وزارتخانۀ نفخ روده حکومت ایران
زندگی در تبعید،
همواره ناخوشایند و سخت است، بخصوص اگر طبق قوانین کشور میزبان دارای وضعیتی نامشخص باشی! پول کم و وقتِ زیاد: وقت زیاد برای خواندن روزنامه، قدم زدن در پارک و رفتن به کتابخانه، موزه و دیگر جاهای جالبی است که احتیاجی به پول خرج کردن ندارند!
اینهم گفتنی که این جور جاها، معمولاً وسیع هستند و خلوت، به طوری که دفع گازهای زائد معده نه توهین به آدمهای زیادی است و نه اصلاً جلب توجه می کند!
از عوارض پول کم روی آوردن به نان وپنیرخارجی است، یعنی نان تُست و بینز(لوبیا): غذایی بسیار ارزان و یک رژیم سالم غذایی! به همین دلیل، خدماتِ عمومی دولت (در کشورهای غربی)، شدیداً مشوّق این غذای سالمند (هیچ ارتباطی به قیمت پایین آن ندارد!). تنها اثر جانبی چنین رژیمی تولید گاز اضافه است که صد البته تأثیر چشمگیری در گازهای گلخانه ای نخواهد داشت، از نظر اجتماعی نیز رها کردن این بادهای معده (در کشورهای غربی) مذموم نیست.
در مقام مقایسه، رها نمودن باد از معدۀ مبارک، در ایران، از نظر اجتماعی بسیار مذموم شمرده می شود. اگر در یک مهمانی چنین عملی از کسی سرزند، عملی بسیار بی ادبانه شمرده میشود. مهمتر اینکه، اگر کسی در حین خواندن نماز واجب (3-5 بار در روز) باد معده بفرماید (بگوزَد) ناچار به خواندن آن از ابتدا است. این باعث ابتکار جدیدِ دکتر عزیزمان احمدی نژاد، برای ایجاد وزارتخانۀ نفخ روده شد (اسامی دیگری چون امر به منکر و نهی از معروف نیز برای کاربرد عوام در نظر گرفته شده، اما بنا به اطلاعاتی که اینجانب از منابع مخفی خود گرفته ام نام اصلی در بین علما همان است که عرض شد).
این وزارتخانه موظف به فراهم آوردن آسودگی خاطر و آرامش قلبی مردم ایران از تمامی جهات است. صرف نظر از مسأله غامض گوزیدن، مسئله بزرگ، گیج کننده و محرکِ دیگر، نوع لباس پوشیدن است! قانون در مورد لباس پوشیدن به اندازه کافی روشن نیست؛ یک روز پوشیدن لباس آستین کوتاه محرک است، روز دیگر پوشیدن آن مشکلی ندارد. یک روز کروات زدن غربزدگی عیان است، روز دیگر بدون ایراد! احتمالاً مطمئن ترین راه، پوشیدن چیزی است که بیشتر بدن را بپوشاند (پارچه بلند سرتاسری که گاها چادر نامیده میشود).
در مورد رنگها، بی خطرترین آنها خاکستری، قهوه ای تیره، آبی تیره، سیاه و هر رنگی که به شما آرزوی مرگ یا بودن در یک مراسم خاکسپاری را بدهد، می باشد. موی سر نیز قانون مشخصی دارد: که برای خانمها باید موهای آنها دیده نشود مگر مویی که بر روی لبهایشان روییده باشد (واژه نامه احمدی نژادی: "سیبیله") و برای آقایان بهترین مُدل، موی سر کوتاه و موی صورت (بالاخص ریش) بلند می باشد.
احتمالاً جنابِ احمدی نژاد، لباسهای متداول در عربستان صعودی را تقدیس می کند و همزمان نهایت سعی خالصانه خویش را می نماید که نمونه ای از آنها را در ایران کپی کند. در عربستان صعودی، آقایان به پوشیدن دیشداشه (لباس سفید بلندی که اکثرا بدون شُرت استفاده میگردد) وپارچه ای بر روی سرشان، تشویق میگردند. ریش گذاشتن نیز بسیار مهم است؛(البته استثناهایی وجود دارد): خانواده سلطنتی (خدانگهبان همۀ 8000 نفر آنها باشد) از این کار معاف هستند. در حال حاضر ریش بُزی(پُرفسری) در میان شاهزاده ها مرسوم است(به آنها ظاهری روشنفکری می دهد، بخصوص اگر به همراه آن یک عینک نیمه دودی هم استفاده شود: شبیه شاه عبدالله عزیز!) ودر مورد بانوان اگر در بیرون از خانه مشغول به کار باشند، باید بیشترین سعی را برای پوشیدن لباسی شبیه به کُپه ای از جوهر سیاه بنمایند، در ضمن باید یک خویشاوند مذکرنیز، بهمراه خودشان داشته باشند.
البته وزارتخانه جدید، در ایران الزاماً بر روی محدود کردن لباس پوشیدن کار نمی کند،این وزارتخانه مسئول بر طرف کردن مشکلات اجتماعی از قبیل: خروج بادِ بی موقع از مَعقد و درهم شکستن سکوت جاری (واژه نامه احمدی نژاد: امنیت ملی)، روزه نگرفتن وقتی که باید بگیرید (که مرتباً در حا ل تغییر بوده و قابل فراموشی است)، آروغ زدن (به خصوص اگر حامل بوهای مشکوک باشد)، نَشستن دستهایتان بعد از به توالت رفتن (به خصوص اگر وضعیت معده شما برای دولت مشخص نباشد) و گرفتن دماغتان در اماکن عمومی (بالاخص اگر قصد تقلیدِ رفتار اعضای محترم دولت را داشته باشید) و دیگر موارد مشابه.
علاوه بر این، سیاست جدا کردن جنسیتها (زن و مرد) برای حل یک مسئله بزرگ اجتماعی است: مشکل پزشکی رایج در میان مردهای جوان ( ادامه یافتن مریضی راست ماندن آلت تناسلی). بنا به اطلاعاتی که اینجانب از منابع مخفی گرفته ام برای رفع این مشکل، وزارتخانه نفخ روده، سفارش یک میلیون چوب لباسی را داده، که بین بازرسان بسیجی توزیع میشود. معاینه به این صورت است که: اگر شما بتوانی یک چوب لباسی را به روی آلت محترمتان آویزان نگاه دارید؛ فردی با علائم مشکوکِ بیماری هستید (واژه نامه احمدی نژادی: شق زدگی) وباید فوراً دستگیر شده و به حمام آب سرد منتقل شوید (البته بعد از کُتک خوردن).
روی هم رفته فکر نمی کنم این وزارتخانۀ جدید، به جز تنگ کردن عرصۀ زندگی بر مردم، چیز متفاوتی را ارایه کند. به نقل از منابع معتبر، علت اصلی بوجود آوردن این وزارتخانه، در اختیار گذاشتن بودجه اضافی به بسیج است. حکومت احمدی نژاد از طریق بسیج ممکن گردید و آنها حافظ و ضامن آینده او هستند.
حذفِ آرام رده های بالای حکومت (از نیروهای سپاه تا نهادهای غیر نظامی چون تیمهای مذاکره کننده و...) به خوبی انجام شده است. با افزایش قدرتِ نیروهای وفاداری چون، بسیج، آیندۀ انتخابات و حتی رهبری نظام، برای احمدی نژادها تضمین می گردد.
تاجائیکه به این بندۀ حقیرِ سرپا تقصیر مربوط می شود، همینکه هرخرقه ای به تن کنم و گاهی بادی بدون اعتنا به عواقب آن به محیط زیست هدیه نمایم، خرسندم (گاهاً چیزهای کوچک می توانند حتی مفهوم زندگی و آزادی را تعریف کنند!!)
با توجه به درایت احمدی نژاد، آغاز وزارتخانه های جدید دوراز انتظار نیست؛ فرضاً وزارت ختنه و ختنه گاه (با کنترل ریاست جمهوری و استفاده مفید از نیروی خالص بسیج) می تواند گزینۀ بعدی باشد...
اوه، یکساعت وقت اینترنتِ مجانی به پایان رسید، کتابدار به اشارت، به این غریبه، پیامِ آشنامی دهد؛ اکنون وقت قدم زدن در پارک و نان تست و بینز (لوبیای خارجی ها) است؛ فضای آزاد و زندگیِ بدون وزارتِ باده روده!
Mohammad Reza Razavi
About the author
He is a well educated young man with considerable experience in management, finance, marketing and PR. He has worked with such recognised companies as CIA, FSB, SAVAK, SAMVA, MOSSAD, MI6, MI7 and MI8 (although only for a short time because of fear of high numbers). He is currently conducting research into "how to survive on minimum wage". His earlier researches includes “how to leave home without being arrested" and "how to speak your mind and stay alive". He is also writing a book on "The road to the inner circle: how to use beard and sandals to your advantage". He can be contacted by email: razavi1970-press@yahoo.co.uk
Recently by mohammad reza razavi | Comments | Date |
---|---|---|
Please tell me what you think? | 1 | Jul 13, 2008 |
یکی بود یکی نبود، یک محمود بود و | 1 | Jun 20, 2008 |
بیسوادی | 16 | Jun 18, 2008 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
that's true and very funny
by amo reza (not verified) on Tue Jan 08, 2008 04:56 AM PSTthat's true and very funny lol
keep going