دو قطعه شعر

persian westender
by persian westender
17-Nov-2010
 

 دفترچهٔ خاطرات شب را


باد سحری ورق ورق کرد

از شرم حضورعشق در آن

پیشانی ابر هم عرق کرد

شبنم چو که راز فاش دیدش

لغزید به زیر دامن برگ

شب سرخ شد و پرندهٔ صبح

خنده ز کنایه بر شفق کرد

***

تافتون و سنگک و بربری،

دیگه نون من نیست، نون تُست

میشه ماست و خیار رو بی‌ نعناع خشک خورد

But for that,obviously

Yogurt is a must

 


Share/Save/Bookmark

Recently by persian westenderCommentsDate
مغشوش‌ها
2
Nov 25, 2012
میهمانیِ مترسک ها
2
Nov 04, 2012
چنین گفت رستم
1
Oct 28, 2012
more from persian westender
 
Shazde Asdola Mirza

My pleasure dear Westender

by Shazde Asdola Mirza on

And why did you place the 2nd one in the same blog? Trying to fill the space and make the piece longer, like we used to do for the school compositions (Enshaa)?

Kidding aside, you are very talented, and we are lucky to have you here.


persian westender

Thanks for reading Shazde

by persian westender on

They're two entirely different poems.  

 


Shazde Asdola Mirza

دفترچهٔ خاطرات شب

Shazde Asdola Mirza


Excellent piece of very imaginative poetry.

The 2nd having-fun-with-words-breads-and-dairy was of course fun too ... but quite irrelevant under the shining sun of your Night's Memoires.


persian westender

Thank you for all the inputs!

by persian westender on


Cheers...  

 


Monda

من هم دومی‌ و اولی‌

Monda


عالی‌ بودن. آفرین


Dirty Angel

you know what would have happened with me

by Dirty Angel on

پیشانی ابر هم عرق کرد

عطر افشانه مام استفاده نمیکرد

 

 

;) 

Hello! ;)

 

" Thank god for botox; my facial expressions are wearing rather thin...."

Joking aside, good to see someone with a sense of sound and colour!


persian westender

رد واین به امید آن روز

persian westender




شرابی تلخ میخواهم که مرد افکن بود زورش....

 

 


Red Wine

...

by Red Wine on

خداوند عُمری به شما دَهَد و کیسه یی پُر زَرْ به ما که در رابطه با این مَقوله شعر سُرودید و اِلهی که همیشه نانِتان داغْ و آبِ تُنگِتان یَخ باشد.

اِنشا الله که وقتی‌ رِسَدْ تا به خدمت رسیم،و بَزمی تشکیل دهیم و نان به شراب زَده و با ساقی و ساغَر هم آغوش شده.. غَم‌ها را در میان دشمنان جا گذاشته و این دو روزِ هَستی‌ را فراموش کنیم.

تا باشد..مَستی باشد و هیچ وقت جدایی بین عاشِق و مَعشوق نباشد !

یا حّق.


Hoshang Targol

استاد فری ،

Hoshang Targol


استاد فری ، ایله ده شما درست میفرماید 

اما این اواخر ( تقریبا ماقبل انقلاب )  بسیاری از  هموطنان  کارگران
ساختمانی (عمله ها ، فعله ها ) متجدد و احیانا بهایی شده بودند، شایدم
کانادا  درای دستشون نمیرسید ، پپسی هم بعضی اوقات "پفسی"  میشد و ،،،  دوغ
و ماست که دیگه نور الا نور ........ نون خراساونی که دیگه ...... زین سان
شمار....


Anonymouse

چاشنی بربری بستگی به وضعیت اقتصادی عمله‌ها داره!

Anonymouse


ما نزدیک خونمون چند تا ننوایی بربری داریم و تا اونجای که من دیدم، بیشتر با آب میخورن.  دوغ هم زیاد دیدم، یعنی‌ کلا تو بقالیها بطر بطر آب و دوغ گذاشتن رو زمین، از کمبود جا!

انقدر گفتید تا گشنمون کردین! حالا ما امروز بربری داغ با ماست و سبزی و دوغ از کجا گیر بیاریم؟! 

Everything is sacred


Faramarz

نان جو و ماست گاو

Faramarz


بسیار اشعار قشنگی بود. دستتان درد نکنه.

اینهم شعری در باره نان جو و ماست گو (گاو به لهجه مشهدی).

نون جو با ماست گو (گاو) معده رو خراب میکنه

زن پیر کره دار خونه رو خراب میکنه

در ضمن هوشنگ جان،


تو ایران قبل از انقلاب، عمله ها و فعله ها نون بربری را با کانادا درای میخوردن! پپسی حروم بود چون صاحبش بهایی بود.

البته  اگر وضعیت شون بهتر بود همینطوری که آناهید گفتن با پنیر و انگور عسگری تو سایه میخوردن بعدش هم یک چرتی میزدن!

در باره وضعیت فعلی عمله بناها اطلاع زیادی ندارم ولی میگن بربری رو با ساندیس میخورن.           


Anonymouse

بربری wheat شده نون من حالا!

Anonymouse


Everything is sacred


Aref-Adib

عالی

Aref-Adib


Toast is a

ماست

 هر  دو شعر عالی اند 


persian westender

I

by persian westender on

 I personally like my second poem more.

Surprisingly, it took me more time. Doesn't anyone really like “toast bread” anymore?

Thank you all for reading 

 

 


Orang Gholikhani

Me too, the first one is very good

by Orang Gholikhani on

Thanks for sharing dear PW.

Orang


Anahid Hojjati

Yes, Hoshang , You are correct.

by Anahid Hojjati on

بربری را با پپسی میخورند !!! Fine with me. You are right. 

Hoshang Targol

ایلده , اما رفیق

Hoshang Targol


بربری را با پپسی میخورند !!!

Anahid Hojjati

بربری , ترا با انگور خواهم

Anahid Hojjati


 

بربری , یادت بخیر
ترا با پنیر , نه با شراب
شاخه انگور هم کافی است
ترا برای صبحم
نهار و در شب خواهم
تا فراموش کنم چو آن کارگر
غمها را  وقتی
که تو با من هستی
بربری , ترا با انگور خواهم


Mehman

نیم قطعه شعر

Mehman


 

بربری

بربری

بربری جان به فدات

بربری آب حیات...

بربری

بربری

 


Anahid Hojjati

Dear persian westender, I liked your first poem so much

by Anahid Hojjati on

Dear pw, your first one is one of your best, so beautiful.