انگشت بزن! انگشت بزن!
هر آنچه خورده ای پس خواهی داد:
تلخ ها، ترش ها و شورها
پسابه های رود، لجن و لای
دروغ ها و سرنیزه ها
آه چه میگویم من
ایستاده در غرفه ی تاریک پل
پشت به دیواره ی سنگی
گاه بیدار و گاه خواب
تا چشم کار می کند
آب است، آب
برفابه ی قله های بلند
های و هوی بزها
مشک های پر باد
کِل کِل زنها
و نقاره ی توشمال
ضرب چوبدستی ها و رقص چوخا
برفی که از پستان زردکوه دوشیده می شود
از نیای مادری
از قبیله ی پدری
از قوم باستانی
از غم ها و شادی های مشترک
از چرخیدن بر کوه ها
و درآمیختن با دره ها
از غم غربت لربچه ای وامانده از کاروان
از تیر دردی که پستان زائو را
به شیر می نشاند
تا دشتهای تشنه
تا بوی خوش شالی
تا بوی گس بید
تا بوی جوانه ی چنار
تا تبریزی ها
تا کبوده ها
تا درختان گونجانی
سیبری ها و سیب ها
تا لاله ی سرنگون فریدن
تا بادام شیرین سامان
تا شالی سبز لنجان
تا نگین سرخ آتشگاه
تا چشم باز ماربین
با کارگر لر
با میراب ریز
با بوجار کله
با باغدار سده
با چوبدار دنبه
سوار بر بستنه ی الوار
ترا دق الباب می کنم
ای شهر کهن!
تا در رگهای تو به گردش درآیم
تا جوزدان، تا نیاسرم
تا سرلت، تا رکنی، تا تلواسگان
تا زنگ دوچرخه، تا بوق کارخانه
تا تاق تاق مس
تا عطر زعفران
تا بوی گلاب
تا میدان نقش جهان
تا چوبه های دار
تا چشم های ملتهب
تا تن های آویزان
تا کوچه های تنگ
تا دیوارهای بلند
تا درهای بسته
تا چادر، تا زندان
تا تابوت، تا پولاد
تا رخوت
تا رسوب آب
تا خمیازه ی رود
در دشتِ دشتی
در ریگزار ورزنه
در باتلاق گاوخانی.
چرا تو را زنده رود نامیدند؟
مگر به مرداب نمی ریزی؟
بگذار تو را از نو بزایم
در قله های کودکی
در چشمه سار بی مرگی
و تو را تکرار کنم
تا کوهپایه های سبز
تا دشتهای روشن
تا کارون همزاد
تا خلیج باز
تا اقیانوس گرم
تا هوای آزاد
نه به ریگزار
نه به مرداب
نه به ...
انگشت بزن! انگشت بزن!
هرآنچه خورده ای پس خواهی داد:
تلخ ها، ترش ها و شورها
پسابه های رود، لجن و لای
دروغ ها و سرنیزه ها
آه چه می گویم من
آیا با این بطری خالی
به مرداب گاوخانی خواهم ریخت!
یا از غرفه ی تاریک این پل
به بیشه های ماربین
به شالیزارهای لنجان
به باغ های سامان
به دشتهای داران
به کوهرنگ
به زردکوه
بازخواهم گشت
تا به دریاهای آزاد بپیوندم؟
مجید نفیسی
اول دسامبر 1987
Recently by Majid Naficy | Comments | Date |
---|---|---|
دلیل آفتاب | 3 | Dec 02, 2012 |
Fire | 2 | Nov 18, 2012 |
Sattar Beheshti: "More Honor in Death" | 4 | Nov 13, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Afarin be shahre esfahan
by jasonrobardas on Mon Apr 16, 2012 07:58 AM PDTke shaeri chon nafici dar damane khish parvarand .....
PS, Mr. Naficy
You forgot to mention the "Koohe Sofe " ....I am sure you miss that too ....thanks for the beautiful poem ...