هیچ کاری بلد نیستند، هیچ هنری ندارند، به هیچ موضوعی علاقه نشون نمیدهند جز خانمها.
خانم بازها، حتی راجع به خانمها هم موفق نیستند.
همه چیز ادا و اطوار است و شو و نمایش. آنها بلدند خوب نقش یک مرد را باز کنند، خوب حرف بزنند و خود را بیتفاوت یا مغرور و یا علاقمند و عاشق نشان دهند. آنها بر اثر تجربه، با زنهای مختلف میدانند، چطور رفتار کنند میدانند کی اصرار کنند، کی منت کشی و یا کم محلی کنند و چه موقع خود را بیتفاوت و یا حسود نشان دهند.
اغلب آنها، درست مثل نمایشگرهای توی سیرک، میتوانند کارهایی بکنند که زنها با تعجب و شگفتی و ناباوری به آنها نگاه کنند و بعد مرد شعبده باز و تردست را از ته دل، شادمانه تشویق کنند.
خانم باز نیز، با نیش باز، مثل یک حرفهای و جنتلمن و حتی در بعضی اوقات با شکسته نفسی!! سر تعظیم فرو خواهد آورد.
خانم بازها، خوش تیپ هستند، و معمولا اصول لباس پوشیدن را رعایت میکنند. اگر خانم بازی باشد، که خوب لباس نمیپوشد، یا هنوز پولدار نشده، یا حرفهای نشده و یا مدل شخصیتی اجتماعی او خانم بازِ لات است.
خانم بازها نقش مردهای حسود از عشق را به نحو احسن اجرا میکنند. معمولا بلد هستند که طوری نمایش اجرا کنند که یا پول در زندگی آنها نقش مهمی ندارد و شاعر و درویش مسلک و چشم و دل سیر هستند و یا نشان میدهند آنقدر پولدار هستند و پول از دور و برشان میریزد که وقتی میگوید کیف پولش را مثل اینکه توی خانه و یا شرکت جا گذاشته، بیتردید باور میکنید و شک به دل راه نمیدهید که کیف پولی اصولا در کار نیست.
خانم بازها، به دنبال شکار زنهای مختلف هستند. هرگز آنها را مثل ژیگولوها با یک نوع تیپ خانم خاص و پولدار نخواهید دید.
آنها یک نفر را برای پارتی، کسی را برای تامین مخارج، خانمی را برای اجتماعات رسمی، معمولا یک نفر را برای معرفی به خانه و خانواده، یک خانم با تجربه و یک دختر بیتجربه، کسی که از آنها کوچکتر باشد و یک نفر که از آنها خیلی بزرگتر باشد، خانمی که کارهای مثلا در آژانس هواپیمایی و یا استانداری شهر باشد و یک نفر که هنرمند و مثلا نقاش باشد. کسی که مشهور باشد مثل یک هنرپیشه و کسی که بشود همیشه رفت و بعد مطمئن بود که هروقت و هرجا و هر زمان برگردد، درب را به رویش باز خواهد کرد.
یک نفر را برای عاشقی و کسی را برای خنده و یک نفر را برای خوشگذارانیهای پر هیجان و کسی را برای همخوابگی، یک نفر را برای انتقام دوست دختر و یا زنش یا یکی دو نفر از دوستان صمیمیاش و یا همکار ادارهاش می خواهد. یکی که نقش مادر را برایش باز کند و تازگیها دوستان وبلاگی و اینترنتی و فیس بوکی هم به لیستش اضافه شده.
خانم بازها دارای حافظه کوتاه مدت قوی و حافظه دراز مدت ضعیف هستند.
اینها که بد نیست! کی گفت بده اصلا؟
نه بد نیست. چیزی که بد و مسخره و دلخراش و ناراحت کننده هست، این است که روابط اینها همه موقت است. خانم باز همهاش ادا ست. حتی خیانت کار و بد قول هم نیست. او زنی میخواهد که مطمئن شود، زن به او توجه میکند، او را دوست دارد و یا عاشق اوست، خلاصه به او توجه دارد و از آنطرف، از اطرافیان مردش، مطمئن شود که همه از وجود این خانم مطلع هستند و بعد خیالش راحت میشود، عقدهاش فروکش میکند، احساس قدرت و بزرگی، زرنگی و باحالی و خوش تیپی و باهوشی و فرهیخته گی و جوانی میکند، به خودش توی آینه میگوید ایول! و تمام. میرود سراغ نفر بعدی.
طفلکی! نمیداند که این خلا هرگز پر نخواهد شد.
مشکل او با خانمها و زنها، این تشنگی و عطش قدرت، شهرت، بدست آوردن یک زن و بعد پایبند کردن او به هر نحوی به خودش و ول کردن و رفتن، نه تمامی دارد و نه به او آرامش و لذتی که به دنبالش هست را خواهد داد.
خانم بازی مثل مرفین درد را آرام خواهد کرد، علت درد را از بین نمیبرد و دائما بدن او در برابر آن مقاومتر میشود و مرفین بیشتری را میخواهد و با مصرف بیشتر در واقع خودش را از بین میبرد و همین طور تا آخر عمر.
خانم بازها فقط در دنیا یک چیز بلدند: خانم بازی
حیف! تمام زندگی او، همه کار و پول و آینده و خواب و آخر هفته و تعطیلات و لباس خریدن و غذا خوردن، حتی مدل خط ریشش در راه و پشت هدفِ خانم بازی هست
آنها میخندند، اما شاد نیستند.
یک خانم باز هرگز خوشبخت و راضی نیست.
او دنبال آرامش و اطمینانی میگردد که نداشته و خلا نداشتن کسی که مثل مادر و پدر به او توجه کند و او را دوست بدارد را با خود به گور خواهد برد.
مقصر اصلی، در زندگی یک خانم باز، در کودکی او نهفته است. نه در بین خانمها
به همین خاطر هم او اگر تا آخر عمرش هم زنها را به زمین بزند و مردها را متعجب و متحیر و بر تمامی رقیبان مردش پیروز شود و همه دنیا او را تشویق کنند و متحیر او و قدرت جنسی و جذابیت و هوش و باحالی او شوند، او همیشه بازنده است.
کودکی و گذشته، هرگز برنمی گردد.
او در این بازی، حرفهای، اما همیشه بازنده است.
***
پی نوشت : دوستان، در این که خانم های «مرد-باز» هم هستند که کسی نه شکی دارد و نه صحبتی، فقط همه موضوع ها را نمی شود یکجا نوشت . شما لطف کنید و به جای «خانم » لغت «مرد» بگذارید تا مطلب در باره «مرد- بازها» هم صدق کند. با تشکر
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Welcome to America.
by rrrezz on Sun Sep 02, 2012 09:20 AM PDTWelcome to America.
...
by Red Wine on Sat Sep 01, 2012 08:38 AM PDTهمین را بگو ... همین پدر سوختهها هزار جور قِر و قَمیش از خود وِل میکردند و ما را از راه به دَرْ ! ... انگاری همین دیروز بود:دخترِ از سرِ گُذر رّد میشد و چاکِ دامنش بی حیایی آدمی را تحریک میکرد و تو نگاهَش میکردی و او سَر را به عقب برمیگرداند و میگوید:چیه پدر سوخته... لال مونی گرفتی !
اما حالا کی حوصله متلک گوئی دارد ! هزار ماشا الله زنانِ امروزی خود در این اَمرِ خَطیر پیشتازند،هر بار که ما به مجالسِ ایرانیان،به ویژه عقد و عروسی در فرنگ رفتیم،محال است که یکی ۴ تیکهْ؛ نَسوان به ما نَیَنْدازَند:وای جیگر ... شَمبولِتو ! اوف نازتو برم دِلون ! ... همین چند سالِ پیش بود که به مملکتِ کالیفرنی سفر کرده و در یکی از دهاتِ آنجا به نامِ اُورنج کانتی در مجلسی عروسی شرکت کردیم،زنی وِر و وِر به چشمانِ ما نگاه کرد و نیشگونی از باسنِ عزیزمان بِگرفت و گفت:جونی..حیف که خودم شُوَرْ دارم،وگرنه برای خودم میگرفتَمتْ،تو باهاس مالِ خواهرم شی !
دنیا عوض شده و امّا ما به همین قدرت داری نسوان راضی هستیم.
NICE
by deev on Sat Sep 01, 2012 08:36 AM PDTEnjoyed reading it very much
خانم های همیشه ناراضی!
FaramarzSat Sep 01, 2012 08:20 AM PDT
والله خانم هارو اگر محلشون نگذاری یکجور ناراضین و قر میزنن. اگر دنبالشون بری یکجور دیگه مینالن. خدا اینجوری درستشون کرده و کاریش نمیشه کرد!
ولی به قول دایی عزیزم، دختر بازی مثل کفتر بازی میمونه، کفتر، کفتر میاره! راه و رسمش همینه.