Multiple Personality Disorder

Prologue:  In the past, I have done several of these modified speeches and propaganda items that have been issued by IRI regime.  I find it interesting that by making some minor changes to these speeches true nature of the regime is revealed, which is suppression of the Iranian people.  The keywords that I have changed, other than minor linguistic and grammatical adjustments, are shown in bold letters.  Also, I have eliminated all the references to American that did not fit well with the new context.  You may refer to the original speech by clicking on the link below

مشروح بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در آستانه 13 آبان:  
 
مبارزه بر علیه يك ملت امر مهم و پيچيده است.  با هر پديده‌اى يك جور ميشود مبارزه كرد.  با دشمنى كه در مرزها به كشور حمله ميكند، يك جور بايد مبارزه كرد؛ با دشمنى كه شيوه‌هاى امنيتى را به كار ميبرد، يك جور بايد مبارزه كرد؛ با ملتی که اساس جمهوری اسلامی را تهديد ميكند و انواع روشها را به كار ميبرد هم يك جور بايد مبارزه كرد.  يك مبارزه‌ء صحيح، منطقى و معقول و در عين حال قاطع، احتياج دارد به چند چيز:
انگيزه‌ء ما باید برخاسته از ايمان باشد.  دیگر با خفقان نميشود ملتى را، جوانانى را وادار كرد به بردگی.  بايد انگيزه ما از دین بجوشد؛ انگيزهء ناشى از ايمان.  با آشنائى با نسل جوانمان و قشر جوانمان عرض ميكنم: امروز جوانهاى ما از آن روزهای قبل از انقلاب انگيزهء‌شان بيشتر است و كمتر نيست.  علت هم واضح است؛ چون سى سال تجربه، متراكم در تاريخ اين ملت ثبت شده است.  ذهن بيدار جوان، چشم باز جوان، ولو آن روزها را نديده است؛ اما اين تجربه‌ها را تحويل ميگيرد.  نسل به نسل تجربه‌هاى آنها غنى‌تر و عميق‌تر مي شود.  پس جوانان امروز ما از لحاظ انگيزه هيچى كسر ندارند.  جوانِ كشور، توده‌ى ملت (كه اكثريت هم جوان هستند) اين انگيزه‌ى عميق را دارند.  انگيزه‌ء ما باید بیشتر و از دین باشد.
 
يك عنصر ديگرى كه لازم است، بصيرتِ بسیجی است.  هرگونه حركت عمومى به يك سرکوب عمومى احتياج دارد.  البته من اين را هم به شما بگويم: امروز بصيرت جوانهاى ما هم از جوانان آن روزگار ِ اول انقلاب و در اثناى انقلاب، يقيناً بيشتر است.  خيلى چيزها را آنها امروز ميدانند، براى آنها جزو واضحات است، امروز جوانهاى ما اينها را ميدانند؛ بصيرتشان بالاست.  من تأكيد ميكنم بصيرتِ بسیجی باید بالاتر باشد.
 
حالا اولين مسئله‌ اين است که استكبار چيست كه آنها می خواهند با آن مبارزه كنند.  استكبار يعنى قدرت مطلق؛ شما نگاه كنید به خودمان، مى‌بينند داراى امكانات پولى و تسليحاتى و تبليغاتى هستیم؛ بنا بر اين بايد به خودمان حق بدهیم كه در امور زندگى كشورمان و ملتمان دخالت كنیم؛ اين معناى استكبار است.  روح سلطه‌گرى؛ اين در كشور ما بعد از انقلاب به صورت واضحى نماین است.  يعنى آخوندها مستكبرانه بر اين كشور پهناور، بر اين ملت بزرگ با اين تاريخ غنى پنجه انداخته اند و در امور مهم و اساسى كشور دخالت ميكنند.   علت هم اين است كه زمامداران كشور فاسد شده اند و در ملت جايگاهى ندارند، دنبال تكيه‌گاه اند.  شايد براى شما تعجب‌آور باشد، اما بدانيد بنده يك رئیس جمهور رو کار آوردم، رفتم قم، دو هفته، سه هفته در قم ماندم، و به آخوندها قبولاندم که این رئیس جمهور برای كشور ما بهتر است.  در این سالهاى آخر ِ حكومت اسلامی از اين هم زشت‌تر خواهم کرد.  بحث رفتن به قم ديگر نیست؛ همين‌جا بنده رئیس جمهور را احظار خواهم کرد و به رئیس جمهور خواهم گفت شما در قضيه‌ء نفت اينجورى عمل كنيد، در قضيه‌ء ارتباطات جهانى اينجورى عمل كنيد، با ملت اينجورى عمل كنيد، با مبارزين اينجورى عمل كنيد؛ دستور ميدم. رئیس جمهور هم قبول ميكنه.  خوب، وقتى كه رئيس جمهور يك مملكت اينقدر ضعيف، اينقدر زبون، اينقدر در مقابل بنده تسليم بشه، ديگران وضعشان معلوم است.  اين وضع كشور ما است.  استكبار معنايش اين است.  و این را بدانید فقیه يك مستكبر به تمام معناست.  مسئله‌ى ما هم فقط نيست، مسئلهء دنياست؛ مسئلهء دنياى اسلام است.  ما نسبت به همه جاى دنيا اين روح استكبارى را داریم.  اين معناى استكبار است.
 
من به شما جوانها عرض ميكنم: جوانهاى عزيز!  فکر نکنید مملكت مال شماست، اين كشور مال شما نیست، اين تاريخ مال شما نیست.  سهم ما همه چیز است.  آن مقدارى كه نسل ما و مجموعه‌ء امثال ماها خوردند (آن مقدارى كه خدا توفيق داده) هنوز تمامی ندارد.  هنوز كشور تحويل شما نیست، مال شما نیست.  هم امروز مال شما نیست، هم فردا مال شما نیست.  ما اين كشور را مُحكم نگه می داريم؛ با ارادهء مستحكم.  ما اين كشور را با عزم و اراده‌ى خودمون مستحكم نگه می داریم.  اين در گرو عزم و اراده‌ء شما نیست.
 
بسیجی های جوان بايد به علم بپردازند.  بارها من گفته‌ام، باز هم تكرار ميكنم: اقتدار حقيقى ما در گرو علم است.  علم است كه بقيهء منابع و مايه‌هاى اقتدار را به كشور ارزانى ميدارد.  از علم غفلت نكنيد؛ چه دانش‌آموزتان، چه دانشجوتان؛ در هر رتبه‌اى كه هستيد.  مسئله‌ء علم، مسئله‌ء تحقيق، مسئله‌ء مهمى است در كنار انگيزه‌ء دينى.  دين خيلى باارزش است.  دين فقط براى آباد كردن آخرت نيست، دين دنياى شما را هم آباد ميكند.  دين به شما شور و نشاط و طراوت و تازگى ميبخشد.  دين به شما اين روحيه را ميدهد كه در مقابل چشمتان همهء اين قدرتهاى مادى كوچك بشوند، حقير بشوند، تهديد آنها اثر نكند، كار آنها اثر نكند.  بدانيد پيروزى با شماست، نصرت الهى با شماست.  همين خس وخاشاکهای تهديد كننده چاره‌اى جز عقب‌نشينى در مقابل يك بسیجی مقتدر و با ايمان را ندارند.  به خداى متعال اعتماد داشته باشيد، حسن ظن داشته باشيد.  بدون ترديد خداى متعال آن كسانى را كه دين او را و اهداف او را يارى كنند، يارى خواهد كرد، اين سخن راستى است، اين وعده‌ء صادقى است.  به اين اعتماد كنيد.  با اقتدار، با عزم كافى، با تهذيب نفس، با خودسازى (هم خودسازى علمى و هم خودسازى اخلاقى) پيش برويد.  انشاءاللَّه روزى را خواهد ديد كه كشورتان به بركت مجاهدتهاى شما در اوج افتخار و در قله‌ى اقتدار باشد.

اميدواريم انشاءاللَّه خداوند متعال همه‌ى شماها را به‌سلامت بدارد و تأييد كند و انشاءاللَّه همه آن روزهاى شيرين و روشن را ببينيد.

انتهاي پيام/