During my last trip to US, I took some pictures from various areas we visited: Las Vegas (photos 001-028), Lake Powell and Yosemite National Park

دل گمگشته شده در صحرای پنهان برگ صبح شاد شده از رگبار باران فضا پر صفا شده از گمشدگان بر نمیگردند به دیار نادانان این

شراب را ریختم تا آخرین قطره یک دو سه قطره به قطره بی بد زبانان چه گواراست لذت بردن از این شراب تنها درخشان و

When Johnny got his gun A train came from the sun When Johnny got his gun Wild swans flew over the dam When Johnny got

شعر مرگ را روز آخر خواهم گفت چشم در چشم نا معلوم دور از مردمان معدوم و تا آنروز هر روز تولدگی دیگر را خواهم

پنج دقیقه پنج حرف پنج ساعت نمیکشم از آسمان دست پنج زخم پنج دژخیم پنج نبرد پنجه خشم در دل خونین سرد پنج نفس پنج

شهر را میشناسم از نهان بافت هایش شهر حرف میزند از زندگی بی حیایش با چه زبان میگوید بی حوصله گی هایش سکوت را گم

حرف نمیزد پنهان شده بود پشت دیوار سکوت فقط چند کلمه حرفهای پیش پا افتاده برای استتار غم حفظ راز مهر از غریبه ناظر تا

همه کس نمیداند ارزش سنگ کوچک خوابیده در بستر جویبار زیر نوازش آب زلال در گرمای تابستان آب میرود با طغیان زمان خواب سر میرود

خواستم بخوانم میان خط ها تنها افتادم در تاریکی اوفام کلمات گرفتم جدا به جدا آینده نوشتم صدا به صدا نقطه أی ندیدم برای مکث

اینجا بودم و کسی ندانست مست بودم و کسی ندانست سرگردان بودم گریه کنان به پریشانیم و کسی ندانست ماه را پاره میکردم به ستاره

دلیل آرزو چیست جوانی که رفت عیب از آن کیست ارزش هر چیز را قیمتی دوستی , خاطره آرزو هم فروختنیست رقص عرضه با تقاضا

THAT DAY each day could Be that day Of Triumph Or a new day The day of the fall or rise Of the triumph of

Tomorrow Dialogue of Piano with Oud Chat of voice with silence Suicide of light in the sunset On the path of darkness the warmth sold

فراموش میکنم لحظه در سیاهی فراموش میکنم صحنه در انفجار خنده آه فرزندم در غم تو در غم تو غرق میشوم فراموش میکنم حماسه بیوفائی

تنهائی دونده عمیق تر از زمان گردش لحظه نمیابد انتهای نهان نمیخوانم شعر تو را چشمم نمیبیند ظلم تو را آینه إی بیار که خود

هر روز میتواند آنروز باشد پیروز باشد یا نوروز روز سقوط یا عروجج پیروزی واژه بر سکوت مطرح بودن در میان عشق گرفتن بر زبان

Vertigo   I have vertigo of love I’m a whirlwind of memory of feelings the crack in my secret has dazzled the universe And vertigo

Painter   If I were a painter I would erase traits of face, Paint the cry purple, turn the soul pallid.   If I were

ااگر نقاش میبودم خط چهره محو میکردم فریاد را بنفش نفس را بیرنگ میکردم اگر نقاش میبودم نیلوفر در آب باد در دشت، رهامیکردم زندگی

چه مانده از عشقهای ما   امشب باد که به در میزند از عشقهای مرده حرف میزند روبروی شعله إی که خاموش میشود   امشب

سرگیجه دارم از عشق گرداب آزادم از خاطره حس شکاف رازم فلک را خیره کرده و سرگیجه مرا حیره کرده از عشق که نفس را

در افق دور دست پشت برگ بنفشه قطره شبنم به زمین میفتد ماه گرم تابستان با گلایه از زمان میمرد در افق دور دست برکه

The Loser’s Mirror I am a rookie lover the same old loser In the mirror of slumber I dream of heart that will be yours.

من عاشق مبتدیم پیر بازنده همیشگیم در آینه خواب رویای دل بینم که ازان تو میشود روزی که بهار شعر میشود وقتیکه آینده چهره میگیرد