سرود چهارشنبه سوری

Kaveh Parsa
by Kaveh Parsa
10-Mar-2010
 

این سروده از طریق ایمیل بدست من رسید

 

بار دگر از دل خاکسترم / غرش غمهایم و چشم ِ تَرَم
آزر مزدایی پراکنده نور / قبله‌گه ماه و ستاره و هور
شنبه‌ی سوم ز پسین هفت روز / خیز ز جای و همه دیوان بسوز
آتش پرشور بگوید سخن / از جم و هوشنگ و شهان کهن
آنکه فریدون ز افسون خویش / بسته همی پیکر آن مارکیش
کاوه ی آهنگرِ فریادخواه / آتشی افروخت ز سینه چو آه
سوخت همی نامه ی بیدادگر / دوخت به چرمینه، رهایی گهر
بابکِ دین خرم ِخونین کفن / آزری ِسرخ به جامه و تن
باقر و ستار ز آزرگشسپ / بهر وطن، تافته با تیر و اسپ
بشنو تو اکنون سخنان امید / تا که ز آتش چه برآرد پدید
ای تو وفادار به آیین و کیش / آتشی افروز از آن سوزِ خویش
همچو سیاوش ز میانش گزر / برگسل از بندگی سیم و زر
مهر به میهن چو بود کیمیا / بهره‌ی ما فره و بخت ِ نیا
بار دگر غرش شیران گزشت / زوزه‌ی کفتار بمانده به دشت
آتش ِسوری چو برافراختیم / قبله‌ی زرتشت چو برساختیم
ابر ِسیه بگزرد از آسمان / بار دگر، نام وطن، جاودان


Share/Save/Bookmark

more from Kaveh Parsa
 
oktaby

Timely & Iranian

by oktaby on

ای تو وفادار به آیین و کیش / آتشی افروز از آن سوزِ خویش 

OKtaby


MM

پسرک ترقه فروش

MM


پسرک ترقه فروش حرف آخر را زد : عمو بخر ، به مولا اينا امسال هيچ ... نميتونن بخورن . گفتم آخه با اينهمه فشفشه و ترقه و منوري که تو به من فروختي ، ممکنه به جرم بمب گذار بگيرنم . خنديد و گفت ، خوابيده بابا خوابيده . بسيج مسيج امسال زير لحافه . به مولا ... ندارند امسال پاپي مردم بشن . هر کي تو اين مدت از ما خريده همين رو ميگه . همه ميگن امسال اينا هيچ . . . نميتونن بخورن . واالله به مولا .
گفتم پارسال هم از اين چيزا ميفروختي ؟ امسال اوضاع کاسبي چطوره ؟
گفت اينجا که بد نيست . شکر . اما داشم که نازي آباد ميرفوشه ميگه ول کن بيا پايين . ميگه امسال پايين غوغاست . ميگه هر چي  ميرفوشيم بازم ميخوان . عمو بگما ، امسال يه ريخت ديگه اس . //balatariny.blogspot.com/2010/03/blog-post_10.html

Atessa1

This is a great poem

by Atessa1 on

Thank you for posting this great poem ...very powerful!

Javid IRAN