اصالت عشق

nahidi
by nahidi
24-May-2009
 

بخار شور گريه اش

زمستان تنم را گرم کرد

بوسه اش مکالمه نويسنده اي را

با يک کتاب داشت

بر سينه عريان خواهش او

درهاي آشنائي عشق را گشودم

و حيران به تماشا نشستم

از بامداد تا ديدار

به صورت خوب آشنائي

که سالها نميديدمش

و عمري بر دلم ديده گريان داشت

تجسم اعتماد را ديدم

که چه معصومانه

اصالت عشق پاک بچگي را

تا گذر از مرز بلوغ

هنوز چه زيبا در قاب داشت

بوسه اش طعم خوشه انگوري نارس را

در روياي شرابي ناب داشت

باران نگاهم سيلي شد

در امواج بسترم غرق شدم

هوا نبود.....مرده بودم.


Share/Save/Bookmark

Recently by nahidiCommentsDate
نوروز
6
Mar 16, 2012
شعر
2
Sep 05, 2011
قفس درون
1
Jul 06, 2011
more from nahidi