آن چه که این روزها در سالن بزرگ شعبه اول دادگاه انقلاب تهران میگذرد تنها یک محاکمه عادی نیست. در این جا ظاهرا به بزرگترین پرونده اختلاس مالی در تاریخ ایران رسیدگی میشود، ولی همراه با آن عمق فسادی که در تار و پود رژیم اسلامی حاکم نفوذ کرده است بیشتر و بیشتر نمایان میگردد و در برابر چشمان مردم قرار میگیرد. کمتر جلسهای است که در آن این وزیر و مدیر کل یا آن وکیل و مشاور مورد اتهام قرار نگیرد و از رشوههای کلانی که به این و آن پرداخت شده سخنی نرود. در این دادگاه نیز به شیوه معمول دستگاه قضای جمهوری اسلامی عمدتا دانهریزها هستند که از زندان به دادگاه کشانده میشوند و در برابر سؤالات قاضی قرار میگیرند، ولی در جریان دادگاه نام مهرههای درشتتر تا قلب نظام حاکم نیز مطرح میشود و عمق متعفن فساد را برملا میسازد.
جلسات دادگاه البته به فاصله برگزار میگردد، ولی در این فواصل اتهامات فساد مالی از چپ و راست متوجه بلندمرتبهترین مقامات حاکم میشود و همه از پروندههایی که علیه هم دارند سخن میگویند. پروندههای اختلاس تقریبا تمامی اطرافیان خامنهای و احمدینژاد را در بر میگیرد و تا نزدیکترین افراد به این دو پیش میرود. همراه با کاربرد چماق پروندههای فساد علیه یکدیگر، سران قوه مجریه و مقننه به زور آزمایی در برابر هم پرداختهاند و همدیگر را به نقض قانون متهم میکنند. خامنهای که یکبار از سران حکومت خواسته بود موضوع را کش ندهند اکنون خواهان شدت عمل شده است، و قاضی القضات منصوب او که تعریف قضا را اجرای اوامر ولی فقیه میداند با اشاره او تناب داری را که برای «مفسدین فی الارض» به دست گرفته شل و سفت میکند.
مبلغ سه هزار میلیارد تومانی اختلاس رقم کوچکی نیست. این مبلغ چیزی است تقریبا معادل حد اقل حقوق سالانه حدود ۶۵۰ هزار کارگر ایرانی (حد اقل دستمزد ماهانه کارگران در سال ۱۳۹۱، ۳۸۹ هزار و ۷۵۴ تومان تعیین شده است). یعنی با این پول که جمع کوچکی برای تصرف آن به توطئه پرداخته بودند میشد حقوق سالانه سدها هزار کارگر ایرانی را که این روزها از بیکاری یا عدم پرداخت حقوق خود در رنج و عذاب هستند تأمین کرد. و این البته فقط یکی از پروندههای فسادی است که در تضاد بین جناحهای مختلف حکومت به جریان افتاده است. مقامات کشور از دهها پرونده دیگر سخن میگویند که برای گروکشی از یکدیگر در دست دارند یا هنوز اجازه طرح و رسیدگی به آنها از سوی بزرگ فرمانده حکومت فساد و جنایت صادر نشده است.
این اختلاسهای نجومی اگر در شرایطی صورت میگرفت که حدی از رفاه نسبی در جامعه وجود داشت، میلیونها ایرانی در زیر خط فقر به سر نمیبردند، بیکاری گسترده وجود نداشت و تورم و گرانی سرسامآور ناشی از سوء مدیریت اقتصادی و تحریمهای بینالمللی زندگی اکثریت قاطع مردم (طبقات میانه و پایین) را به شدت تحت فشار نگذاشته بود میشد تصور کرد که مردم خبرهای آن را مانند هر عمل مجرمانه دیگر بشنوند و به مجازات مجرمان دل ببندند و از کنار آن بگذرند. ولی در شرایط فعلی جامعه ایران اخبار و گزارشهای مربوط به این اختلاسها که دامنه فساد حاکمان را از صدر تا ذیل گرفته برای مردم معنای دیگری دارد. این احساس در بین مردم کم نیست که باند بزرگی در هیئت نظام حاکم به قوت و غذای روزمره آنان دستبرد زده و هرچه که توانسته برده و غارت کرده و آنان را به روز سیاه نشانده است. به عبارت دیگر، این دزدیها به گفته جرمشناسان «جنایتی بیقربانی» نیست، و بلکه تک تک ایرانیان قربانی آن بشمار میروند.
اگر روزی نظام جمهوری اسلامی و روحانیت حاکم ادعای اخلاق و امانت داشت و بخشی از جامعه ایران را به لباس شبانی خود فریفته بود، امروز اکثریت مردم در پس ظاهر متشرّع حاکمان چیزی جز دروغ و تقلب و خشونت، و اکنون دزدی و فساد گسترده و شامل، نمیبینند. و به راستی کدامین مقام سیاسی یا نظامی حاکم یا آخوند و مجتهد حکومتی و مدافع نظام جمهوری اسلامی از دزدی و فساد میلیونی پاک مانده است؟ حکومتیان سالها پیش اعتبار سیاسی خود («مردمسالاری»، «میزان رأی ملت است» و مانند اینها) را همراه با سرکوب خشونتبار مخالفان از دست دادند، و به جای آن دین و تشرع خود را به رخ مردم میکشیدند. امروز دیگر همه میبینند که چگونه فساد مالی تمامی تار و پود نظام حاکم را در بر گرفته و کسی را «پاک» باقی نگذاشته است. سردمداران نظام حاکم که در دزدی و دستبرد به بیتالمال با یکدیگر مسابقه گذاشته بودند اکنون بر سر تقسیم غنایم به جان هم افتادهاند و علنا یکدیگر را به دزدی و قانونشکنی متهم میکنند.
استبداد زاینده فساد است، و رژیمی که از آغاز حیات خود سرکوب آزادیها را پیشه کرده و در طول بیش از سه دهه مخالفان خود را یکی پس از دیگری به طور فیزیکی یا سیاسی نابود کرده است، تنها میتواند به ویرانی بیفتد و کنام پلنگان و شیران شود، و با غلتیدن در شیب فساد اداری و مالی و سیاسی سرانجام به حضیض رسوایی ملی برسد. و این سرانجام اکنون ظاهرا نصیب جمهوری اسلامی شده است. رژیمی که حتا از تحمل وفاداران به نظام نیز عاجز بود و در جریان انتخابات سال ۸۸ به بعد بخش عمدهای از نیروهای خودی را نیز زیر ضربات سرکوب گرفته و آنان را از خود رانده است طبیعتاً تنها متملّقان و چاپلوسان و «ذوب شدگان در ولایت» را میتوانست در پیرامون خود نگاه دارد و اینان نیز در غیاب مطبوعات آزاد و جامعه مدنی فعال که حکومتگران را نظارت کند فرصت را برای چپاول بیتالمال مغتنم میشمردند.
در هر صورت، حکومتگران اکنون بر سر تقسیم غنایم و رسوا کردن رقیب با هم مسابقه گذاشتهاند. سر جعبه مار باز شده است و افتضاحات مالی و سیاسی رقیبان بیرون ریخته است. این افتضاحات اکنون به جایی رسیده که فرمان «کش ندهید» رهبر باند هم دیگر نخواهد توانست مارها را به جعبه باز گرداند و روی این افتضاح ملی سرپوش بگذارد. آن چه که میماند سرعت و شدت این برخوردها است. فساد دامنگیری که اکنون همه ارکان حکومت را در بر گرفته بسان خورهای به جان رژیم افتاده و میرود تا آخرین پایگاههای اجتماعی آن را در جامعه ایران نابود کند. نظام جمهوری اسلامی نه از بیرون و بلکه از درون در معرض تلاشی است، و کمتر نیرویی در درون نظام باقی مانده است که بتواند با ادعای صداقت و پاکی نیروهایی از جامعه را به حمایت از خود بینگیزد. پول و رشوه محرکهای اصلی رژیم در جلب حمایت در سالهای اخیر بوده و این حربهها اکنون نقش تنها محرک را به عهده میگیرند.
اکنون بسیاری از کسانی که در زد و بندها و اختلاس دست داشتهاند و پروندههای آنان رو میشود بیش از هر چیز در اندیشه نجات خود از مخمصه و سرانجامی که قابل پیشبینی نیست بر میآیند و راه فرار میجویند. این فرارها از چندی پیش شروع شده است و در ماههای آینده طبیعتاً گسترش خواهد یافت. برای آنان که میمانند، همانند نیروهای مافیایی، عامل حذف به عنوان گزینه اصلی برای مبارزه با رقیب مطرح خواهد شد. در این احوال، سرنوشت سیاست داخلی و خارجی کشور در دست سیاستمدارانی فساد آلوده و درگیر مبارزه خشونتآمیز قرار خواهد داشت - سیاستمدارانی که بیش از منافع ملی کشور نگران و نگهبان منافع شخصی خود خواهند بود. هیچگاه در دوران حیات جمهوری اسلامی، رژیم تا این حد رسوا و فاقد پایگاه اجتماعی نبوده است. آن چه که در صحنه غایب است اپوزیسیونی است که بتواند از این فرصت برای جلب حمایت عمومی استفاده کند و خواستهای دموکراتیک خود را پیش ببرد...
------------------
برای ادامه بحث «پارلمان ایرانیان مهاجر و تبعیدی» یک صفحه فیس بوک باز شده است. دوستانی که علاقمندند موضوع را دنبال کنند یا به پیش برد آن علاقمندند لطفاً به آن صفحه مراجعه کنند.
Iran Emrooz
Recently by Hossein Bagher Zadeh | Comments | Date |
---|---|---|
فقر فرهنگی نقد در اپوزیسیون | 1 | Dec 02, 2012 |
از ادعا تا عمل | 5 | Nov 21, 2012 |
انتخاب مجدد اوباما | 3 | Nov 15, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
رئیس سازمان
vildemoseSat May 05, 2012 09:41 AM PDT
رئیس سازمان بازرسی:پرونده تخلف بانکی۱۰۰میلیون یورویی به دادگاه رفت
//iranian.com/main/news/2012/05/03-0
A state of war only serves as an excuse for domestic tyranny.--Aleksandr Solzhenitsyn.
Maemooreh jaan, you are wrong again !
by Mardom Mazloom on Sat May 05, 2012 12:19 AM PDTIn the 'Akhi' times you're referring (Rafsanjani area); Karbaschi was jailed for corruption. However, he was charged for an amount of about 1/2000 of the money involved in the great corruption that Ahmadi's friends (Rahimi, Mashaei) and others fomented.
It's not because you're paid by Ahmadi's administration, that you have to accept or abnegate his anti-iranian behavior.
Asslan az in harfa gozashteh, how can you enjoy to live in the US, which by the taxes you pay, give the money you get from the islamic regime to Israel (i.e. the US financial aids to this 'Akhi' country)?
I agree with mr ahmadinejad's mamoor 100%
by mousa67 on Fri May 04, 2012 08:41 AM PDTwhen he boasts about his "parsi language skills". in fact i believe he has the best oral skills on this site in every spoken language on earth.
Maemor's Obsession with Israel
by Siavash300 on Fri May 04, 2012 08:09 AM PDTDear friend,
Iranians usually don't think of Israel that much. Conflict between lizard eater arabs and jews are between themselves. It has nothing to do with Iran or Iranians. Let's those Arabs around Persian Gulf sympathize with their arab brothers. They had a meeting for Iran's 3 islands not long ago. Arabs are all from the same blood line, same religion and the same language. Let them show their feelings toward jews. Seems those arabs are not unhappy with jews as much as you are. They are happy with Israel. Their only problem is with Iranians over 3 islands. They don't talk about Israel and her conflict with their arab brothers at all. We have expression in Farsi that says: Kaseh daugh tar az ash". Don't be kaseh daugh tar az ash. Please don't involved our families, friends etc in Israel, arab conflict.
Much appreciated,
Siavash
my pic, Mr Mousa just for ypur eyes
by مآمور on Fri May 04, 2012 07:49 AM PDTu didnt tell me how u liked my pic? send it to Israel! ohh, I cant wait for my second holiday to go to ME!!
I was planning to go to Israel but hotels are expensive!!! and I dont speak Hebrew!!!
your Persian language skills are much better than some who claim to be Iranians but neither can write Farsi nor understand it properly
I wear an Omega watch
mr eagle: thank you for translating mr ahmadinejad's mamoor
by mousa67 on Fri May 04, 2012 05:50 AM PDTcomment for me. but go easy on him as i am here to serve and protect him. he is cute and fluffy and hopes to become a member of islamic repuplic's synchronised swimming team in the next men only islamic olympics in the holy city of qom.
Mamoor, you hypocrite ...
by Harpi-Eagle on Fri May 04, 2012 12:36 AM PDTJust until last month you had a picture of that "Chimp" Ahmadi as your avatar. Now all of sudden he's the agent of evil? You're not fooling anyone, in the eyes of all decent Iranians visting this site, you are a "Vatan Foroosh", and will remain that until you renounce the IRI in its entirety. That means you have to renounce your beloved Khamenei and all the other Mullahs and murderers, but you know and I know you just can't do that bceause your paycheck depends on it ! So all I got to say is "Khar Kohdeti".
Payandeh Iran, our Ahuraie Fatherland
این قرتی
مآمورThu May 03, 2012 08:44 PM PDT
این قرتی بازیها از دوره اول احمدی شروع شد و حالا به اوج خود رسیده!! در دوران عزیزان رفسنجانی و خاتمی همه چیز در آرامش بود و همه در صلح صفا مشغول تجارت بودنند
چو پرده در افتد نه تو مانی نه من!! احمدی آن پرده را درید و آن بت را شکست!!
به امید روزی که هر کس در ایران حرام خواری کرده به پای میز محاکمه آید.
I wear an Omega watch
نهایت تشکر از دکتر باقر زاده عزیز به خاطر مقالات و ایده های خوب
ahosseiniThu May 03, 2012 08:22 PM PDT
Believe in a democracy that leaders and representatives are controlled by members at all times.
چنين گفت رهبر به اسفنديار- كه پول هاى دزديده را پس بيار
ahosseiniThu May 03, 2012 02:29 PM PDT
Believe in a democracy that leaders and representatives are controlled by members at all times.
Corruption is a religious practice in Islam.
by عموجان on Thu May 03, 2012 09:52 AM PDTSorry for new generation. They have no clear future or religion any more accept born in a country name Iran.
Dr. BagherZadeh, Great blog as usuall
by Azarbanoo on Thu May 03, 2012 09:05 AM PDTI hope Iranians inside remove this corrupted regime soon before the end of the year.