xxx
آنجا کنار جاده ی سرسبز کوهسار
فارغ ز روزگار
بر روی خرده سنگ
یک روز نوبهار
با تیغ خورده زنگ
ما پوشش درخت کهن می شکافتیم
نزدیک جویبار
آنجا که رشته آب زلالی روانه بود
بر رسم یادگار
با خط آذرنگ
بر آن تن درخت
نقش دو نام و قلب جوان می نگاشتیم
آنجا به دشت و بر آن بطن_ کشتزار
رقص_ گل و گیاه بسا عاشقانه بود
آنجا کنار جاده ی سرسبز کوهسار
ثبت است نام من و تو تن درخت
آنجا که کار عشق بماند به یادگار
در آن دیار که خاکش یگانه بود
آنجا که عشق بود و کدورت فسانه بود
بر لوح هر درخت ز عشقی نشانه بود
منوچهرسعادت نوري
بر گرفته از مجموعه سروده های امید و آرزو
xxx
Recently by M. Saadat Noury | Comments | Date |
---|---|---|
برای نسرین ستوده : در زنجیری از سرودهها | 11 | Dec 01, 2012 |
ای دوست : در زنجیر اشاره | 1 | Dec 01, 2012 |
آفریدگار | 7 | Nov 04, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Dear All-Iranians
by M. Saadat Noury on Sat May 01, 2010 10:15 AM PDTThank you for your nice comment and the poem you quoted from Hafez.
Dear Homan
by M. Saadat Noury on Sat May 01, 2010 10:11 AM PDTI am happy you liked it. Thank you for your comments.
یادگاردرغزل حافظ
All-IraniansFri Apr 30, 2010 03:08 PM PDT
هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
که آشنا سخن آشنا نگه دارد
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشتهات به دو دست دعا نگه دارد
گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان
نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
صبا بر آن سر زلف ار دل مرا بینی
ز روی لطف بگویش که جا نگه دارد
چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت
ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد
سر و زر و دل و جانم فدای آن یاری
که حق صحبت مهر و وفا نگه دارد
غبار راه راهگذارت کجاست تا حافظ
به یادگار نسیم صبا نگه دارد
A Superb Poem
by All-Iranians on Fri Apr 30, 2010 03:06 PM PDTThank you for sharing.
Dear Dr Saadat Noury
by Homan Mohabadi Ebrahimi on Thu Apr 29, 2010 06:07 PM PDTThank you for sharing.
استاد
Homan Mohabadi EbrahimiThu Apr 29, 2010 06:06 PM PDT
شعربسیار عاشقانه ی شما مرا به یاد جوانی و دوران پر هیجان دختر بازی های آن ایام انداخت . حالی کردم .استاد دست مریزاد
شراب قرمز عزیز
M. Saadat NouryWed Apr 28, 2010 07:24 PM PDT
محبت و بزرگواری فرمودید
شرح شکن زلف خم اندر خم جانان / کوته نتوان کرد که این قصه دراز است
پاینده و بر قرار باشید
رومانس زيبا
Red WineWed Apr 28, 2010 04:49 PM PDT
استاد این یک بیت یادمان آمد که خیلی قدیم شنیدیم در عمارت سبز... روزی که به خدمتتان رسیم،با تار زنیمش و شراب نوشیم،بلکه دل زمانه به حالمان سوزد و آهمان به جای رسد !
خمها همه در جوش و خروشند ز مستي
و آن مي که در آنجاست حقيقت نه مجاز است
Dear Benross
by M. Saadat Noury on Wed Apr 28, 2010 03:52 PM PDTOur history shows that Iranians have kept the flame of our culture alive through times when it was in constant danger of being extinguished. I am just nothing compared to those great thoughtful peolpe who still make an effort to keep the flame alive. Thank you for your sweet comment indeed.
Sweet
by benross on Wed Apr 28, 2010 06:24 AM PDTYou must be sweet like your poems, to be able to so patiently keep the flame of our culture lit, against all odds. Amazing.
Wonderful Wiseman:
by M. Saadat Noury on Wed Apr 28, 2010 06:00 AM PDTThanks for such a wonderful comment on the poem. I am really touched and overwhelmed.
Wonderful
by divaneh on Tue Apr 27, 2010 03:44 PM PDTAnother beautiful poem Dr Saadat Noury. Sweat and romantic.
آقای سعادت گرامی؛
Manoucher AvazniaTue Apr 27, 2010 11:39 AM PDT
سپاس از توضیحات.
Dear Rad Lanjani
by M. Saadat Noury on Tue Apr 27, 2010 11:24 AM PDTThank you and I am delighted that you liked it.
جناب عوض نیا ی گرامی
M. Saadat NouryTue Apr 27, 2010 11:22 AM PDT
آذرنگ بیشتر به معنای آتش ، آتش رنگ ، روشن و منور است
به معنای آتش:
چو گوگرد زد محنتم آذرنگ
که در خاکم افکند چون بادرنگ: مسعودسعد
به معنای آتش رنگ:
برآسود یک هفته بر جای جنگ
بیاقوت می رنگ داد آذرنگ: نظامی
به معنای روشن - منور:
بسنگ گران آمد آن سنگ خورد
مر آن سنگ این سنگ بشکست خرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ: فردوسی
آن مصراع را هم بی (بر) و هم با (بر) می توان خواند. با درود و سپاس فراوان
Dear Souri
by M. Saadat Noury on Tue Apr 27, 2010 11:18 AM PDTThank you for your very nice words.
Refreshing
by Rad Lanjani on Tue Apr 27, 2010 10:34 AM PDTYour poem refreshed my memories. It took me to those days when I was young enjoying going out with my friend and we had so much fun together.
Splendid
by Rad Lanjani on Tue Apr 27, 2010 10:30 AM PDTThank you for sharing.
آقای سعادت گرامی؛
Manoucher AvazniaTue Apr 27, 2010 08:34 AM PDT
ما زبان بستیم ازین گفتار پربار شما.
یک پرسش
خط آذرنگ چیست؟
یک یادآوری
در خط پنجم از پایین به نظر می آید کلمۀ "بر" پیش از "تن درخت" از قلم افتاده باشد.
با سپاس
Beautiful
by Souri on Tue Apr 27, 2010 07:45 AM PDTVery romantic! Thank you so much Dr Saadat Noury.