هر روزتان روز عشق و مهربانی باد


Share/Save/Bookmark

M. Saadat Noury
by M. Saadat Noury
12-Feb-2010
 

سروده‌هایی‌ در زمینه ی عشق بمناسبت روز والنتا ین یا روز عشق(۱۴ فوریه برابر با ۲۵ بهمن) با آرزوی آنکه هر روزتان روز عشق و مهربانی باشد: روزهایی با عشق پاک و بی‌ شائبه به یار و دلدار و دلبند، با احساس توجه و نگاهی‌ پایدار به درستی و تندرستی خویش، با صمیمیتی بی‌ آلایش و بر قرار نسبت به خانواده و دیگران و اشخاص پیرامون، با عشق به ایستادگی و پیکار با خودکامه و ستمگر، با همواره دلبستگی به آن دیار کهن، به سرزمین اهورایی و خاک پاک نیاکان: جاودانه ایران

الفبا ی عشق
د ر فرصت د و روزه ی د نیا یی
عشق ا ست کلید ‌رمز توا نا یی
گر بنگری به د فتر د ا نا یی
خوشتر ز عشق نیست ، ا لفبا یی: منوچهرسعا دت نوری

ز مز مه ی عشق
جان و دل ، زنجیر شد د ر تر مه بست کوی تو
د ید گا نم شد ا سیر طره ی گیسوی تو
ای شده ا بریشمین گل دربسیط د شت عشق
درجها ن هرگزنجستم گل به رنگ وبوی تو
هر زما ن بينم سیه چشما ن تو، د ر بين جمع
د ر پرند  آ رزو جویم  نگاه از سوی تو
ای به  سو د ا ی رخ زيبا ی تو ريزم ز لب
خرمنی ا ز غنچه بوسه بر حریر روی تو
بس نمود م ز مز مه  با نا م  والا ی ات زعشق
گشته ام رود ترا نه  در ره جا دوی تو
اسم و رسم ات شد مرا ورد زبان از بامداد
روح و جان تاشب بجوید گلشن شب بوی تو
من پریشا ن  خا طر و آ شفته حا لم  ا ین چنین
تا که د ل بستم به  تا ر پرنیا ن موی تو
صحبت رشک آوران بیهوده شد برمن از آنک
مانده ام مجذوب لحن و گفته ی نیکوی تو
صد پیا م سبز شا دی ، بر کشد ، ترکیب رنگ
کفش و کیف آ بی و پير ا هن لیمو ی تو
د رمیا ن خوبرویا ن برترين  گوهر ز توست
نا فرید ا یزد به گیتی گوهری ا لگو ی تو
حسن کرد ا ر و جما ل تو، پذ یرا شد به خلق
گشته نا پید ا به عا لم ، منکر بد خوی تو
بس ستا یش ها غزل ها ، بهرتو با ید سرود
تا شود شرمند ه یکد م ، د شمن  پرگوی تو
جا ده ی ا بریشم ، من قا مت رعنای توست
روز و شب دارم سفرها، درخط ابروی تو
نا فرید ا یزد به گیتی گوهری ا لگو ی تو
جان و دل ، زنجیر شد د ر تر مه بست کوی تو: منوچهرسعا دت نوری

نرد با ن عشق
از نرد با ن عشق به با م تو آ مد یم
ا ین کا رعشق بود که را م تو آ مد یم
در آسما ن عشق هزاران ستاره بود
بر سوی_ یک ستاره به نام تو آمد یم
در خط صا ف عشق ، گرفتیم راه_ تو
همپا ی تو شدیم و به گام تو آمد یم
برآن شراب سرخ که درجام عشق بود
نرمک لبی زدیم وبه جام تو آمد یم
این کا رعشق بود که را م تو آ مد یم
از نرد با ن عشق به با م تو آ مد یم : منوچهر سعا دت نوری

ا ند ا زه ی عشق
مپرس دیگر مرا ز انداز ه ی  عشق
که من آن قد و با لا دوست دا رم
و عشق  من  د ر ا ین  د نیا نگنجد
ترا بر تر ز د نیا د وست دا رم: منوچهر سعا د ت نوری

xxx

بر گرفته از مجموعه سروده‌های زنجیرها

(The Chains


Share/Save/Bookmark

more from M. Saadat Noury
 
Ladan Farhangi

این عشق ست که بهت کمک می‌کنه و به فریادت می‌رسد

Ladan Farhangi


بسوز اوراق اگر هم درس مایی
که حرف عشق در دفتر نباشد: حافظ.
اگر قرآن را ملاحظه کنید کلمه‌ی عشق یا مشتقات آن در قرآن نیامده است. ضمنا به این شعر هم توجه کنید بد نیست:
عشقت رسد به فریاد، ور خود به‌سان حافظ
قرآن ز بر بخوانی بر چارده روایت!
یعنی اگر قرآن را به چارده روایت مختلف هم بتوانی بخوانی باز کمکی بهت نمی‌کنه این عشق ست که بهت کمک می‌کنه و به فریادت می‌رسد


Ladan Farhangi

با عشق به ایستادگی و پیکار با خودکامه و ستمگر

Ladan Farhangi


Loved it!

Thank you for the post