این جوونها هستند که این آزادی رو به زور دوباره گرفتن، نه اینکه حزب الله ایها آدم شده باشند! الانش هم روستایان که میان تهران و اصفهان و غیره دختر پسرهای تیتیش مامانی میبینند و خوشحالم هستند!
Everything is sacred
مرسی
hadi khojinianThu Mar 31, 2011 03:04 AM PDT
عالی بود و تحیل فشرده ای
The poison
by Jahanshah Javid on Thu Mar 31, 2011 02:13 AM PDTI thought your piece is very interesting. I for one would like to read about the sexual aspect of the 1979 revolution, and Iranian politics in general.
But I don't think sexual issues have had a bigger impact on Iran than other countries. It's an issue in closed repressed societies in Muslim countries. There are some exceptions. Turkey is not one of them. Or nothing as bad as Iran or Saudi Arabia.
Also, isn't testosterone causing violence everywhere? Would we have so many wars and murders without it? That's the poison.