یادش به خیر، بچه که بودیم از کلاس چهارم دبستان به بعد، هر سال یک بار وادار میشدیم سر کلاس انشا’ راجع به موضوع "علم بهتر است یا ثروت" یک انشا’ بنویسیم.
نمیدانم کدام شیر پاک خورده ای عبارت "البته واضح و مبرهن است که..." را بار اول اختراع کرده بود، اما انشائی نبود که با این کلمات قصار از پیش آماده شده شروع نشود! یادم می آید در سالهای تحصیل ابتدایی، همیشه علم بهتر از ثروت بود. این قضیه تا چند سال اول دبیرستان هم ادامه داشت و علم همواره بهتر از ثروت بود، تا اینکه یک سال در مقطع متوسطه، شیطان رفت زیر جلدم و در انشائم نوشتم که ثروت بهتر از علم است، و توضیح هم دادم که با ثروت همه کار میشود کرد و همه جا میشود رفت و به ریش همه’ فقرا هم میشود خندید. ضمنا تصریح هم کردم که با ثروت حتی دانشگاه هم می شود رفت و اشاره کردم به پسرعموی بزرگم که در سالهای گذشته توسط آشنایی و ثروت پدرش، توانسته بود به دانشگاه ملی راه بیابد.
نتیجه’ این بلبل زبانی انشائی این شد که نه تنها نمره’ تک رقمی گرفتم، بلکه پدر خدا بیامرزم را هم به مدرسه خواندند تا راجع به این شیرین کاری پسرش مطلع بشود و توضیح هم بدهد. آن روز فکر می کردم بعد از مدرسه توگوشی را خواهم خورد. اما وقتی با پدرم به طرف خانه می رفتیم به من گفت جواد ثروت بهتر از علم نیست. علم هم بهتر از ثروت نیست. این دو تا از یک جنس نیستند و دلیلی ندارد که یکی بهتر از آن یکی باشد. درست را بخوان و در طول تحصیلت یاد بگیر که چگونه یاد بگیری. بعدش هم اگر زورت رسید برو دنبال ثروت، کسی جلوتو نگرفته. در دنیا آدم تحصیلکرده’ پولدار خیلی زیاده. عرضه شو داری بشو یکی از اونها.
بگذریم، از موضوع این بلاگ دور نشویم. فکر کردم این بار شما را به زنگ انشا’ دعوت کنم. می توانیم از یک موضوع شروع کنیم و همگی راجع به آن یک "انشا’" بنویسیم که می تواند از یک کلمه تا یک شعر به قلم کس دیگر و یا یک انشا’ واقعی باشد. کامنت شما می تواند به فارسی یا به انگلیسی باشد. اگر کارمان گرفت، می توانیم موضوع را عوض کنیم و راجع به موضوع دیگری انشا’ بنویسیم.
مشکل بلاگ کردن این است که اگر شانس بیاوریم و آقا جی جی ما را بگذارند روی صفحه’ اول، باید خیلی کامنت بگیریم تا به آسانی لابلای باقی بلاگ ها گم نشویم. حالا امتحان می کنیم ببینیم چه می شود. اگر موافق باشید، از همین موضوع علم بهتر است یا ثروت می توانیم شروع کنیم. می توانید راجع به خاطرات انشا’ نویسی زمان تحصیل تان هم بنویسید. شاید هم اگر عمری باقی بود، باز هم به مشاعره برگشتیم! به هر حال منزل خودتان است و صاحبخانه هستید. آنچه دوست دارید بکنید و بنویسید. با آرزوی اوقات خوش بهاری و به استقبال نوروز،
دوستدار شما،
ج. ی.
Recently by Javad Yassari | Comments | Date |
---|---|---|
سردار پلیس اسماعیل احمدی مقدم = یک بی ناموس | 4 | Jun 21, 2011 |
خایه مال ترین ایرانی خارج از کشور | 20 | Aug 03, 2010 |
نامه ای به شهرام امیری عزیزم | 7 | Jul 21, 2010 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
حقیقش این است ایراندخت جان
khaleh moshehThu Mar 12, 2009 11:08 AM PDT
منهم پول رو ترجیح میدم ولی گفتم اگر برعکس ارزو کنم باعث کدورت است. اگر یک حواله ای از یکنفر انساندوست برسد حتما قسمت میکنم
با اجازه تون:
IRANdokhtThu Mar 12, 2009 10:17 AM PDT
واقعأ که خاله موشه درست گفت چون ایشون یکی از دوستان عزیز بنده هستند با ایشون کاملأ موافقم و منتظر رسید حواله بانکی
:o)
IRANdokht
انشاالله
khaleh moshehThu Mar 12, 2009 09:57 AM PDT
یک پول زیاد بدوستان و هموطنان گرامی و یک علم درست هم بمن برسد.
آقای یاسری عزیز
HajminatorThu Mar 12, 2009 09:02 AM PDT
این موضوع من را به یاد یک خاطره انداخت. در فرانسه، همانند ایران، برای اتمام دورهء دبیرستان و ورود به دانشگاه یک امتحان نهائی سراسری وجود دارد. یکی از امتحانائیکه در این کنکور گرفته میشود که همهء دانش آموزان هر رشته آنرا با رعب و ترس میگذرانند فلسفه است . مدت زمان این امتحان ۴ ساعته و سوژش چی باشد، خدا میداند. در سالی که من دیپلمم را گذراندم، سوژه فلسفه بود «شجاعت چیست؟» من یادم میاد که دو تا ۴ صفحه کپی امتحان پر کردم و آخر شدم ۱۱! بعد گفتن که در حوضهء ما یک نفری فقط این جمله را نوشته بود «شجاعت اینست.» و کپیش را داد و آخر نمرش شد ۲۰!
از اون ببعد یاد گرفتم که جواب سؤالات سخت را آسان بدم.
در مورد مطلب انشاء شما؛ عرب میگه «اگر غلط نکنم، پول خداست»، فردوسی هم میگوید «ز دانش دل پیر برنا بود». من اگر بگم «هم ثروت خوبه، هم دانش»، قبوله؟
Health
by Abarmard on Thu Mar 12, 2009 08:08 AM PDTاز طرف ديگه شنيديم هيچ كدوم مهم نيست، آدمی بايست كه شانس داشته باشه.
از حرفهای بالا كه بگذريم، پول مهم تر است برای زنگی ولی ثروت اصلا مهم نيست. بين علم يا ثروت، من علم را ميگيرم. بدون عقل سالم، فرقی نمی كنه كدوم را داشته باشی.
با آرزوي تندرستی برای شما.
No question
by Asghar the Rich guy (not verified) on Thu Mar 12, 2009 06:58 AM PDTI used to have a decent amount of knowledge, and it was OK, I guess. Then I acquired a decent amount of money, and bang! all of a sudden life was wonderful! I am not putting down knowledge, but come on...!
You can buy everything with $, including a personal tutor to teach you knowledge, personality, class, etiquette,...etc.
You can buy comfort, happiness, health, sex, and yes, love too: Love of your family, your many friends, and love of the opposite sex (or same sex, if that's your cup of tea!)
So, in conclusion, "apparantly, and obviously" wealth beats knowledge? You bet ya!
(You all know deep inside, you all agree with me. It just cramps your style if you admit that you do!)
عشق بهتر است
Mehrnaz (not verified)Thu Mar 12, 2009 03:32 AM PDT
که کام از علم و ثروت را شیرین کند
and I am not just saying this, it is true :)
A memory
by Azarin Sadegh on Thu Mar 12, 2009 03:04 AM PDTIf I didn't have Mr. Mohebbi as my "enshaa" teacher when I was 15, I would have never been interested in writing!
The first time he spoke, he said that his class was going to be different and we didn't have to write about "Elm Behtar ast yaa Servat?"!! Instead he asked us to write about anything we liked...
Of course, somehow I got inspired and wrote something that I don't remember at all! The only thing that marked me forever was his note at the bottom of my paper. He gave me 20 and wrote:
چون در سیستم نمره گذاری ۲۰ بالاترین نمره است، لذا به این نمره اکتفا شد.
He had also added two lines of Hafez's poem:
بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
اگر غم لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم سازیم و بنیادش بر اندازیم
It was how I started to write in a diary (more like a writer's sketchbook) for the next 7 years that followed. Until one day (during the war) I just stopped writing...
But I'll always be grateful to Mr. Mohebbi, a simple "Moalleme Enshaa" for giving me this incredoble gift which is the love for writing, and for literature.
Thanks and sorry for not writing about the subject!
Azarin