Blog

پروانه سپید

پروانه سپید بیا برقص بر فراز این زمین تبدار ملتهب از آتش نا پیدا بپذیر دردش انتظار نفیش را گرفته ذهنش دم گرفته از خواب

Read More »

فصل آخر

میدانم چگونه به آخر رسید ولی چرا میدانم با تو یا بی تو حرفی نیست صدائی نیست درغرور شب سکوت لانه کرده در ابرهای سیاه

Read More »

این شعر نیست

این شعر نیست قابل عشق نیست نه برادر این شعر نیست تکه نانی ست با شراب جدا شده از خود از بی قراری زمان ساده

Read More »

اشتراک احساسات

من همیشه معتقد بوده أم که یکی از مشخصات فرهنگ ما ایرانیان احترام به فصل های طبیعت و فصل های زندگیست. هرفصلی شرایط مخصوص خود

Read More »

فصل چهارم

دوستان عزیز کتابم فصل چهارم که مجموعه إی از اشعار سال قبل است با کمک انتشارات H&S به انتشار رسید. میتوانید آن را در سایت

Read More »

تردید باران

رقص چترها  زیر باران میکشد مارا               میکشد مارا درد حاشا در نگاهت میدرد سکوت                        میدرد  سکوت روی سنگفرش  لغزنده میرود چشم بسته سرئوشت مست با

Read More »

درخشش شعر

یک شعر درخشش کلمه إی که همچو تیری در دل نشسته جهشی به ناشناخته ها درزمان نا محسوس سقوط یک سنگ یا یک پر در

Read More »

Hafez par Hafez

Last week I was invited to the launch of a new book named “Hafez Par Hafez” written by Hassan Makarami and edited by Harmattan in

Read More »

رقص ابرها

چو تگه ابری تنها افتاده ذوب میشوم در نگاهت جذب میشوم درگرمای آغوشت بادها میگذرند نسیم میرسد میشوم محو در چشمهایت سبزه دیگر تشنه نیست

Read More »

رهگذر بیراه

رهگذری در کوچه میگذرد بی عشق چشمان به افق خیره ولی خسته بی حس سنگها از آسمان بیافتند بر آغوش زمین بی جاذبه عشق شده

Read More »

تا فردا

چرا فردا نمیآید که دستم را بگیری چرا فردا نمیآید برای واژه إی گرم برای بوسه إی نرم چرا فردا نمیآید انتظار راهی نمیآبد در

Read More »

The First Republic

Rome is an amazing city, built since 750s BC, governed by SPQR — Senātus Populusque Rōmānus (“The Senate and People of Rome”). One of first

Read More »

معما

تو معمای منی فریاد خفه غزل خشم و داد بی دلیل بی ثمر آنکه بی دلیل جان میدهد به این راز منم آن راز منم

Read More »

My first post on Iranian.com

Here you have my first poem published by JJ in 2005. I can say it changed my life : http://iranian.com/Arts/2005/January/Bargasht/index.html If you are in the

Read More »

خانه تکانی

                  خوشبختی را قاب کن بگذار روی طاقچه برای فراموشی بوی نای   خاطره را بخر به

Read More »

بهاران

دلم برايت تنك شده بهاران سفر طولانی شده در ژرفای زمان اشكم سرد شده در گفتگوی پوچ زمستان ولی كرما رخنه كرده در دلم رخنه

Read More »

قاصدکها

یاد لب تو در پوستم خانه کرده فهم و غوغا محو شده با یادلب تو با یاد لب تو در نسیم صبح خسته سر درد

Read More »

بوسه درد

آسمان درد میکشد زمین درد میکشد و زندگی دررچشمان تو با پرواز پرندگان از پشت کوه میاید   درد در کمین مرگ است یا بدنبال

Read More »

درد بهاری

دراوج آهنگ شعر میلغزد عشق میچرخد خلع میکند زمان این غبار نفست ناله میکند غم را اسطوره میکند در نهان و من درد میکشم در

Read More »

شهر مسافر

با دیدن اسمت طنین کرد در قلبم آهنگ رویت با دیدن یک سایه پر شد روحم از صدها صدا و خاطره بوی عطر زخم اشک

Read More »

Ne Me Quitte Pas

                  ترکم نکن باید فراموش کرد   همه چی فراموش شدنیست که همین حال از یاد فرار

Read More »

بال صد رنگ سیمرغ

  روی بال صد رنگ سیمرغ  باد سردی میوزد در افق ، شهری به آغوش کشیده غبار بشنو آواز فرشتگان دنبال میکنم خطها  بر زمین

Read More »

پل

میسازم پلی میان درد ورنج در غبارگرم پوست بدنت دور از لبان سردت آیا من خائنم بر فراز دره تشویش پل جاه وطلب راهی به

Read More »

بهشت

همه عاشقان برابرند در اسیری تا زمانی که در نیمه شب فرشته ای بد خواه پر کینه بر آمده از پشت تپه تباه مببرد زمان

Read More »

راه

راهم حک میکنم میان ابرهای شیری برای چند لحظه دیداری با رویا تا دریابم که زمان بی انتهاست چو قلب چشم تو که فکر بی

Read More »