هندسه ترسیمی رقومی

چگونه کشیدن هر خط یک زندگی‌را می‌سازد یا نابود می‌کند


Share/Save/Bookmark

هندسه ترسیمی رقومی
by Shazde Asdola Mirza
23-Apr-2012
 

سال آخر دبیرستان بود و درس عجیب و غریبی بنام "هندسه ترسیمی رقومی". مثل بیشتر محصلین دیپلم طبیعی، به حساب و هندسه بی‌ علاقه بودم، و داشتم از پنجره طبقه چهارم به ساختمان آنطرف خیابان ذل میزدم.

معلممان که مانند اغلب دبیران باسواد ریاضی‌، رشتی بود، چند بار صدا زد و حتی یکبار گچ پراند، شاید بجای خیال پردازی به درس "بسیار مهم" او توجه کنم. اما سرانجام، قطع امید کرد و زیر لب فحشی به "اول و آخر" هر چه شاگرد خنگ رشته طبیعی داد ... و سپس بی‌ توجه به حال و روز کلاس؛ مشغول کشیدن خطوط رنگی‌، دایره‌های نخی و سطوح هاشور زده شد.

هندسه ترسیمی رقومی، فن پیچیده و بی‌ سر و تهی‌ به نظر می‌‌رسید. باید از روی یک سری دستورات نوشته شده، نقاط و خطوط و سطوحی ظاهراً بی‌ هدف را رسم می‌‌کردی – تا بعد از یک ساعت زور زدن – کم کم آن نقوش و اشکال به یکدیگر متصل می‌‌شدند … و ناگهان، بی‌ هیچ اخطار و انتظاری، تصویری بدیع و باور نکردنی پدیدار میشد.

ولی‌ بجای تخته سیاه، من غرق تماشای کارگری بودم که درست روبروی من، بر طبقه چهارم ساختمان آنطرف خیابان، مشغول تخریب دیواری بود.

ساختمان قدیمی‌ را می‌‌کوبیدند تا پاساژی جدید بسازند؛ اما هنوز می‌‌خواستند که از آجرهای بهمنی آن، دوباره استفاده کنند. بنابراین، یک دو کارگر با دقت و مهارت، زیر دیوارها و ستون‌ها را به سمت داخل خالی‌ می‌‌کردند – و دو سه عمله دیگر، با تانی و سر فرصت، آجر‌ها را از ساروج پیر، جدا می‌ساختند و در فرغون بار می‌‌زدند.

تقریبا آخرهای کار آن طبقه بود که کارگر جوان، کلنگ را گذشت زیر یک نیمه ستون آجری. اما ستون چموش، بجای آنکه بطرف او و به جانب داخل عمارت فرو بریزد، درسته و با سنگینی‌، بطرف پیاده رو سقوط کرد!

آه دردناکی از نهاد عمله جوان بلند شد، و نگاهش متوحش، ابتدا به چشمان من و سپس به پیاده رو پایین، میخکوب گردید. هر دومان، پرواز کوتاه ولی‌ بی‌ پایان آن توده‌ آجری را نگران بودیم ... که با دقت می‌‌رفت تا جوانی هم سن و سال خودمان را له‌ کند.

پسرک، یک دقیقه قبل از اتوبوس دو طبقه پیاده شده بود. سر چهار راه ایستاد و با سبز شدن چراغ عبور کرد، و سپس در امتداد پیاده رو به سمت ساندویچ فروشی میرفت … که نیم ستون آجری متوقفش کرد! حتی "آه" هم نگفت.

سال‌ها و دهه‌ها از آن روز می‌‌گذرد. بسیاری فجایع دیگر دیده‌ا‌م، و شاهد رفتن‌ها و مردن‌ها بوده‌ام. اما تصویر آن اولین مرگ، بی‌ هیچ کم و کاستی، همچنان بر ضمیرم نقش بسته.

سفر آخری به تهران، به جستجوی مدرسه قدیم رفتم؛ که هنوز پا برجا بود، اما تیره و زشت و پوشیده از شعار و عکس آخوند. از کنار ساختمان نیمه سازی می‌‌گذشتم و بیاد آوردم، که چگونه همین روش‌های ساده و روزمره ایمنی در کانادا - مثل استقرار سقف موقت یا حتی بستن پیاده رو – چه به سهولت می‌‌توانست جان آن جوان را نجات دهد.

ولی‌ بعد به نظرم رسید، که بجای آن مرگ ساده و بی‌ درد و رنج، همان جوان می‌‌توانست طیّ انقلاب و جنگ، شکنجه شود، معلول گردد و یا به قتل برسد.

اما راستش را بخواهید، بیشتر از همه چیز، به یاد درس هندسه ترسیمی رقومی افتادم. انگار برای اولین بار درک می‌کردم، که چگونه کشیدن هر خط ظاهراً بی‌ دلیل، رسم هر کمان دایره بی‌ اهمیت، و هاشور زدن هر سطح متقاطع … همه و همه دست بدست هم میدهند و ناگهان، بدون آنکه بدانی‌، یک زندگی‌ را می‌سازد … و یا یک زندگی‌ را نابود می‌کند.


Share/Save/Bookmark

Recently by Shazde Asdola MirzaCommentsDate
The Problem with Problem-Solvers
2
Dec 01, 2012
I am sorry, but we may be dead.
18
Nov 23, 2012
Who has killed the most Israeli?
53
Nov 17, 2012
more from Shazde Asdola Mirza
 
Shazde Asdola Mirza

دیوانه جان

Shazde Asdola Mirza


More than anything else, I tend to agree with Charles Darwin that:

"Life is a struggle."

Forgetting the brutally competitive nature of life and survival, can cost anyone his/her chances of adapting and moving forward. 

PS: it is not the survival of strongest, but "survival of the fittest"!


Shazde Asdola Mirza

Dear Mehrban

by Shazde Asdola Mirza on

You have always read me like an open book, no matter what I wrote and where I published it ... more than you can imagine!

Can't hide from your piercing, bright and beautiful eyes, and don't want to be without your thoughtful comments.

I hope that you can find in yourself to forgive my occassional rudeness; as controlling that "dull visceral pain" at all the times, is almost impossible.


divaneh

Unfairness of life

by divaneh on

We always yearn for fairness in life and forget that the life is just unfair by its nature. Thanks for the excellent read Shazde.


Mehrban

Cry me a river

by Mehrban on

Is what came to my mind (arbitrarily) when I read your story .  So much lost and so little gained.  I think you are a master of depicting pain, a visceral unbearably dull pain,  casually tolerated, even when you write about prostitutes.   


Shazde Asdola Mirza

Thanks dear friends

by Shazde Asdola Mirza on

Rozbeh dear, I am glad that you have enjoyed the story - that's what any decent story is all about.

Oon Yaroo jan: there is big money in writing Persian stories - 90% of my income is from royalty on story patents!

Mamoor khoshkeleh: not on "articles" ... I will catch you later at a nice blog ;-)

Ari dear: thanks to the well mannered comments of you and other friends, this one has been peaceful, so far. 

Maziar jan: god bless you and all the fine souls too.

Dear Hosseini: Highschool was a nice time, for those of us, who weren't taking it too seriously!  


default

معلم من مهندس خویی بود

ahosseini


 شازده - درس ترسیمی و رفومی را خوب ترسیم کردی و به داستان غم انگیز ربط دادی. مهندس خویی هم نمی تونست این دزس  به  محصل ها تفهیم کنه. یادش به خیر, پشش را میکرد به محصل ها, تصویرش را میکشید و می رفت.

Believe in a democracy that leaders and representatives are controlled by members at all times.


Ari Siletz

تا دیر نشده.

Ari Siletz


گفتم تا قضیه به اوقات تلخی‌ نرسیده کامنتم رو بذارم و الفرار. ولی‌ حیف از
غمِ لطیف این نوشتهِ روان اگر دعوا راه بیفته. بهر حال جناب شازده
ارمغانی که از سرزمین خاطراتت برای ما آوردی تحت تاثیر قرارم داد.
سپاسگزارم.


maziar 58

.......

by maziar 58 on

Agha sam

you're the best god bless.

Maziar


مآمور

شازده و دیگر عزیزان

مآمور


شازده تو را خدا ول کن! من با خانواده آمدم وکیشن بار من گفت پیناکولار(یا هر چی که اسمش هست) با رام خوب میشود! من هم ترای کردم دیدم راست میگه(طرف انگار مثل من مذهبی بود واهل دورغ نبود)!!!
اصلأ بیا این هم منبر سوخته!!
احمدی بد بد بد
خامنه ای بد بد بد
ولی اینکه من از دست توو یا عزیزی دیگر سر اختلافات سیاسی عصبانی شوم و خدای ناکرده توهینی بکنم عین مصداق مردم آزاری است!!

x=2-y   5=3(2-y) + 1y   5=6-3y+1y   5-6=-3y+1y    -1=-2y    y=1/2

x+1/2=2  x=2-1/2

بیا این هم جواب مسئله

احمدی هم استاد همان جا بود که کاغذ پاره من ازش صادر شده است!
حالا من برم تا صدای عیال و وق وق لوس ننرش در نیامده!!!

I wear an Omega watch


مآمور

شازده و دیگر عزیزان

مآمور


شازده تو را خدا ول کن! من با خانواده آمدم وکیشن بار من گفت پیناکولار(یا هر چی که اسمش هست) با رام خوب میشود! من هم ترای کردم دیدم راست میگه(طرف انگار مثل من مذهبی بود واهل دورغ نبود)!!!
اصلأ بیا این هم منبر سوخته!!
احمدی بد بد بد
خامنه ای بد بد بد
ولی اینکه من از دست توو یا عزیزی دیگر سر اختلافات سیاسی عصبانی شوم و خدای ناکرده توهینی بکنم عین مصداق مردم آزاری است!!

x=2-y   5=3(2-y) + 1y   5=6-3y+1y   5-6=-3y+1y    -1=-2y    y=1/2

x+1/2=2  x=2-1/2

بیا این هم جواب مسئله

احمدی هم استاد همان جا بود که کاغذ پاره من ازش صادر شده است!
حالا من برم تا صدای عیال و وق وق لوس ننرش در نیامده!!!

I wear an Omega watch


Roozbeh_Gilani

What is the Farsi equivalent for english word "empathy"?

by Roozbeh_Gilani on

This story is filled with "empathy". I loved reading it.

There is injustice around us every where. some of us see it, feel it, get angry about it , thinking something must be done about it. Others just worry about $8 a gallon gas....

great story dear Shazdeh. Please hang about and write more. 

"Personal business must yield to collective interest."


Shahriar

یاد آقای بهشتی به خیر

Shahriar


ایشون معلم ما هم بودن و به ما هم گچ پرت می کردن. داستان بسیار دردناکی بود ولی همه فکر و ذکر من رفت پیش آقای بهشتی. موقعی که سر حال بود به ما به صورت شعرگونه فحش می داد: الهی خر بشی تو، سوار تو بشم من  و الی آخر باید بگم که ما همه شایسته فحشهای آقای بهشتی بودیم. یک بار به جای گچ، تخته پاک کن را به طرف ما پرت کرد. ولی باید بگم که چند ثانیه قبلش، ما یک پرنده را ول کرده بودیم تو کلاس. حالا شما حدس بزنین که اون کلاس چه محشر کبرایی شده بود 

Faramarz

Mamoor is a complicated man!

by Faramarz on

 


پاره آجر که تو ملاج آدم بخوره هم مامور میشه و هم ریاضی دان! 


Shazde Asdola Mirza

شراب سرخ و اون یارو عزیز

Shazde Asdola Mirza


اون یارو عزیز: چه خوب حدس زدی که یه چند تا از اون آجر‌ها تو سر این مأمور هم خورده بود.

شازده شراب سرخ: البته شما درست میفرمائید، ولی‌ زمان ما، خوشگل‌ترین و با حال‌ترین دختران دبیرستانی‌ می‌رفتند سراغ دیپلم "خانه‌داری".


Shazde Asdola Mirza

mamoor: loves MAT too ... thanks god for idiots!

by Shazde Asdola Mirza on


مآمور

thanks shazdeh, I love mat too, informative piece

by مآمور on

 5=3x+1y

x+y=2

find the value of x and Y

I wear an Omega watch


Red Wine

...

by Red Wine on

ریاضی از همه دروس آسانتر است،فقط اندکی‌ حواس،حوصله و پشتکار می‌‌خواهد...اما دختر‌های قشنگ و خوش ترکیب، همیشه می‌‌رفتند رشته‌های دیگر مثلِ ادبیات و اقتصاد می‌‌خواندند، چرا ؟ هیچگاه نفهمیدیم !

با سپاس از حضرتِ شازده...سرافراز شدیم مثلِ همیشه.


Oon Yaroo

Shazdeh Jaan, very nice story. You should patent your stories!

by Oon Yaroo on

Are you sure a few of those ajjorrs did fall on Mamoor's and a few other IRR supporters' heads?

Thanks again for the great story!


Shazde Asdola Mirza

Dr. Noury, Vildemose dear and Faramarz jan

by Shazde Asdola Mirza on

For me, story telling is like getting submerged in the old deposits of memories and impressions ... not just of mine, but of all the people who have ever shared their thoughts and feelings with me.

It's an amazing experience, which lets one surrender to a being stronger and wiser than oneself, who speaks through the hand holding the pen. It is the oddest sensation I have had in ages.


Faramarz

درس شیرینی بود.

Faramarz


 


شازده جان،
یادش بخیر کلاس شیرینی بود.

در دوران بچه گی و در روزهای تابستان همیشه رادیوی خونه مون سر میز ناهار در ساعت یک بعد از ظهر روشن بود. اون موقع وقت برنامه  کارگر بود و هر روز قسمتی ازبرنامه راجب به سوانح در سر کار بود. بیچاره کارگرها و عمله ها با لهجه دهاتی از بلاهایی که سرشون اومده بود میگفتن. یکی چشمش کور شده بود، یکی دستش شکسته بود و یکی از نردبون افتاده بود وچلاق شده بود.

هم خنده دار بود و هم دردناک. 


M. Saadat Noury

شازده ی گرامی

M. Saadat Noury


 

داستانی اندوه ناک، اما بسیار آموزنده و پر کنایه

زندگی هندسه ی ساده و یکسان نفسهاست 
 //www.jasjoo.com/books/new-poems/sohrab_sepehri/5/93


vildemose

You are a fantastic writer

by vildemose on

You are a fantastic writer and a great storyteller. Thanks for sharing.

A state of war only serves as an excuse for domestic tyranny.--Aleksandr Solzhenitsyn.


Anahid Hojjati

Thanks Shazde for the link

by Anahid Hojjati on

I did some search too and I found this link:

//hamsafar-khasteh.persianblog.ir/post/31

پیدایش و تاریخچه هندسه ترسیمی


Shazde Asdola Mirza

احمد بیرشک

Shazde Asdola Mirza


Dear Anahid: amazing enough, the good old book by Ahmad Birashk is still cited on-line, if you are interested: 

//books.google.ca/books/about/%D9%87%D9%86%D8%AF%D8%B3%D9%87_%D8%AA%D8%B1%D8%B3%D9%8A%D9%85%D9%8A_%D9%88%D9%87%D9%86%D8%AF%D8%B3%D9%87_%D8%B1.html?id=DOFpPwAACAAJ&redir_esc=y


Anahid Hojjati

Great read Shazde

by Anahid Hojjati on

I am always interested to know more about this course. In nezaame jadeed, there is no Tarseemi Roghomee.


anglophile

اپور

anglophile


 

 

 

یاد آقای بهشتی‌ به خیر.