Blog

Blue

I reached the depth of blue To gather fish’s cold tears I heard siren’s sigh I shouted into empty bubble I drowned at the bottom

Read More »

Good Night Anxiety

Good night anxiety   Leave me alone tonight with my raucous needs so, with silence, I would sleep Good night anxiety, O! my old companion

Read More »

فکر هراسان

از نیاز هراسانم که میگیرد گریبانم از باد گله دارم که باز میکند زخمانم به خشم محتاجم تا رها شود نفس ز وجدانم هزاران فکر

Read More »

سکوت شکوفه گیلاس

سکوت میلرزد و هیاهو فراموش میشود در صحرا غم میبارد و خشم خفه میشود شکوفه ها عزا گرفته اند برای جان دادن زمین که از

Read More »

شب بخیر تشویش

شب بخیر تشویش مرا تنها گذار امشب با هیاهوی نیازم تا با سکوت بخوابم شب بخیر تشویش ای همراه قدیمی تو مرا سرپا نگهداشتی در

Read More »

مناجات

من از تبار رندان شب مستم که دیگر نیست نیازی جز لبخندی از لبان تو غرق شده ام در دریای احساس بی نفس برای یک

Read More »

کجا بود

بالاتر از سیاهی رنگ چشمان تو بود پائین تر از خدائی سنگ و خاک و شیشه بود در خلسه گرم تابستانی غم مسخ دنیای تو

Read More »

جای پا

چه اسمی بر زمین ماند پس از این هوی و حاشا چه رازی در کمین بعد از بوسه آخرین یار برای تکه أی نان فرار

Read More »

جشن

بیا به جشن پیوند راه سراب پروند مست شو به کام ساقی به یاد پرنده در بند تفاوت را بکن حاشا به یاد غرور دماوند

Read More »

سوال یا جواب

فردا محزون است یا آفتابی گذشته زیباست یا خیالی آزادی کجاست به چه قیمتی زندگی کوتاه است برای چه حاصلی و آیا مرگ تلخ است

Read More »

سکوت یخزده

سکوت هم یخزده امروز رخوت خواب رفته با سوز گنجشکها شکوه میکنند با طلوع سحر باید رفت دگر وقتی نمانده رسیده زمان سفر راه دراز

Read More »

بودن

بودن یا نبودن من چه تفاوتی برای چشمان بی قیاست بگذار برای یکبار این حادثه به اسم من تمام شود برای عشق زندگی این اشکت

Read More »

رها کن

رها کن زندگی بی ارزش است بگیر این لحظه را بی قیمت است رها کن غم صد ساله با فریاد و خروش خاک به یاد

Read More »

فکر خالی

از خود بلند شدن برای دیدن زندگی و چرا برای کی غم بینیاز برای چی قلبی که میطپد بی دلیل لبی که میخندد به خشکی

Read More »

صندلی خالی

چشم بر نمیدارم از آن صندلی خالی فضا سرد و دلم تاریک شبم با راز و طولانی بیا آغوشم بگیر ساقی که اضطرابم پوچ تو

Read More »

زمستان دوباره

بوی برف بیدار میکند دوباره زخم قدیمی سر بسته میروم به خرابات دوباره نفسم پر از هوای یخزده بتو چگونه رسیدم دوباره با کدام جادو

Read More »

شادانه

گریه میکنم ولی شادم شرقیم در انتهای راهم پر از کشامش و تضادم خواب میبینم که بیدارم شاعرم زندانی روزگارم پر از انتظار و رویایم

Read More »

شبانه

میروم نیمه شب به بام به مبارزه با ماه و مهتاب چشمم ندارد غمی ا ز خواب خیره از سرگیجه و التهاب راه شب که

Read More »

مستانه

مرا فراموش کنید  که میروم مستانه در باران  گذشته را به یاد آورید  خاطره را ایمان آورید  روح مرا شاد آورید  تا وقتیکه پیک پر

Read More »

شیپور تنهائی

بیا شیپور تنهائی   بکش فریاد امشب   تا فردای بی حامی   برای عشق بی نامت   برای آه بی پروائی   هیاهو را

Read More »

فکر

در مغز من   تو فکر ثابتی   در تاریکی شب   نور اختر باطنی   بوسه و نوازش باد   بر کاکل خرمن گندمی

Read More »

هزار و یک

هزار و یک خواب دیدم هزار و یک قافله دیدم هزار و یک فریاد کشیدم هزار و یک پرده دریدم هزار و یک ستاره چیدم

Read More »

سر درد خزان

سر راه پائیز روان در آغوش برگ خزان خفته قلبی زرد و لرزان که میشکند زیر پای عاشقان میخراشد سکوت عارفان او هم سبز بود

Read More »

سحرهای دنیا

همه سحرها از شب ریشه میگیرند نوای ستارها از ماه بهانه میگیرند شبانه ها تنها از عشق نشانه میگیرند فرار کلامها سکوت را عاشقانه میگیرند

Read More »

سرگردانی

سبکبار در فضا از زمین بیخبرم در ندامت با خدا با گناه هم پیکرم از همه حاشیه ها درد دنیا در سرم میکشد این دل

Read More »