با تمرکز توجه عمومی به ترور "اتمی" در تهران, بیشتر بالا گرفتن مشاجرات جمهوری اسلامی (ج.ا.) و آمریکا در مورد تنگه هرمز, آغاز مانور دریایی یک ماهه سپاه پاسداران در طی چند روز آتی، به نظر میاید هیچ کس چنانکه لازم است به این اظهار نظر ،- از سوی اسدالله عسگراولادی، رييس اتاق بازرگانی ج.ا. و چين (و برادر حبیبالله عسگراولادی)-, توجه در خور موضوع را نکرده است.
چنین اظهار نظراتی در مورد یک قحطی قریب الوقوع در ایران هر چند در نظر اولیه شاید بسیار اغراق آمیز به گوش اید، اما با یاد آوری سهم برتر و بالای وادرات در اقتصاد ایران، اهمیت حیاتی واردات در زندگی روزمره ، و ناتوانیهای رو به افزایش ج.ا. در پرداخت برای این واردات،...
بین "اغراق" و واقعیت تخفیف ناپذیر یک جابجایی صورت میگیرد.
به نظر شما کدام یک از این روندها به سرنگونی ج.ا. می انجامد:
-ترور های اتمی
-درگیری نظامی بین (ج.ا.) و آمریکا
-قحطی در ایران
کل خبر را به نقل از رادیو کوچه ، نه نقل از پانا، با همدیگر بخوانیم.
-----------------------------------------------------
رییس اتاق بازرگانی جمهوری اسلامی و چین: «قحطی در ایران تا شش ماه دیگر» ۱۳۹۰ دی ۲۱
خبر / رادیو کوچه
اسداله عسگراولادی رییس اتاق بازرگانی جمهوری اسلامی و چین با بیان اینکه تورم دیماه با وجود نوسانات نرخ ارز 40 درصد است، گفت: «با واردات دلار 1600 تومانی و وضعیت فعلی تولید تا 6 ماه دیگر در کشور قحطی داریم.»
به گزارش پانا، عسگراولادی اظهار داشت: «قبل از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها مطرح کردم که این کار باید انجام شود و اجرای آن جرات زیادی میخواهد.»
وی عنوان کرد: «در همان زمان عنوان کردم که اگر دولت نتواند تورم را مهار کند، اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها کار خطرناکی است.»
رییس اتاق بازرگانی ایران و چین تصریح کرد: «بهدلیل اینکه در مرحله اول اجرای قانون نتوانستیم تورم را مهار کنیم، توفیق چندانی نداشتیم و به همین دلیل به مشکلاتی در بخش تولید برخورد کردهایم.»
او با بیان اینکه تورم آذر سال گذشته 9.8 درصد بود و افتخار میکردیم که به تورم تکرقمی دست یافتهایم، گفت: «دو ماه پیش بانک مرکزی اعلام کرد که تورم 19.8 درصد شده است، بنابراین در مهار تورم موفق نبودهایم.»
او افزود همه پیشبینیها این بود که حداکثر تورم 14 درصد باشد، اما هم اکنون نهتنها تورم 19.8 درصد نیست، بلکه به جز تحولات ارزی 27 درصد و با ارز 40 درصد است.
رییس اتاق بازرگانی ایران و چین عنوان کرد: «در چنین شرایطی که تورم 40 درصد است و بانک مرکزی هم آمار نمیدهد، مرحله دوم اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها به مصلحت نیست.»
عسگراولادی تصریح کرد: «به نظر می رسد با توجه به واردات کالا با دلار 1600 تومانی و مشکلات تولید در 6 ماه آینده با کمبود بسیاری از کالاها و قحطی در کشور مواجه خواهیم شد که برای تهیه آنها یا باید متوسل به قاچاق شویم و یا اینکه هزینه بسیاری بابت قاچاق بپردازیم.»
Recently by Mash Ghasem | Comments | Date |
---|---|---|
Obtuse censorship @ ic.com | 24 | Nov 12, 2011 |
و عنکبوتی آمد: فحشا در جمهوری اسلامی | 15 | Nov 06, 2011 |
مرگ یزدگرد | 1 | Nov 04, 2011 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
الگوی رشد واردات سالار و احتمال بروز قحطی درایران
Hooshang Tarreh-GolSat Jan 14, 2012 06:19 PM PST
احمدسیف
جدولی که ملاحظه می کنید خلاصه ای به دست می دهد از تجارت خارجی ایران در طول ۱۴ سال یعنی از ۱۳۷۷ تا پایان ۹ ماهه اول امسال۱٫
آن چه دراین جدول نیست صادرات نفت خام از ایران است. ولی این جدول از خیلی نظرها اطلاعات جالبی می دهد.
بدون این که وارد جزئیات بشوم و به دلایلی که درجای دیگر آن را بررسی
کرده ام یک مشخصه نگران کننده اقتصاد ایران از اواخر قرن نوزدهم تا کنون-
به غیر از دو سال و ۸ ماهی که تا کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دکتر محمد
مصدق نخست وزیر ایران بود- بین تولید و مصرف دراین اقتصاد شکافی وجود داشت
که با واردات پر می شد. به آخرین ستون بنگرید میزان دلاری این شکاف را
ملاحظه می کنید. اگرمیزان اش در ۱۳۷۷ اندکی بیشتر از ۱۱ میلیارد دلار بود
در۱۳۸۹ مقدارش به نزدیک ۳۸ میلیارددلار رسید و برای ۹ ماه اول امسال هم
میزانش نزدیک به ۲۱ میلیارددلار است. این یک نکته.
ظهور نفت و دلارهای نفتی تامین مالی این واردات و پرکردن این شکاف را
ساده تر کرده است و دولتمردان بی قابلیت ایران هم در همه این سالها نشسته
بر مرکب سم سیاه نفت مملکت داری کرده اند. درسالهای اخیر با افزایش
درآمدهای نفتی این شکاف هم عمیق تر و هم گسترده تر شده است. دریک نگاه کلی
دراین ۱۴ سال در مجموع ۴۹۱۴۶۸ میلیون دلار کالا وارد ایران شد و در مقابلش
هم ۱۵۹۹۳۸ میلیون دلار صادرات غیر نفتی داشته ایم. همین دو قلم نشان می دهد
که دراین سالها ۳۳۱۵۳۰ میلیون دلار از آنچه دراقتصاد ایران مصرف شد در
کشورهای دیگر تولید شده بود. اولین زیان این الگوی واردات سالار این است که
برای تولید این حجم عظیم از آن چه که درایران مصرف شد، شغلی درایران ایجاد
نشد. البته تعدادی مشاغل دلالی وواسطگی ایجاد شده است. متوسط کسری تراز
پرداختهای سالیانه- که به اعتقاد من شاخص مناسبی برای اندازه گیری این شکاف
بین تولید و مصرف است- ۲۳۶۸۱ میلیون دلارمی شود.
۳
برای یک لحظه تصور کنید که دولت فخیمه با درپیش گرفتن سیاست های موثر و
مفید و با کاردانی بکوشد تنها ۲۰ % این کسری تراز پرداختها را درداخل تولید
کند. یعنی متوسط کسری سالیانه را به ۱۸۹۴۵ میلیون دلار برساند، برای این
منظور می توان ۶۷۰۹۶۱ فرصت شغلی در کشور ایجاد کرد و ماهی هم یک میلیون
تومان به آنها حقوق داد.
برای یک لحظه دیگر مجسم کنید که دلارهای نفتی نداریم. درازای نزدیک به
۲۴ میلیارد دلار کسری تراز سالیانه چه داریم که به دنیای بیرونی بدهیم؟ کمی
پشم بز و دنبلان آهو و روده گاو صادر می کنیم، بقیه چی!
از این بگذرم. این دوره ۱۴ ساله هم شامل ۷ سال از ریاست آقای خاتمی است و
از ۱۹۸۴ به این سو نیز، دوره آقای احمدی نژاد می باشد. در۷ سال اول، دوره
آقای خاتمی، یعنی در ۱۳۷۷-۱۳۸۳ در کل ۱۴۱۹۵۸ میلیون دلارواردات داشتیم که
متوسط واردات سالیانه۲۰۲۸۰ میلیون دلار می شود و اززمانی که آقای احمدی
نژاد درمصدر امور قرار گرفتند، یعنی در ۶ سال و ۹ ماه گذشته، هم در کل
۳۴۹۵۱۰ میلیون دلار کالا وارد ایران شده است یعنی برآورد متوسط واردات
سالیانه هم ۴۹۹۳۰ میلیون دلار می شود که به نسبت دوره قبل ۱۴۶% افزایش نشان
می دهد.
کم دیده ام که کسی علل این افزایش را وارسیده باشد. ممکن است بعضی از
شیفتگان جهانی کردن، آن را نشانه گسترش تعامل اقتصادی ایران با جهان بیرونی
بدانند که موجب افزایش تجارت خارجی ایران شده است. من با این دیدگاه موافق
نیستم.
اگرشکاف تاریخی و تقویمی بین این دو دوره وجود داشت، علت گسترش واردات و
این شکاف می توانست گوناگون باشد. ولی این شکاف تقویمی وجود ندارد. البته
که افزایش جمعیت داشتیم ولی به باور من، بخشی از این افزایش کسری تراز
پرداختها، نشانه رکود در بخش تولید داخلی است. اگرچه اطلاعات دقیق آماری
ندارم ولی گمان می کنم بخشی از تولیدات داخلی بازی را به کالاهای وارداتی
باخته است. از سوی دیگر به عنوان شاهدی دیگر بر گسترش رکود دربخش واقعی، می
توانم به گسترش فعالیت های سفته بازانه و قماری دربازار ارز و سکه اشاره
کنم. منکر نقش بانک مرکزی و دولت دردمیدن در این تنور نیستم ولی به گمان من
علت اصلی تر آن ساختاری است. اگردرعین حال در نظر داشته باشیم که به خصوص
دراین ۷ سال گذشته میزان نقدینگی دراقتصاد ایران هم رشد هراس آوری داشته
است. در فقدان فرصت های مناسب برای سرمایه گذاری مولد،برای این نقدینگی
بیشتر راهی به غیر از مشارکت در فعالیت های حبابی باقی نمی ماند. تا یکی
دوسال پیش حباب مسکن و مستغلات بود بعد نوبت حباب بورس شد که هرروزه «
رکورد می زد» و حالا هم که اقتصاد ایران گرفتار حباب سکه و دلار است.
در۷ سال خاتمی، کسری تراز پرداختهای سالیانه ۱۴۳۰۹ میلیون دلار بود که
این رقم در ۶سال و ۹ماه ریاست آقای احمدی نژاد به ۳۳۰۵۳ میلیون دلارافزایش
یافت. به عبارت دیگر، اگرچه صادرات غیر نفتی ایران دردوره احمدی نژاد به
نسبت آن چه دردوره خاتمی داشتیم، افزایش یافت ولی متوسط کسری ترازپرداختهای
سالیانه هم ۱۳۱% بیشتر شده است. عبرت آموز این که دراین ۱۴ سال بیشترین
کسری تراز پرداختها را در ۱۳۸۹ داشتیم که چه از نظر ارزش و چه از نظر وزن،
بیشترین صادرات غیر نفتی را هم داشتیم. دراین سال ۶۰۱۹۸ هزار تن کالا به
ارزش ۲۶۵۵۱ میلیون دلار صادر کردیم و درهمین سال واردات به ایران نیز
۴۵۳۴۶هزار تن بود. یعنی ۲۵ درصد کمتر از آن چه که صادرکرده بودیم واردات ما
بود ولی با این وصف، ۶۴۴۵۰میلیون دلار نفتی را درازای آن خرج کردیم که از
دریافتی ما بابت صادرات ۳۷۸۹۹ میلیون دلار بیشتر بود. به سخن دیگر، اندازه
شکاف بین مصرف و تولید درسال ۱۳۸۹ اندکی کمتر از ۳۸ میلیارددلار بود. نکته
دوم، اگر دلارهای نفتی نباشد یا کم باشد، چه می شود و چه باید بکنیم؟
وجه دیگر گرفتاری ما به گمان من، فرایند صنعتی شدن معکوس درایران است.
یعنی صادرات غیر نفتی- وارد تقلباتی که در این آمارها می شود، نمی شوم که
بخشی از صادرات بخش نفت را غیر
نفتی جا می زنند- ما به عبارتی « خام تر» می شود و به همین دلیل، ارزش
افزوده کمتری دارد. درهمان سال ۱۳۸۹ به ازای هر تن واردات ۳٫۳۲ تن کالای
غیر نفتی باید صادر می کردیم. اگر به صورت دیگری همین نکته را بازگو کنم.
حجم صادرات غیر نفتی ما ۳۳% از حجم واردات بیشتر بود ولی درآمد ما از
صادرات به مراتب بیشتر مان، ۵۹% کمتر شد.
به چند نکته اضافی اشاره کنم و درز بگیرم:
* این ارقام به خوبی نشان می دهد که برخلاف شماری از مدافعان تحریم
ایران، وابستگی اقتصاد ایران به نفت نه فقط بسیار جدی است بلکه در این
سالها بسیار بیشتر شده است. دریک برنامه بی بی سی دیدم که یکی از مدافعان
تحریم با بیان این که میزان این وابستگی فقط ۱۰% است خواهان گسترش تحریمها
شد با این ادعا که به مردم لطمه زیادی وارد نخواهد آمد. من به عکس معتقدم
که اگر تحریم ها گسترده تر بشود، احتمال بروز قحطی درایران افزایش می یابد.
* خبر ندارم که دراین ۱۴ سال درکل چه میزان دلارهای نفتی داشتیم ولی از
این جدول مشاهده می کنیم که بیش از ۳۳۱٫۵ میلیارددلار آن خرج تامین مالی
واردات از چین و ماچین شده است. به گمان من این یک مشکل اساسی ساختاری است
که باید برطرف شود.
* با تحریم نفت و در نتیجه اگرنه حذف کامل، حداقل کاهش چشمگیر دلارهای
نفتی، برای من روشن نیست که این شکاف بسیار گسترده بین تولید و مصرف
درایران چگونه باید پرشود؟ گذشته از ضعف تاریخی بنیه تولیدی دراقتصاد
ایران، واقعیت دارد که تولید داخلی دراین ۷ سال گذشته لطمات جدی دیده است.
در آن صورت، پس از اجرائی شدن تحریم های شدید تر کنونی، آن چه به گمان من
بعید نیست پیش بیاید، قحطی و قلا درایران است و به تجربه تاریخ می دانیم که
هزینه قحطی و قلا را اکثریت زحمت کشان جامعه خواهند پرداخت.
* شمارا نمی دانم ولی امیدوارم اشتباه کنم.
چنان قحط سالی شد...
IranFirstThu Jan 12, 2012 06:12 PM PST
چنان قحط سالی شد اندر دمشق
که یاران فراموش کردند عشق
چنان قحط سالی شد اندر کره
بخواری بگریستند ده به ده
چنان قحط سالی شد اندر کوبا
که عاجز شدند در آمد ز پا
چنان قحط سالی شد اندرکیان
که دشمن بکشتند و آزاد زندانیان
//iranian.com/mai
by vildemose on Thu Jan 12, 2012 08:22 AM PST//iranian.com/main/2012/jan/central-bank-chief-odds-ahmadinejad
Interest rate could jump to 21% next week
بی بی سی: شورای پول و اعتبار در ایران تصویب کرده که نرخ سود بانکی از تورم بیشتر باشد. به این ترتیب، انتظار می رود سود بانکی سپرده های دراز مدت دستکم به 21 درصد برسد. جزئیات این مصوبه هفته آینده اعلام می شود. سئوال این است که آیا این مصوبه می تواند آرامش را به بازار ارز و طلا برگرداند؟
A state of war only serves as an excuse for domestic tyranny.--Aleksandr Solzhenitsyn.
چنان قحطسالی شد اندر فشم!
FaramarzThu Jan 12, 2012 06:41 AM PST
چنان قحطسالی شد اندر فشم
که مش قاسم نوشتا زیبا با قلم
چو گفتا که بندیم هرمز به افکار کین
بیاورد رنج و محنت به ایران زمین
تورم چه بیداد کرد با نرخ ریال
همش نون و آب در فکر و خیال
زدی ضربتی، ضربتی نوش کن
تو جایت در کفن, گیوه پا پوش کن
تا قبر آ آ!
TavanaThu Jan 12, 2012 05:35 AM PST
خدا رحمت کند مش قاسم را که صادق بود و با اینکه متفکر و اهل کتاب نبود سخنش از دل بر میخواست و بر دل و وجود صاحبدلان می نشست. بر خلاف اربابش در عالم تخیلات زندگی نمیکرد و مثل اسدالله میرزای تحصیل کرده خارج هم صد رنگ و دغل و دو دوز باز نبود. همواره بیاد خانه نهایی خود بود و این دنیا را پوچ میشمرد. یک نکته خیلی ظریف و حکیمانه را بدون هیچگونه عوامفریبی صاحبان و مدعیان دین! بزبان می آورد. مگر غیر از اینست که بشر با یک «آ» از شکم مادر بیرون می آید و با یک «آ» از این دنیا وداع میکند؟ ای دو تا «آ» را بهم بچسبانیم حاصلش میشود «دعا»! خوب اگر اینست پس چرا دعا نکنیم که خالق حیات قلبهای ما را بهم نزدیک کرده و شر هر چه فاسد اولادی را از بین ما کم کند! آمین.
** شیر گرسنه باغ وحش درد و رنج مردم را بهتر از خودشان میداند و با اینکه از طریق غریزه قوی خود به متعفن و سمی بودن گوشت ٢ برادر لجن اولادی واقف است برای نجات جان دیگر حیوانات در اسارت! حاضر به از دست دادن جان خود میشود! نعره شیر هم همانند آوای مش قاسم هزاران معنای ناگفته دارد! دروغ چرا! تا قبر آ آ !
با تشکر از محبت همگی.
mash ghasem, timely blog & great Response to TAVANA
by Maryam Hojjat on Thu Jan 12, 2012 12:20 AM PSTI always enjoy your observant comments, although I never agree with your religious thoughts and think its a shame if one can't envision a thought process that is free thinking and critical, not beholden to any god, ideology,...
we r family
by مآمور on Wed Jan 11, 2012 08:07 PM PSTمن به عنوان یک هموطن حاضرم ساعت امگا خود را فروخته و به مردم قحطی زده ایران کمک کنم.
I wear an Omega watch
...
by Mash Ghasem on Wed Jan 11, 2012 08:57 PM PSTRG jaan don't agree with the first part, of the first paragraph. But IR is toast. So, my good friend get ready for some fast paced developments, because these next six months might just prove to be the fastest six months you'll ever see.
Tavana you see the toxic nature of their bodies but you still want to make the hungry Lions sick? To properly get rid of them you need full HAZMAT suite &...
Besides his prediction of the oncoming "structural" problems; a nation-wide paralysis of production, he also admits to another monumental "structural" disaster. Elimination of subsidies has back fired, and now all tis accumulated effects.
I always enjoy your observant comments, although I never agree with your religious thoughts and think its a shame if one can't envision a thought process that is free thinking and critical, not beholden to any god, ideology,...
.........
by maziar 58 on Wed Jan 11, 2012 07:39 PM PSTmerci tavana
with all the ezhdehas in the IRR and all the amar garan crooks.....
why they just don't give up the seats and hand powers to a more reliable and friendlier government ?
with peoples votes of course.
Maziar
خوراک سمی شیرهای باغ وحش!
TavanaWed Jan 11, 2012 07:02 PM PST
لطف بفرماییم و شرح حال این اولاد ستمگر را کلیک کرده و آنرا اول خوب بخوانیم. همه میدانند که این دو برادر هر دو برای رهایی از زندان شاه چگونه پاچه مالی اورا کرده و بعد ازانقلاب دلیل پاچه مالیشان را مبارزه در خارج زندان قلمداد نمودند! حالا ٣٣ سال بعد از جمع نمودن ثروتی افسانه ای نگران قحطی مردم اسیر و بدبختند! جنایت و فریب هم حدی دارد. روی اولاد شیطان را هم سفید کرده اند. ج.ا.سرنگون یا ته نگون این دو را بهتر است اول خوراک شیرهای گرسنه باغ وحش تهران کرد تا بعد ببینیم چه خ.ا.ک.ی باید به سرمان بریزیم. والسلام.
A very timely blog Mashti and welcome back.
by Roozbeh_Gilani on Wed Jan 11, 2012 05:42 PM PSTAll signs are that this so called "nuclear scientist" was murdered by IRI itself in order to divert attention from grave economical and political situation in Iran. Already the regime is using this act of terrorism in an attempt to rally Iranians to vote in the upcoming elections, fearful of very low turn out in view of last fradulent election.
The direct response to your question is that regime unless removed earlier by external military intervention, without any doubts will be sent to the trash can of history by a popular uprising caused by unemployment, food shortages and poverty.
"Personal business must yield to collective interest."