چند تا جوک جدید و بی‌ منظور


Share/Save/Bookmark

Monda
by Monda
31-Aug-2010
 

دوستان روزانه جوک‌های عالی‌ میفرستن. خوب، وسط هزار جور درد و مرض، خندیدن واجبه. آسانترین تکنیکه برای برگشتن به پرسپکتیو‌های شخصی‌، به خصوص خندیدن با جوک ایرانی‌. امیدوارم به کسی بر نخوره. اگر خوبشو دارین لطفا اضافه کنین، با هم از راه دور یه کم بخندیم. نوحه و زجهه هم حد داره.د

به یه مرغه میگن میتونی روزی ۱۰ تا تخم بذاری؟ میگه نه اون دیگه کار مرغای خرابه !!

ترکه یه دختره خوشگل تو تهران میبینه میگه: ببخشید دوست دختر که میگن شمایید؟؟؟

ترکه بچش بعد از عید فطر به دنیا میاد اسمشو میزاره پسفطرت

یک بار یه مرده با زنش قهر میکنه زنگ میزنه میگه خانم غذا چیداریم. خانمه با عصبانیت میگه زهر مار . مرده میگه خوبه خواستم بگم من ناهار نمیام! خودت بخور

ترکه بعد از چند سال خواندن درس حقوق وکیل میشه. بهش یه پرونده میدهند میگن حکم کن؟ ترکه هم بعد از یه مدت برانداز کردن میگه: گشنیزه!!!

ترکه ميره حج اونجا نه نماز ميخوند نه طواف ميکرد... ازش پرسيدن چرا؟ گفت به ما گفتن همه چي با کاروانه.

تركه زنگ ميزنه اداره هواشناسي ميگه آقا دستتون درد نكنه امروز هوا خيلي خوب بود.

ترکه به زنش ميگه اگه بچمون پسر بود اسم باباي منو ميذاريم، اگه دختر بوداسم باباي تو رو

دو تا قمی با هم ازدواج می کنن اسم بچه شونو میذارن قمقمه

از يک آقايي ميپرسند "ميتوني يک پيامبر زن نام ببري؟"، طرف يکمي فکر ميکنه، ميگه، بله، پيامبر اکرم!

يه آقايي رو ميگيرن ميگن پدر سوخته چرا پشت ماشينت نوشتي " امام با سالاد " ! ميگه مگه چيه؟از شما بهتره که مينويسين" خدا با ماست"

به يه آقايي ميگن سه تا اسم بگو آخرش الله باشه، ميگه روح الله، عين الله، سيندرالله

هدو تا بسيجي داشتن تو يه ماشين بمب کار ميذاشتن يکيشون به اون يکي ميگه: اگه اين بمب الان منفجر بشه چي کار کنيم؟ اون يکي ميگه: نگران نباش من يکي ديگه دارم

يه دختره داشته توي حمام دوش ميگرفته ناگهان برق ميره دختره ميترسه ميگه يا امام حجت ابن الحسن العسگري, ناگهان امام ظهور ميکنه، ميگه عزيزم اينجور موقع ها ميتوني من رو مهدي جون صدا کني.

يکبار حضرت بتول به حضرت امام ميگه، روحي! تو اين همه چيز ميز به نام خودت کردي، بيمارستان، خيابان، بزرگراه، بنياد و ... بي انصاف چرا هيچ چيزي به نام من نميکني؟ يه خيابوني، کوچه اي چيزي آخه! حضرت امام ميفرمايند لکن خفه ضعيفه! اگر خيابان به نام تو کنيم، اين ملت به راننده تاکسي ها ميگويند، "20 تومن تا ته بتول"! جواب خدا را چه بدهيم؟

به يه يارو ميگن تو ميتوني يه آيه مثل قرآن بياري؟! ميگه آره مشتي! "هل تفکرون نحن خلقناکم بيضه بيضا" ازش ميبپرسند يعني چي؟ ميگه "آيا فکر ميکنيد ما شما را تخمي تخمي آفريديم؟"

به يارو ميگن اصول دين رو نام ببر ميگه: توحيد ، نبوت ، امامت ، رسالت ، ونک.


Share/Save/Bookmark

Recently by MondaCommentsDate
Dance in Iranian Movies
4
Jun 17, 2012
Mellow
12
Feb 08, 2012
Sing for You
3
Jan 17, 2012
more from Monda
 
Monda

: )))

by Monda on

Oh my (LOL's)


default

ژاله و ژی ژی

Hooshang Tarreh-Gol


ژاله میره پیش  ژی ژی سری بهش بزنه. میگه خوب ژی ژی جون طی روز چیکار
میکنی؟ ژی ژی میگه ، صبح مجید میاد ، یه سری میزنه ، بعدش  یه دوش میگیرم،
بعد از مجید  ، فرامرز میاد، یه سری میزنه،بعدش  یه دوش میگیرم. بعد از
ناهار شازده میاد، یه سری میزنه،بعدش  یه دوش میگیرم. آره ژاله جون  روزم
پره. خب تو چیکار میکنی؟ ژاله میگه : منم مث تو جنده ام، اما دیگه اینقدر
لفت و لعابش  نمیدم.

MM

Hot off the press

by MM on

 

 

دختر: مامان عشق چيه؟
مادر: هيچي مادر - اينو مردا ساختن تا پول ک* ندن

 

فرق بچه اول و آخر:
بچه اول حاصل عشقه و بچه آخر حاصل کاندوم سوراخ

 

در خصوص طرح بچه 1 میلیونی مجلس اعلام کرد هر کس نکرده نکنه که پول نیست

 

بدنبال اعلام آزاد شدن ازدواج موقت از سوی وزارت کشور و استقبال جوانان، زن صیغه ای سهمیه بندی شد وبزودی " ک* کارت" توزیع میشود

 

تركه به پسرش:اگه من ۳ بار و مادرت ۵ بار كو* بديم روي هم چند بار كو* داديم؟
پسرش: ۸ بار
تركه: حتما من و مادرت بايد كو* بديم تا تو رياضي ياد بگيري؟

 

 

يارو صبح زود تو صف شير به يك خانم خوشگل گفت: خانم با من ازدواج مي كنيد تا مجبور نباشيد تو صف باشيد.خانم گفت چند تا زن داريد.حاج آقا گفت چهارتا. خانوم گفت صبح تو صف شير باشم بهتر از اينه كه شب تو صف ک*ر باشم

 


تركه ميره پيش خانم دكتر ميگه : آبم نمياد. دكتريه خورده ميماله ، راست ميشه... چند روز بعد باز تركه مياد ......همون مشكل رو داشته. دكترهي براش ميماله تا تركه خلاصه راحت ميشه... چند روز بعد باز تركه مياد پيش خانم دكتر و باز همون مشكل رو داشته.دكتر ميگه مردتيكه پدر سوخته مگه تو محل شما جنده نيست كه مياي اينجا؟ تركه ميگه چرا ، ولي دفترچه بيمه قبول نمي كنن


 


MM

به ترك ميگن ......

MM


به ترك ميگن با گوهرجمله بسازميگه توء گو هروقت به من ميرسي ميگى جمله بساز!


Majid

فرشته نگهبان

Majid


 


مردی داشت در خيابان حركت مي كرد كه ناگهان صدايي از پشت گفت:

- اگر يك قدم ديگه جلو بروي كشته مي شوي .

مرد ايستاد و در همان لجظه آجري از بالا افتاد جلوي پایش.

مرد نفس راحتي كشيد و با تعجب دوروبرش را نگاه كرد اما كسي را نديد .

بهر حال نجات پيدا كرده بود .

به راهش ادامه داد، به محض اينكه مي خواست از خيابان رد بشود باز همان صدا گفت :

- بايست

مرد ايستاد و در همان لحظه ماشيني با سرعتی عجيب از کنارش رد شد ...بازهم نجات پيدا كرده بود .

مرد پرسيد تو كي هستي و صدا جواب داد : من فرشته نگهبان تو هستم .

مرد فكري كرد و گفت :

- اون موقعي كه من داشتم ازدواج مي كردم کدام گوری بودي پفیوز ؟


Majid

هوشنگ خان جان!

Majid


    بزودی باید یه بلاگ بنویسم و کسانی رو که «آقای چوخ بختیار» رو یادشون میاد به صرافت بندازم خاطره هاشون رو بریزن رو کیبورد!

default

اللهی هوشنگ فدای اون فرامرز و گربه ش بشه

Hooshang Tarreh-Gol


قربونت برم"اون دوره خان خانی تموم شد...." عزیزمن  اون نقطه بی قابل را 
یه  چکه پایین بیار، جان جانان. از خدا پنهان نیست از شما هم پنهان نباشه،
از من بی هنر تر در دنیا نساختند.تنها کاری که میکنم ،  "کات اند پیست"
کارهای دیگر رفقاست. شانس ما اینجاس که هنوز چند نفری میخونن و  هنوز پس از
اینهمه سال  "حضرت چوخ بختیار"  هم یادشون میاد. خیلی باحالین. ناگفته نماند که این "کاریکلماتور" ها مقداری خاطره "شاپور خان" را زنده کرد و روحش شاد برای ابداع این ژانر در ایران.

Parviz Shapour

//en.wikipedia.org/wiki/Parviz_Shapour


Faramarz

هوشنگ خان

Faramarz


ما به اندازه کافی از این جوک ها  و حرف های با حال شما هر روز  تعریف نمیکنیم ولی ماشاءالله خیلی کارت درسته! 


Majid

Clever!

by Majid on

 

Clever and meaningful!


default

از افاضات راننده تاکسی

Hooshang Tarreh-Gol


این هم از افاضات راننده تاکسی زبل! 8 دیماه 1389:
كاريكلماتور خيابانهاي تهران :   16 آذر به انقلاب ختم می‌شود! انقلاب به آزادی می‌رسد ! جمهوری اسلامی و آزادی گرچه دریک امتدادند، هرگز به هم نمی رسند!
جمهوری اسلامی قبل از رسیدن به م آزادی تمام می‌شود( تا رودکی
ملت با رسیدن به جمهوری اسلامی تمام می شود ! سفارت انگلیس در جمهوری اسلامی است ! سفارت روسیه هم از جمهوری اسلامی زیاد دور نیست ! از انقلاب مستقیم به آزادی می رسید و اگر بخواهید به جمهوری اسلامی بروید باید از آزادی دور شوید ! دانشگاه و پارک دانشجو درست در انقلاب اند ! پاسداران همان سلطنت آباد سابق است، همان سمت و سو و جهت و همان شیب را دارد ! خ نبرد به پیروزی می رسد ! ابتدای پیروزی م شهداست ! ... و برای رسیدن به فرجام از هنگام باید آغاز کرد!

default

چطور می فهمید که سال 2010 را سپری کرده اید

Hooshang Tarreh-Gol


 

 1. یهو نگاه میکنی می بینی خانوادت 3 نفر بیشتر نیستن ولی 5 خط موبایل دارن

 


2. واسه همکارت ایمیل میفرستی،در حالیکه پشت میز بغل دستی تو نشسته 

 

3. رابطت با اقوام و دوستانی که ایمیل ندارن کمتر و کمتر میشه تا به حد صفر برسه 

 

4.ماشینت رو جلوی در خونه پارک میکنی بعدش با موبایلت زنگ میزنی خونه که بیان کمک و چیزایی رو که خریدی ببرن داخل 



5. هر آگهی تلویزیونی یه آدرس اینترنتی هم داره 

 

6.
وقتی خونه رو بدون موبایلت ترک میکنی،استرس همه وجودت رو میگیره و با سرعت
برميگردی که موبايلت رو برداری. بدون توجه به اینکه 20-30 سال از عمرت رو
بدون موبایل گذروندی 

 

8. صبحها قبل از خوردن صبحونه اولین کاری که میکنی سر زدن به اینترنت و چک کردن ایمیله 



9. الان در حالیکه این ایمیل رو میخونی،سرت رو تکون میدی و لبخند میزنی 

 

 


10. اینقدر سرگرم خوندن این ایمیل بودی که حتی متوجه نشدی این لیست شماره 7 نداره 

 

 

11. الان دوباره برگشتی بالا که چک کنی شماره 7 رو داشته یا نه 

 

 

12. و من مطمئنم که اگه دوباره برگردی بالاحتماً شماره 7 رو پیداش میکنی،بخاطر اینکه خوب بهش توجه نکردی. 

 

13 .دوباره
برمیگردی بالا ولی شماره 7 رو پیدا نمیکنی. خوب! من شوخی کردم ولی نشون
میده که تو ، انسان عصر 2010، به خودت هم اعتماد نداری و هرچی بقیه میگن
باور میکنی!


divaneh

اسم گذاری

divaneh


از یک ترکه پرسیدند اسمت چیه؟ گفت: مراد.  گفتند: چطور شد که اسمت رو گذاشتند مراد؟ گفت: آخه من آب نطلبیده بودم.


Roozbeh_Gilani

Lida, your Joke is really good & funny!

by Roozbeh_Gilani on

Almost as good and funny as Hoshang's Jokes. Great to have you here and read your posts Rafigh. 

"Personal business must yield to collective interest."


Monda

Lida! (so many LOL's : )))

by Monda on

mordam az khandeh...merceee aziz!

 


Lida Hessaami

پيامگير تلفني مقامات

Lida Hessaami


محمود احمدی‌نژاد: الهم عجل لولیک الفرج... مستشهدین بین یدیه.
شما با احمدی‌نژاد تماس گرفته‌اید. ایشان در حال حاضر مشغول مدیریت جهان هستند
و برای کارهایی مثل پاسخگویی وقت ندارند. لازم به ذکر است ایشان به دلیل
ساده‌زیستی و مردمی بودن شدید از تلفن منشی‌دار استفاده نمی‌کنند. سوال شما
توسط یک گروه 300 نفره بررسی شده و روی یخچال منزل ایشان چسبانده می‌شود، تا به
روش مخصوص ایشان با سوال متقابل جواب داده شود. اگر هنوز مایل به طرح سوال خود
هستید، پس از شنیدن صدای شیپور آماده‌باش
پیام بگذارید.
 

ضرغامی: با پیامگیر رییس صدا و سیما تماس گرفته‌اید. شما می‌توانید سکوت کنید،
اما هرچه بگویید ضبط و علیه شما از رسانه ملی پخش خواهد شد.

 


باقر قالیباف: شما با پیامگیر سردار دکتر خلبان قالیباف تماس گرفتِن. ایشون
الان پرواز دِرَن، موبایلشان توی هواپیما خاموشه. تا پرواز بعدی هم به شهرداری
برنمی گِردن. لطفا مجددا تماس نگیرِن. با تِشکر
 

حسین شریعتمداری: شما با روزنامه کیهان تماس گرفته‌اید. ما می‌دونیم کی هستی؟
چه کاره‌ای؟ به کجاها وابسته هستی؟ از کجا پول می‌گیری؟ قبل از انقلاب با کی
رفیق بودی؟ توی محافل خصوصی چه حرف‌هایی می‌زنی؟ پسرخاله پدربزرگت با رضاخان چه
روابطی داشته و الان چی
می‌خواهی بگی؟ پس گوشی را بگذار.

هاشمی رفسنجانی: شما با پیامگیر سردار سازندگی تماس گرفته‌اید. ایشان در حال
حاضر مشغول مذاکرات پشت پرده هستند. پشت پرده هم به تلفن جواب نمی‌دهند.
 

فاطمه رجبی: اگر سبز لجنی هستی شماره 1، اگر جلبک هستی شماره 2، اگر خاتمی هستی
شماره 3، اگر موسوی هستی شماره 4، اگر کروبی هستی شماره 5 .... اگر ابراهیم
نبوی هستی شماره 436 را فشار بده. زن و بچه هم دور و برتون نباشه تا جواب درست
و حسابی بهتون بدم. اگر هم خودی یا جزء دوست و آشنا هستی،
بیخود وقت من را
نگیر. قطع کن، بگذار به کارم برسم.
 

مهدی کروبی: با سلام من مهدی پسر احمد هستم. وعده‌ی دیدار ما راهپیمایی بعدی
ساعت 30/10 صبح میدان هفت تیر..
 

خاتمی: از اینکه مایل به گفتگو با بنده هستید، اظهار مسرت و شادمانی می‌نمایم.
گفتگو حق هر شهروند بوده و به عقیده‌ی بنده تنها راهکار برون رفت از چالش‌های
پیش رو در هزاره‌ی سوم می‌باشد. البته گفتگو باید قانونمند باشد و در چارچوب
روش‌های مدنی و پذیرفته شده صورت بگیرد.
خدانگهدار

اسفندیار مشایی: شما با پیامگیر رییس جمهور مشایی تماس گرفته‌اید. لطفا 4 سال
منتظر بمانید

الهی قمشه‌ای: بنده الان منزل نیستم. به جان تا آسمان عشق رفتم. نیم ساعت دیگه


بر می‌گردم. البته شما که صدای من را می‌شنوید ممکن است فکر کنید من هستم. ولی


 در واقع مساله همین است که من هستم یا نیستم. شکسپیر هم می‌فرماید «توبی اُر

 نات توبی». شما اگر به تمام پیامگیرهای عالم، به تمام پیامگیرهایی که توی این


یونیورس هست، گوش کنید، می بینید همه یک چیز را
گفتن؛ منتها با زبان‌های مختلف.


یکی فارسی گفته، یکی ترکی، گفته یکی هم همون پیام ارژینالی که توی کارخانه روی

 تلفن می‌گذارند را گذاشته و انگلیسیه. منتها همه اینها به زبانهای مختلف

 می‌خوان بگن من اینجا نیستم. میخوان بگن که از چنبر برون جستم من امشب هرچند در


ظاهر هستم، ولی در واقع نیستم. البته بعضی‌ها هم کلک میزنن و در ظاهر نیستن،


 ولی در واقع هستن. مثلا کسایی که از دست طلبکار و اینا قایم میشن که باز باید

 گفت به قول شکسپیر «توبی اور نات توبی» این جمله را باید بارها تکرار کرد...


[نیم ساعت بعد] خب اینها را براچی
داشتم ضبط می‌کردم؟ هووووم خب به هرحال سخنرانی امروز را در همینجا به پایان می‌رسونیم. تا برنامه بعد!


MM

Why we miss Rodney Dangerfield...........

by MM on

Why we miss Rodney Dangerfield...........

Because he said ....

My wife only has sex with me for a purpose.  Last night she used me to time an egg.

It's tough to stay married.  My wife kisses the dog on the lips, yet she won't drink from my glass!

Last night my wife met me at the front door. She was wearing a sexy negligee. The only trouble was, she was coming home.

A girl phoned me and said, 'Come on over. There's nobody home.' I went over. Nobody was home!

A hooker once told me she had a headache.

I went to a massage parlor. It was self-service.

If it weren't for pickpockets, I'd have no sex life at all.

I was making love to this girl and she started crying I said, 'Are you going to hate yourself in the morning?' She said, 'No, I hate myself now.'

I knew a girl so ugly that she was known as a two-bagger. That's when you put a bag over your head in case the bag over her head comes off.

I knew a girl so ugly... they use her in prisons to cure sex offenders.

My wife is such a bad cook, if we leave dental floss in the kitchen the roaches hang themselves.

I'm so ugly I stuck my head out the window and got arrested for mooning.

The other day I came home and a guy was jogging, naked. I asked him, 'Why?' He said, 'Because you came home early.'

My wife's such a bad cook, the dog begs for Alka-Seltzer.

I know I'm not sexy. When I put my underwear on I can hear the Fruit-of-the-Loom guys giggling.

My wife is such a bad cook, in my house we pray after the meal.

My wife likes to talk on the phone during sex. She called me from Chicago last night.

MY FAVORITE:

My family was so poor that if I hadn't been born a boy, I wouldn't have had anything to play with.

 

Monda

joke be inglisi

by Monda on



  Five young US graduate Iranian-Americans, filled with love for the old country go back to Iran to look for jobs. They go to one of the ministries where they have interviews. First one gets called in and the interview starts:
 *'Who killed 'Hazrate Ali'?' 
 **' I don't know.'*
 *'Who killed 'Emam Hassan'?'
 **'I don't know.' *
 *'Who killed 'Emam Hussein'?'
 **'I don't know.'*
 *'Who killed 'Emam Zeinal-Aabedine bimar'?' 
 **'I thought he died of his illness.'

 At this point the interviewer tells the youngster to get out.
Outside the interviewing office the other four gather around him asking whether he got the job.
 *'I don't think they have a job here.
It seems like somebody has killed 
 a group of Arabs  and they are looking for the murderer!'
 


Hoshang Targol

البته این مبحث اهل بخیه است و در این مورد روایتهای زیاد

Hoshang Targol


اما، به روایت "مش قاسم" love  in  your  face  به زمانی اطلاق میشود که همسر محترمه
تشریف میآورد و میشینه روی تخم چشم  مش قاسم! " دروغ چرا؟ تا قبر آ،آ،آ،آ"

Monda

اگه گفتي : "love in your face يعني چي??

Monda


  يعني جمالتو عشق است


Hoshang Targol

بعدش چي؟

Hoshang Targol



يك تاجر آمريكايي نزديك يك روستاي مكزيكي ايستاده بود. در همان موقع يك قايق كوچك ماهيگيري رد شد كه داخلش چند تا ماهي بود.

از ماهيگير پرسيد: چقدر طول كشيد تا اين چند تا ماهي رو گرفتي؟
ماهيگير: مدت خيلي كمي.
تاجر: پس چرا بيشتر صبر نكردي تا بيشتر ماهي گيرت بياد؟
ماهيگير: چون همين تعداد براي سير كردن خانواده ام كافي است.
تاجر: اما بقيه وقتت را چي
كار مي كني؟

ماهيگير:
تا ديروقت مي خوابم، يك كم ماهيگيري مي كنم، با بچه ها بازي مي كنم بعد مي
رم توي دهكده و با دوستانم شروع مي كنيم به گيتار زدن. خلاصه مشغوليم به
اين نوع زندگي.

تاجر:
من تو هاروارد تجارت خوندم، پس مي تونم كمكت كنم. تو بايد بيشتر ماهيگيري
كني. آن وقت مي توني با پولش قايق بزرگتري بخري و بعد چند تا قايق ديگر
اضافه كني، آنوقت يك عالمه قايق براي ماهيگيري داري.

ماهيگير: خوب، بعدش چي؟
تاجر: به جاي اينكه ماهي ها رو به واسطه بفروشي اونارو مستقيماً
به مشتري ها مي دي و براي خودت كار و باردرست وحسابي دست و پا مي كني... بعدش كارخونه راه ميندازي و به توليداتش نظارت مي كني...
اين
دهكده كوچيك رو هم ترك مي كني و مي ري مكزيكوسيتي! بعد از اون هم لس
آنجلس! و از اونجا هم نيويورك... اونجاست كه دست به كارهاي مهم تري مي
زني...

ماهيگير: اين كار چقدر طول مي كشه؟
تاجر: پانزده تا بيست سال!
ماهيگير: اما بعدش چي آقا؟
تاجر: بهترين قسمت همينه.
در يك موقعيت مناسب كه گيرت اومد مي ري و سهام شركتت رو به قيمت خيلي بالا مي فروشي . با اين كار ميليون ها دلار گيرت مي ياد.

ماهيگير: ميليون ها دلار! خوب، بعدش
چي؟

تاجر:
اونوقت بازنشسته مي شي! مي ري توي يك دهكده ساحلي كوچيك! جايي كه مي توني
تا ديروقت بخوابي! يه كم ماهيگيري كني! با بچه هات بازي كني! بري دهكده و
تا ديروقت با دوستات گيتار بزني و خوش بگذروني

Majid

........

by Majid on

 

A new priest at his first mass was so nervous he could hardly speak.
After mass he asked the monsignor how he had done.
The monsignor replied, 'When I am worried about getting nervous 
On the pulpit, I put a glass of vodka next to the water glass. If I start to get nervous, I take a sip. 
So next Sunday he took the monsignor's advice.
At the beginning of the sermon, he got nervous and took a drink.
He proceeded to talk up a storm. his return to his office after the mass, he found the following note on the door:

1) Sip the vodka, don't gulp.
2) There are 10 commandments, not 12.
3) There are 12 disciples, not 10.
4) Jesus was consecrated, not constipated.
5) Jacob wagered his donkey, he did not bet his ass.
6) We do not refer to Jesus Christ as the late J.C.
7) The Father, Son, and Holy Ghost are not referred to as Daddy, Junior 
and the spooky
8) David slew Goliath, he did not kick the sh*t out of him.
9) When David was hit by a rock and was knocked off his donkey, don't say he was stoned off his ass.
10)We do not refer to the cross as the 'Big T.'
11)When Jesus broke the bread at the last supper he said, 'take this and eat it for it is my body.' He did not say ' Eat me'
12)The Virgin Mary is not called ' Mary with the Cherry,.
13)The recommended grace before a meal is not: Rub-A-Dub-Dub thanks for the grub, Yeah God.
14)Next Sunday there will be a taffy pulling contest at St. Peter's not a 
peter pulling contest at St. Taffy's.


Monda

حوزه علمیه قم شعبه اروپا اعلام کرد

Monda


 حوزه علمیه قم شعبه اروپا اعلام کرد همه زنها آگاه باشند که برهنه خوابیدن در
 تخت همراه کسی و مدام فریاد زدن
 Oh my God
 به عنوان عبادت پذیرفته نیست


Monda

تصور کنید که حضرت محمد در قطب شمال زندگی‌ میکرد

Monda



تصور کنید که حضرت محمد در قطب شمال زندگی‌ میکرد، فکر میکنید آیات قرآن و احادیث دینی به چه شکلی‌ نازل میشدند؟ - کلی  حکم فقهی در باره جماع با پنگوین ها و شیرهای دریایی می داشتیم. در قرآن ، جهنم مکانی می بود که سرما در آن بیداد می کرد و بهشت ، جایی بسیار گرم بود و مثلا ایه زیرنازل میشد: - ” همانا خداوند بندگان نیکوکارش را به بهشت میبرد، از شدت گرما در آنجا تمام بدن ها برنزه می شود و همیشه آتشی برای گرم کردن وجود دارد ، در بهشت هیچگاه باران یا برف نخواهد بارید. - مقدار دیه به جای شتر و گوسفند، به تعداد پنگون و شیر دریایی تغییر می یافت. - در جهنم ، بنا به گفته قران ، خرس دریایی بود که با افراد در سرمای زیاد گلاویز می شد. - طبق آیه قرآن در سال تولد محمد، یک سری خرس قطبی به خانه های اسکیموها حمله می کردند، اما توسط مرغان دریایی که برف (!) حمل می کردند، کشته می شدند. - فطریه رو به جای گندم روی گوشت فک میبستن. - حضرت محمد هر روز برای عایشه یه آدم برفی درست میکرد که باهاش بازی کنه. – شاش خرس قطبی مقدّس میشد و باهاش کلی‌ از امراض رو میشد معالجه کرد. - امام حسین هم تو قطب شمال به همراه ۷۲ نفر از یارانش یخ میزد. - سلمان فارسی‌ به اعراب چگونگی‌ ساختن ایگلو را یاد میداد، - حضرت علی‌ شب‌ها هیزم میبرد در خونه فقیر فقراها. - ۵ تن آل عبا به ۵ تن ال کرسی تغییر نام میدادند. - امام رضا ضمانت بوفالو رو میکرد. - به علت سرمای هوا مناسک حج به یک روز کاهش میافت. - حجاج باید آخر روز ، گلوله برفی به طرف شیطان پرتاب میکردند. - حضرت محمد با سورتمه برفی میرفت به معراج. - افراد زنا کار رو به جای سنگسار، یخسار میکردند. -خاورمیانه در قرن بیست و یکم بهترین نقطه روی زمین بود دارای ساکنانی روشنفکر و با سواد، و به جای اون کانادا و آلاسکا به مرکز ترویج تروریسم و خرافات در دنیا تبدیل می‌شدند.


Hoshang Targol

متن استعفا

Hoshang Targol


متن استعفا نامه ی شیطان:

پروردگار محترم

با سلام

احتراما،

اینجانب
ابلیس معروف به شیطان، بدین وسیله اعلام میدارم با توجه به بررسی‌های به
عمل آمده و گزارشات واصله و همچنین با نظر به سوابق و کارنامه ی جمهوری
اسلامی طی سی سال فعالیت مستمر، علی رغم تمام توجهات حضرتعالي به اين حقير،
استعداد این رقیب جدید برای فریب و بدبخت نمودن بشر و سقوط بشریت بیشتر از
بنده بوده است و اینجانب پی به اشتباهات خود برده ام و احساس ندامت و
پشیمانی میکنم.

لذا
با توجه به کهولت سن و جلوگیری از هرگونه سواستفاده جمهوری اسلامی از نام و
فعالیتهای بنده و رفع هرگونه ابهام در مورد جانشینی بنده، استعفای خود را
اعلام میدارم و تقاضای رسیدگی به استعفا و حذف نام شیطان از اینجانب و
انتقال آن به تنها جانشین برحق این سمت که همانا نظام جمهوری اسلامی است،
را دارم .

متمني
است پيرو تبصره سوم بند اول قرارداد آفرينش، مورخ 1/1/2 منعقده فيمابين
حضرتعالی و اينجانب ، با استعفای اين حقير و واگذاری این مسولیت به جمهوری
اسلامی موافقت بفرمایید.

بديهي است مِن بعد، با حضور جمهوری اسلامی، اينجانب هيچگونه مسئوليتي را در قبال فریب و بدبختی بشر و سقوط بشریت، نخواهم پذیرفت.

و من الله التوفيق.

فرشته ی فریب خورده ی سابق (شیطان مستعفی)

 

جوابیه خدا به نامه درخواست استعفای شیطان

جناب شیطان رجیم
با سلام خدمت شما فرشته زحمتکش،

پیرو
درخواست استعفای واصله از جانب شما باید به عرض برسانم که چند صباحی است
که بدلیل فعالیتهای جمهوری اسلامی،  سمت بنده هم تغییر یافته و حیطۀ
اختیارات اینجانب نیز محدود گشته است و مسئولیتهای اینجانب به ولی فقیه
واگذار شده است!

بنابراین
متأسفانه بنده در حال حاضر صلاحیت قانونی در رسیدگی به در خواست حضرات
عالی را نداشته، لذا توصیه می نمایم درخواست خود را به همراه اصل کارت ملی و
اصل کارت پایان خدمت و فرمهای الف1 و الف2 والف3 به دفتر ولی فقیه ارسال و
از محضر ایشان کسب تکلیف نمایید.

من الولی الفقیه التوفیق

نماینده ولی فقیه در آسمانها ( پروردگار سابق!


MM

.................

by MM on

به ترکه میگن ننه بابات باهم چطورن؟ میگه: روز مثل سگ و گربه ، شب مثل پیچ و مهره.
 
سر در مطب جراح پلاستیک نوشته شده
لولو تحویل میگیریم هلو تحویل میدیم.

زن به شوهرش ميگه: عزيزم مي خواهي دفتر يادداشتت باشم و هميشه همراهت باشم؟ مرد: نه عزيزم سررسيدم باش تا هر سال عوضت كنم.
 
غضنفر راننده تاكسي ميشه و يه روز به مسافرش كه شبيه ژاپني‌ها بوده ميگه آقا ببخشيد شما ژاپني هستيد اون ميگه نه ، براي بار دوم ازش مپرسه آقا شما ژاپني نيستيد؟ بازم طرف ميگه نه ، بارسوم بازم ميپرسه ياروه از كوره در ميره ميگه آره هستم غضنفر ميگه ولي به قيافت نمياد.
 
غضنفر رفت تعليم رانندگي رفيقش پرسيد چطور بود گفت :  خوب بود ولي مربيه خيلي مذهبي بود . هر طرف من مي پيچيدم مي گفت يا امام رضا يا ابوالفضل.
 
به غضنفر ميگن : واجبي چيست ؟ ميگه :پودريست باستاني كه در حداكثر ۵دقيقه ميرزاكوچك خان جنگلي را به دكتر الهي قمشه اي تبديل مي كند.
 
از يكي ميپرسن گشنگي سخت تره يا عاشقي ؟ ميگه از قديم گفتن گشنگي نكشيدي كه عاشقي يادت بره ولي شما تا حالا تو خيابون دستشوئيت نگرفته كه جفتش يادت بره؟؟

يك تهراني داشت براي يك آباداني لاف ميزد و ميگفت : من يك سگ دارم وقتي ميخواد بياد تو خونه در ميزنه!آبادانيه گفت : ولك ، مگه كليد نداره ؟
 
يك روز دو تا آباداني واسه هم خالي مي بستند . اولي ميگه : ما يه كوه كنار خونه مون داريم كه هر وقت مي گيم حميد . دو سه بار ميگه حميد.... حميد.... حميد....دومي ميگه : اين كه چيزي نيست . ما يه كوه داريم كنار خونه مون كه هر وقت مي گيم حميد . ميگه : كدوم حميد؟


Red Wine

...

by Red Wine on

قزوینیه تو اتوبوس نشسته بود میگن پاشو زنت بشینه میگه دیشب شب جمعه بود نه من پای ایستادن دارم نه اون کون نشستن..
---

قزوينيه شب عروسي به زنش ميگه : ميخواي اگه خسته اي برو بگو
 داداشت بياد توي حجله!

---

رشت زلزله مياد ديوار ميريزه رو زن رشتيه شوهرش مياد بالا سرش ميگه قربونت برم تا به حال فقط همين ديواره روت نيوفتاده بود كه اينم رحم نكرد

---

به زني که هميشه ميدونه شوهرش کجاست چي ميگن؟
بيوه

---

يه رشتي به زنش ميگه يه چيز بگم راستش رو ميگي ميگه آره مرده ميگه تا حالا پيش چند تا مرد خوابيدي زنه ميگه به خدا فقط پيش تو خوابيدم بقيه بيدار بودن
---

در شب زفاف دامادی به حجله نمی رفت و می گفت:
- من اصلا به این ازدواج راضی نیستم، چون جهیزیه دختر فقط سی هزار تومان است و این بسیار کم است و به همین خاطر هم اصلا پا به حجله نمی گذارم.
موضوع را به پدر عروس خبر دادند، او با عصبانیت به خانه داماد رفت و به او گفت:
- مردک پدرسوخته! من یک دختر خوشگل چهارده ساله را با سی هزار تومان پول به تو داده ام و می گویم او را بکن، تو نمی کنی؟ تو یک صد تومانی به من بده تا من در عرض یک ساعت تمام اعضای فامیلت را بکنم.

---

یک لوطی برای دوستانش می گفت: هیچ وقت داماد سرخانه نیاورید. چون در یک اتاق با شما و پدرتان و مادرتان نان و نمک می خورند، و در اتاق بغلی ترتیب خواهرتان را می دهند.


 

 

 


Anonymouse

بهش میگن با

Anonymouse


بهش میگن با کوشش جمله بساز؛

میگه "شلوار من کوشش؟"

میگن منظور ما کار و کوشش نه شلوار.

میگه شلوار کار من کوشش؟

 

Everything is sacred


Monda

As another Turk, I laughed MHO!

by Monda on

najeeb, tokiyo and sheesheh were new to me LOL... 


MM

You are all welcome. As a Turk, here are some.....

by MM on

به ترکه میگن با "نجیب" جمله بساز.  میگه، شلوار من نه زیپ داره نه جیب.
به ترکه میگن با "توکیو" جمله بساز. میگه، من فاطی رو دوست دارم، توکیو.
به ترکه میگن با "شیشه" جمله بساز. میگه، ساعت یک ربع به شیشه.
به ترکه میگن با "سی دی" جمله بساز. میگه، چسیدی.  میگن، نه، منظور ما سی دی صو تی بود.  ترکه میگه، پس بگو "گوزیدی".
به ترکه میگن با "آجر" جمله بساز. میگه، خر خودتی.  با آجر خونه می سازند، نه جمله.


Monda

i meant

by Monda on

why don't you and other ladies copy/paste some of your favorites?