در چند روز گذشته دو خبر در نشریات رسمی حکومت اسلامی منتشر شد که علاوه بر اثبات دیگرباره و چندباره ی حضور مشخص و مسلط تبعیض جنسیتی، تبعیض مذهبی، و تبعیض فرهنگی در ایران، نشاندهنده ی اوج فرهنگ زدایی و تمدن ستیزی این حکومت نیز هست.
این خبر ها یکی حذف زنان از تحصيل در هفتاد و هفت رشته ی مهم دانشگاهی است و دیگری تبدیل کودکستان های مدرن و امروزی به مکتب خانه های قرون وسطایی و تحمیل مذهب حکومتی بر کودکان می باشد.
این دو خبر، که با هم ارتباط ارگانیک و حساب شده ای دارند، نشاندهنده ی آنند که حکومتی که نام بی محتوای «جمهوری اسلامی» را بر خود دارد، اکنون در حال قرار گرفتن در جاده ی اصلی و واقعی خود، یعنی حاکميتی برآمده از اعماق قرون وسطا است؛ حاکميتی که از نخستين روز عمر خود به ناروا و نابجا در قرن والایی حقوق بشر و درخشش های تمدنی ظهور کرده است.
سال هاست که کسانی با سماجت می کوشند تا ثابت کنند که این سایه ی سیاه سراسر بدبختی، فقر اخلاقی و اقتصادی، عقب ماندگی و فساد و تباهی که بر سر سرزمین ما افتاده ربطی به حکومت اسلامی ندارد و اگر وضع به همان شکلی که در ابتدای انقلاب ـ یعنی مطابق با خواست و نظر آیت الله خمینی ـ پیش می رفت، ما در دوران دیگری زندگی می کردیم. اما اکنون بيش از هميشه روشن است که اتفاقاً همه ی حوادث پشت سرهمی که در سی و سه سال گذشته در سرزمین مان رخ داده و در شرف رخ دادنند ناشی از حکومتی است که دقیقاً در مسیر تعيين شده از جانب بنيانگذارش پيش رفته و می رود. به عبارت ديگر، این حکومت، با داشتن قانونی اساسی که پایه هایش بر تبعیض های جنسیتی، مذهبی، و فرهنگی گذاشته شده، و در ذات و ماهیت خود ضد مفاد اعلاميه ی جهانی حقوق بشر و همه ی کنوانسیون های وابسته به آن است، از همان آغاز برای رسیدن به چنین وضعیتی که در آنيم و وضعیت های به مراتب بدتری که احتمال دارد در آن قرار بگيريم طراحی شده است. در واقع هر آن اقدام انسانی و اجتماعی که رهبر «خدعه کن» انقلاب اسلامی و دنباله رو های او (چه ناآگاه و بی خبر و چه چون خود او خدعه گر) مدعی انجام اش بوده و (هنوز برخی شان) هستند، کلاً بی اساس و دروغين بوده است.
حذف زنان از 77 رشته دانشگاهی
اگر رهبر و سازنده ی حکومت اسلامی، در سال 41 در اعتراض به تصویب حق رای برای زنان ایران اعلام می کند که: « دستگاه جابر در نظر دارد تساوی حقوق زن و مرد را تصویب و اجرا کند یعنی احکام ضروریه اسلام و قرآن را زیر پا بگذارد» و همگان را به مخالفت با آن برمی انگیزد، اکنون فرزندان خلف او، خامنه ای و احمدی نژاد و غیره، دوران خدعه و پذیرفتن برخی مسایل ظاهری مربوط به تساوی زنان را به راحتی کناری می نهند و زنان را از آموزش ديدن در هفتاد و هفت رشته ی تحصیلی در سی و شش دانشگاه ایران محروم می سازند و یقین بدانید که فردا آنها را از آموزش ديدن در کل رشته ها، جز قرآن و شرعیات و خانه داری و پرستاری شوهر و فرزندان حذف خواهند کرد. و تازه زنان ما بايد این رشته ها را نه در دانشگاه که در مکتب خانه هایی ببیند که از هم اکنون حکومت در حال تدارک شان است.
توجه کنید! در آغاز قرن بیست و یکم، قرنی که در بیشتر کشورهای جهان زنان حتی در اداره ی حکومت ها با مردان شریک و مساوی شده اند، حکومت اسلامی ِ مسلط بر سرزمین ما با گستاخی هر چه تمامتر تحصيل در این رشته ها را برای زنان ممنوع اعلام کرده و قانوناً آن ها را از آموختن دروس اين رشته ها منع کرده است: «مترجمی و زبان و ادبیات انگلیسی، حقوق، علوم تربیتی و راهنمایی و مشاوره، حسابداری، گرایش تکنولوژی آموزشی، علوم کامپیوتر، علوم سیاسی، مهندسی شیمی، مهندسی صنایع، مهندسی عمران، مهندسی مکانیک، مهندسی کشاورزی علوم دامی و منابع طبیعی و جنگلداری و کشاورزی، گرایش آب و زراعت و اصلاح نباتا،. زمین شناسی و مهندسی برق، مهندسی راه آهن، گرایش مکانیک ماشین ها، مهندسی مواد گرایش متالوژی صنعتی، مهندسی معدن، رشته های مرمت و احیای بناهای تاریخی، شیمی محض، و ده ها رشته ی دیگر». و کار به جایی رسیده که، مثلاً، در دانشگاه موسوم به امام خمینی قزوین زنان حتی اجازه ی خواندن زبان و ادبیات را ندارند. يا در دانشگاه هنر اسلامی تبریز زنان از فراگیری کاردانی علمی کاربردی فرش دستباف هم محروم شده اند!
واگذاری کودکستان ها به مراکز مذهبی، با قید تفکیک جنسیتی
مورد دیگری که ربطی کاملاً حساب شده با جلوگیری از تحصيل زنان دارد، و در هفته گذشته اعلام شده، بستن کودکستان ها یا مهدکودک های مدرن و امروزی، و بیرون راندن هزاران هزار معلم کودکستانی و گشودن مکتب خانه هایی است که اگر چه همچنان ممکن است نام مهد کودک داشته باشند اما دخترانه ـ پسرانه خواهند بود و آموزش و حتی تفریح در این مکتب خانه ها کاملاً بر اساس تفکیک جنیستی انجام خواهد بود.
خبرگزاری ها نوشته اند که: «مسئولان سازمان بهزیستی تنها به طلبه های زن، هیات های مذهبی، و مساجد مجوز تأسیس مهد کودک هایی را خواهند داد که رویکردی دینی داشته باشند».
به این ترتیب، و به گفته ی هزارها مربی معترض به این اقدام، اکنون از یک سو بیست هزار مربی کودکستان ها کارشان را از دست می دهند، و از سویی دیگر مسئولین به سرعت بیست هزار مربی قرآن و دروس مذهبی را برای کار در مکتب خانه های جایگزین استخدام خواهند کرد تا کودکان سه – چهار ساله را مغزشویی کرده و آن ها را برای آنچه که نامش را «رویکرد دینی» گذاشته اند تربیت نمايند تا حتماً با بیرون راندن زنان از مراکز آموزشی، بر اساس آنچه که احمدی نژاد (در سه سال پیش) و خامنه ای (در دو سه هفته قبل) در مورد قانون جلوگیری از کنترل جمعیت گفته اند، از زنان ماشین هایی بی روح و فکر برای حرمسرا و تولید مثل بسازند، ماشین هایی که نمونه هایش را به راحتی می شود در چهره ی زنانی همچون لاله افتخاری، نماینده انتصابی مجلس اسلامی دید؛ زنانی که به در بند بودن و ذلیل بودن و توسری خور بودن خويش و این که خواستگارها (یا خریداران) شان بر سرشان دعوا می کردند افتخار می کنند. چنين زنی است که می تواند رسماً اعلام کند که: «ما نیازی به مهدکودک نداریم، چرا که بر اساس برنامه ریزی دشمن، در شهرها و روستاها مهد کودکهایی تاسیس شده تا فرزندان را از مادران جدا کنند.»
تضاد فرهنگ حکومت اسلامی و فرهنگ ایرانی
در واقع، اگر تا کنون این حکومت با همه ی خشونت هایش، با همه ی ضد انسان بودن هایش، با همه ی تکیه دادن به مذهب برای ترساندن مردم، و با همه ی قدرت نظامی اش که از ثروت های مردم به دست آورده هنوز نتوانسته است سرزمین ما و مردم ما را به اعماق آن جهنمی که می خواهد ببرد، علت را بايد در دو مورد بسیار با اهمیت جستجو کرد: یکی قرار گرفتن اين وقايع در زمانه ای که حقوق بشر ارزشی غیر قابل انکار پیدا کرده و حتی ابرقدرت ها نيز ناچارند تن به فرامین آن بسپارند و دیگری آشکار شدن روز افزون ارزش های فرهنگ ایرانی که اساس و پایه اش بر احترام و عشق به انسان گذاشته شده و در ذات خود ضد هر تبعیض و خشونتی است ـ درست همان مواردی که در حکومت اسلامی نایاب اند.
اصلاح حکومت یا اصلاح قانون اساسی
و چنین است که اکنون می بينيم نه تنها ایرانی هایی که به دلایل اعتقادی یا فرهنگی و انسانی و یا درک تجربه هایی تاریخی سال هاست با تأکید بر اينکه این حکومت و قانون اساسی اش نه قابل قبول است و نه اصلاح شدنی، رو در روی آن ایستاده اند، بلکه بسیاری از باورمندان به مذهب یا حتی انقلاب اسلامی، به خصوص جوان هایی که از سر بی خبری و یا ایمانی معصومانه سال ها با این حکومت راه آمده و یا آن را تحمل کرده اند، اکنون هوشمندانه و شرافتمندانه خود را از آن کنار کشیده، و شجاعانه اعلام می کنند که برای نجات ایران و ایرانی هیچ راهی جز برکناری حکومت مذهبی، لغو قانون اساسی آن، و استقرار یک قانون زمینی و مبتنی بر حقوق بشر وجود ندارد.
شکوه ميرزادگی
Recently by shokooh.pasargad | Comments | Date |
---|---|---|
روز کورش بزرگ | 13 | Oct 15, 2012 |
حق حذف؟ | 11 | May 05, 2012 |
فوری: به وسیله قشون سایبری حکومت اسلامی هک شدم | 8 | Feb 05, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Nothing New
by omeedvar on Sat Aug 11, 2012 07:47 PM PDTThe Islamic Regime started and has been ruling Iran by lies and contraversies, for more than three decades. As soon as they took power, they ordered hejob for women, changed the laws, prohibitted driving for women, prohibitted entrance and continuation of certain specialties like engineering for women, and attempted separate classes for each gender.
But brave and strong Iranian women resisted these unfair rulings, and with the help of some thoughtful men and faculty, were able to overturn some of these rulings. At the time regime did not want to anger women and their supporters.
Although this regime stopped some of his plans and postponed, but never forgot them. They followed "siasat gaam be gaam" to take Iran back to seven century, unless Iranians change the regime.
When is all this BS going to make us angry like really angry
by Mehrban on Sat Aug 11, 2012 08:48 AM PDTWhen will it be that I go to Iranian gatherings that I hear serious, committed and unequivocal defiance in the face of so much garbage fed to us and imposed on us?
I just read that people of Darake, beat up the Gasht Ershad and freed the women they had taken in for bad hejaabi. Good! Very good!
Thanks for the blog. Their audacity is beyond belief. Or is it that we subtly acquiesce.
اگر مردى بيا
ahosseiniSat Aug 11, 2012 02:49 AM PDT
اگر مردى بيا ايران و زن شو
بيا همچون زنان اين وطن شو
بيا و بين كه اين اجحاف ها چيست
شمارم من ز يك تا نمره بيست
به دستور پدر شوهر بگيرى
يكى آقاى بالا سر بگيرى
...
وحالا گو به من گر مرد باشى
چو رستم پهلوان يك فرد باشى
توانى لحظه اى كردن تحمل
تحمل كردن احكام بنجل
....
وآن عمال پست ارتجاعى
و انگل هاى پست اجتمعاعى
بدانند اينكه خشم و كينه زن
ز ريشه بر كند افكار موهن
Please click on ahosseini(above) and see the link below:
اگر مردى بيا ايران و زن شو
Believe in a democracy that leaders and representatives are controlled by members at all times.
Talibans
by jirandoust on Fri Aug 10, 2012 07:30 PM PDTFunny thing is these guys used to critisize Talibans in Afghanistan. They claimed their ideas represented better and more progressive version of islam. It didn't take long for them to show their true color, did it?Today it is no secret that their version is just as backward as the Taliban's.
Mullah's plan is to revive dark ages way of life in which they are the only "learned" ones and the rest of the peole are just herd of sheep following them. I am not surprised at this recent mullah's move at all. It was inevitable. Holy books including Quran are written only for men. Women are extremely marginalized in them, they don't count.
آپارتید جنسی : ستون فقرات جمهوری جهنمی اسلامی
ZendanianFri Aug 10, 2012 07:12 PM PDT
آپارتید جنسی و تبعیض سیستماتیک بر علیه زنان ایرانی (نیمی از جمیعت کشور) با همکاری، همفکری و همیاری مردان زن-ستیز شوونیست ایرانی: ستون فقرات جمهوری جهنمی اسلامی.
تنها ره رهایی: سرنگونی کلیت جمهوری جهنمی (اصلاح ناپذیر) اسلامی.
این هم دلیل دیگری برای تنفر از آخوندهای نادان
daneshjooFri Aug 10, 2012 06:34 PM PDT
Daneshjoo
//iranian.com/main/blog/daneshjoo-64
حکومت نابخردان
First AmendmentFri Aug 10, 2012 05:47 PM PDT
تردیدی در لزوم اصلاحات بنیانی و فراگیر وجود ندارد.....بازگشت به آرمانهای
مترقی و آزادیخواهانه انقلاب شکوهمند ۵۷، تنها متضمن استقلال سیاسی، امنیت
اجتماعی، و تمامیت ملی ست.