واژگان کلیدی: ساخت گرائی اجتماعی جامع، جسمیت، مادیت، قدرت
به باور نگارنده، جامع ترین رویکرد برای مفهوم بخشیدن به واژه "گونه" رویکرد ساخت گرائی اجتماعی جامع (و نه ساختارگرائی) - است. این دیدگاه تنوع را به رسمیت شناخته وکیفیت ها و تجربه های چند بعدی و متنوع مردم را درنظر میگیرد. ساخت گرائی اجتماعی جامع، گونه را به عنوان ویژگی افراد تلقی نمی کند. بلکه آن را به مثابه یک ساخت اجتماعی می بیند که بدون جایگیری در درون افراد، آنها را شناسایی می کند. دو نمونه از عوامل اجتماعی - فرهنگی ساخت گونه که درستی ساخت گرائی اجتماعی، و نه کافی بودن آن را، اثبات میکند، ورزش جسمی و عمل جراحی زیبایی است.
تعداد بی شماری از پسران نوجوان در سراسر جهان بطور فراگیری ورزش میکنند تا با داشتن عضلات بزرگ و قوی مردانه جلوه کنند. در تمام فرهنگهای مردسالار، عضلات قوی وبزرگ معادل با "مردانگی واقعی" است. میلیون ها دختر جوان نیز با آرایش کردن، جراحی زیبایی بینی و سینه صورت و بدن خود را شکل میدهند تا زیبا و "زنانه" شوند.
اگرچه اندام انسان تا حدودی بدلیل زیست شناختی یا ژنتیکی دارای انواع شکل، اندازه، ظرفیت، وانباشتی از قدرت وضعف است، اما در نهایت، بدن گونه دار (gendered body) محصول ۱) عوامل اجتماعی، یعنی انگاره هایی است که یک جامعه مشخص بر زیست کنندگانش بعنوان "زنانه" و "مردانه" القاء می کند. و۲) عوامل محیطی مانند عادات بهداشتی، تغذیه، هوا، آب، ورزش و توجه پزشکی یا عدم آن، هستند. این انگاره ها روند اجتماعی بودن بدن خوانده میشود.
رویکرد ساخت گرای اجتماعی که برای توضیح گونه بسیار کارآمد تر از ذاتی گرائی است، می بایست سه موضوع عمده را که به اندازه کافی در نظر گرفته نشده، بطور جامع دربر بگیرد : جسمیت، مادیت و قدرت. به عبارت دیگر، الگوهای ساخت اجتماعی جامع گونه ( زنانگی ها و مردانگی ها ) شامل سه عامل جسمیت، مادیت و قدرت هستند.
در اینجا باید توضیح داد که نظریه های جامعه شناختی بدلیل علاقه به ماهیت عقلانی و غیر عقلانی کنش اجتماعی، اهمیت بدن انسان را در درک کنش اجتماعی و تعامل اجتماعی نادیده گرفته اند. ماهیت جسمیت انسان، بجزچند گزینه استثنائی، در پژوهش ها و نظریه های اجتماعی از اهمیت چندانی برخوردار نبوده است.
بهرحال، جامع بودن رویکرد ساخت گرای اجتماعی مستلزم دخالت دادن سه عامل جسمیت، مادیت و قدرت در الگوهای ساخت اجتماعی گونه (زنانگی ها و مردانگی ها) است. (۱)(
۱. جسمیت
بدن انسان یک سیستم زیست شناختی ست که نیازهای مادی برای بیان احساسات، زبان، فکر و ذهنیت را به طور کلی فراهم میکند. تولد، پیری و مرگ اتفاقاتی است که در بدن رخ می دهند، و در بدن است که درد و لذت تجربه میشود. بدن محتوای ترکیب چهره و خصوصیات بدن و ویژگی های جنسی و آمیزشی است. بدن موضوع خواهش های تن است.
دلیل همه کنش ها و واکنش های فیزیکی در بدن هایمان نهفته است. ما خلق و خو و سلامت روان خود را با رقص و ورزش، که ویژگی ها و توانایی های متفاوت دارند، بهبود می بخشیم. ما بدن هایمان را با تزئینات و خالکوبی کردن زیبا کرده و با جراحی پلاستیک تغییر میدهیم. بدن ما حوزه بیرونی ماست و جائی ست که طبیعت و فرهنگ همگرا میشوند.
۲. مادیت
گرایش غالب در ساخت گرائی اجتمائی همگن پنداشتن مادیت و نادیده گرفتن نقش آن در الگوهای ساخت اجتمائی است. حال آنکه مادیت، بیانگر کیفیت های متفاوت فیزیکی و جامد دنیائی ست که در آن زندگی می کنیم. مادیت، علاوه بر بدن انسان، شامل اجزای فیزیکی چیزها، محل حضور بدن ها، کارایی منابع، پیکربندی فضا و واقعیت گذشت زمان است. مادیت برای ساخت های اجتمائی که زندگی مان را ممکن میسازد چشم انداز و محدودیت ایجاد میکند. در واقع، اکوسیستم پویا و متغیر که باعث تداوم زندگی است، پیش شرطی لازم برای هر ساخت اجتماعی، از جمله گفتمان است.
۳. قدرت
با وجود آنکه ساخت گرائی اجتماعی به نحوی عامل قدرت را در تولید زنانگی و مردانگی (گونه ها) در نظر میگیرد، اما نمی تواند این کار را به اندازه کافی انجام دهد، چرا که جسمیت و مادیت را به حساب نمی آورد. همانطور که میشل فوکو درکتاب "انضباط و مجازات" (۱۹۹۵) به خوبی اثبات میکند و همانطور که تجربیات افرادی که اندام شان غیرعادی تلقی شده بروشنی نشان میدهد، رابطه نزدیکی بین قدرت و جسمیت وجود دارد. قدرت نه تنها با شکل دادن بدن ذهنیت می آفریند، بلکه برای شناخت خصوصیت ذهنیت نیز ضروری ست، چرا که ذهنیت از تاریخ های شخصی و اجتماعی که با روابط قدرت شکل گرفته اند آشکار میشود. قدرت یک خصلت مادی هم دارد، مانند خشونت اجتماعی که نتیجه مطالبه منابع، حضور ارتش، وبه کارگیری سلاح های هسته ای، شیمیایی و بیولوژیکی است.(۲(
در میان آثار ساخت گرایان اجتماعی، تنها آثار فوکو و کسانی که از ایده های او الهام گرفته اند است که بر پایه ارتباط بین قدرت و گفتمان نگاشته شده اند. با این وجود، قدرت چه به رسمیت شناخته شده باشد یا نه، همیشه یک عامل عمده در پروسه ساخت اجتماعی است. چون همیشه در روابط و کنش و واکنشهائی که ساخت گرائی بررسی میکند حضور دارد.
قدرت در گفتمان مشهود است و از طریق آن عمل میکند، و از این راه، رویکردهای تحلیلی گفتمان می توانند طرح کلی قدرت و جزئیات آن را به تصویر بکشند. با این حال، اگر گفتمان در زمینه مادی و جسمیت یافته - که واقعا به آن معنی می دهد - قرار نگیرد، چنین روشهایی نمی توانند به روشنی معنا سازی کنند. از سوی دیگر، نادیده گرفتن جسمیت و مادیت، باعث بی توجهی به روابط قدرت و پنهان ماندن عامل قدرت میشود.
ادامه دارد.
یادداشت ها
1. Connell, R.W. 1995. Masculinities. Blackwell Publishers: Cambridge, UK.
2. Foucault, Michel. 1995 (1975). Discipline and Punish: The Birth of Prison. Vintage Books: New York the
Recently by Azadeh Azad | Comments | Date |
---|---|---|
پیروزی نسرین ستوده پس از ٤٩ روز اعتصاب غذا | 32 | Dec 04, 2012 |
نامه به سازمان عفو بین الملل برای آزادی نسرین ستوده | 1 | Nov 30, 2012 |
مفهوم سازی واژه گونه (۳-٩) | 1 | Nov 27, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |