چوب حراج بر مهمترين اثر تاريخ

واگذاری مجموعه ی فرهنگي و تاريخی پاسارگاد به بخش خصوصی عملی کاملا غير قانونی است


Share/Save/Bookmark

چوب حراج بر مهمترين اثر تاريخ
by shokooh.pasargad
08-Apr-2008
 


به دنبال تخريب های هر دم افزاينده ی ميراث های فرهنگی، تاريخی و طبيعی ايران، و به خصوص آثار غير مذهبی آن، اکنون خبر فرود آمدن بلايی تازه بر سر اين آثار به گوش می رسد. خبر در مورد فروش و واگذاری محوطه های فرهنگي، تاريخی، و طبيعی برای استفاده هتل دارها، کارخانه دارها، و ديگر مراکز تجاری خصوصی است. در واقع روند خصوصی سازی خودسرانه ی ميراث های فرهنگي، تاريخی، و طبيعی مردمان اين سرزمين، که دير زمانی است صحبت آن اينجا و آنجا پيش می آمده اکنون شکلی واقعی به خود می گيرد.

آخرين خبری که همراهان کميته نجات پاسارگاد از ايران داده اند به واگذاری مجموعه ی با اهميت و جهانی پاسارگاد مربوط می شود. به نظر می رسد که توجه حيرت انگيز ايرانيان به اين مجموعه در دو سه سال اخير، و به خصوص پس از آغاز آبگيری تنگه بلاغی، موجب شده است که دولت آقای احمدی نژاد گام های سريع تازه ای ذر راستای تخريب آرامگاه اولين اعلام کننده ی حقوق بشر بردارد.

اين کار با زمزمه ی وجود «درياچه ای خيالی» در کنار پاسارگاد شروع شد و سپس به بازسازی درياچه و محوطه های تفريحی در کنار پاسارگاد رسيد و اکنون نيز خبر از قطعی شدن اين کار می آيد. آخرين خبرها حاکی است که آقای اسفنديار رحيم مشايي مذاکرات خود با آقای مهدی جهانگيری، رييس شرکت توسعه جهانگردی و ايرانگردی، را به پايان رسانده و همين روزهاست که چوب حراج بر اين مجموعه بی نظير که از مهمترين ميراث های فرهنگی ايران و جهان است بخورد.

اين خبرها همچنين حاکی از آنند که آقای جهانگيری در روزهای آخر اسفندماه به پاسارگاد رفته اند تا به همراهی آقای حسن طاليبان، رئيس مجموعه ی پارسه ـ پاسارگاد، به «سبک و سنگين کردن» قيمتی برای اين مجموعه بپردازد. اين کار بر اساس برآورد سرمايه ای که گردشگران آمده به پاسارگاد با خود به محل می آورند انجام گرفته است.

شرکت توسعه جهانگردی و ايرانگردی در واقع مدت هاست نقش واسطه ی آقای رحيم مشايي با بخش خصوصی را بازی می کند. اين شرکت تا کنون تعداد زيادی از اماکن پولساز دولتی را، که می توانست پولش به جيب مردم برود، با رقم هايي بسيار نازل تر از ارزش آن ها خريداری کرده است. مهمترين فروش سال گذشته آقای رحيم مشايي و شرکا عبارت بوده اند از هتل بين‌المللی لاله تهران، هتل لاله يزد، هتل لاله چابهار، هتل بين‌المللی‌‌سرعين و همچنين مجمتع آبدرمانی سبلان. همه ی اين اماکن، طبق آنچه که کارمندان و کارگران آن ها اعلام کرده اند، «پولساز بوده و دليلی برای فروش آن ها وجود نداشته است».

شرکت توسعه جهانگردی و ايرانگردی جز در استان های تهران، لرستان، گلستان، آذربايجان غربی، کهکيلويه، و بوير احمد و خراسان شمالی، در 23 استان ديگر شعبه دارد و هتل صخره ای کندوان، شرکت توسعه فن آوری اطلاعات ميراث آريا، شرکت توسعه مهمانخانه های پرديسان، شرکت هتل های بين المللی راحت، شرکت سرمايه گذاری پاد، شرکت توسعه هتل های شرق ايران و موسسات ديگری را نيز خريداری کرده و در اختيار گرفته است.

يک سالی نيز هست که اين شرکت به دنبال اجرای پروژه های خريد و فروش ميراث فرهنگی و تاريخی ما هستند. آقای رحيم مشايي، برای توجيه اين عمل، در آذرماه 86 آقای جهانگيری رييس اين شرکت را به عنوان مشاور سازمان ميراث فرهنگی انتخاب می کنند تا شکلی نيمه دولتی به شرکت ايشان بدهند. در پانزدهم دی ماه 86، يعنی کمتر از يک ماه پس از انتصاب، آقای جهانگيری خبر از انجام صد و شصت پروزه با بخش خصوصی می دهند که با توافق سازمان ميراث فرهنگی انجام گرفته است و وعده می دهند که در سا ل 87، يعنی امسال، هزار و پانصد پروژه در سراسر کشور را در دست اجرا داشته باشند که حتما يکی از اين پروژه ها پاسارگاد خواهد بود. در واقع روشن می کنند که مدت ها قبل از عضويت شان در دولت به عنوان مشاور ميراث فرهنگی، ايشان و شرکت خصوصی شان فروش صد و شصت فقره از اموال دولتی را بر عهده داشته اند.

در همين دوره است که سر و صدای خصوصی سازی ميراث فرهنگی و تاریخی بالا می گيرد و ده روز بعد ايشان در سخنرانی ديگری در ارتباط با «اهميت گردشگری» متوسل به ماده 114 قانون برنامه چهارم، مبنی بر ارتقای جايگاه بخش خصوصی، می شوند و می گويند که تنها راه نجات صنعت گردشگری «افزايش رقابت پذيری در صنعت گردشگری از طريق اصلاح قوانين و مقررات و ارائه تسهيلات لازم، تهيه ضوابط حمايتی، اداری و بانکی برای موسسه های غير دولتی و جذب سرمايه گذاران و مشارکت موسسه های تخصصی داخلی» است. و بلافاصله هم آقای رحيم مشايي «فکر واگذاری و استفاده از اموال و اماکن تاریخی و فرهنگی کشور به بخش خصوصی را» اعلام می کنند.

اين بذل و بخشش های آقای رحيم مشايي و همدستان ايشان در امر واگذاری هتل ها و شرکت ها و اموال ديگر دولتی (يعنی اموال عمومی) قطعاً حتی از نظر قوانين جمهوری اسلامی نيز غير قانونی است. اما واگذاری و فروش و خصوصی سازی فرهنگ و تاريخ يک کشور، آن هم برای سودجويي عده ای که درکی از اين مسايل ندارند فاجعه ای بزرگتر از فاجعه های قبلی که در سرزمين ما اتفاق می افتد.

طبيعی است که آباد کردن و توجه داشتن به هر نقطه از محوطه های فرهنگي و طبيعی کشور علاوه بر اين که خواست هر انسان علاقه مند به ميراث های ملی ما است مورد توجه هر انسان با فرهنگ، آگاه و باورمند به حقوق بشر در هر گوشه جهان نيز هست . اما اين کار نبايد بر اساس سودجويی دستگاه هايی که به قيمت تخريب و بی ارزش کردن آثار تاريخی به تجارت می پردازند انجام شود.

بايد از اين آقايان پرسيد که اگر خصوصی سازی آثار تاريخی عمل پسنديده ای است چرا آستان قدس رضوی، شاه چراغ شيراز و آرمگاه حضرت معصومه در قم و حتی آرامگاه آيت الله خمينی به بخش خصوصی واگذار نمی شود و اين تيشه فقط به کار کندن ريشه های آثار قبل از اسلام و يا آثار غير مذهبی مشغول است؟

آنچه که دولت آقای احمدی نژاد، سازمان آقای رحيم مشايي و همدستانش می کنند نه آبادانی مکان های فرهنگی و تاريخی است و نه جلوگيری از تخريب بيشتر آن ها بلکه تبديل کردن مهمترين آثار فرهنگی و طبيعی ما به اماکنی است پولساز و مخرب. اين عمل نه تنها از نظر قوانين حقوق بشر و قوانين بين المللی عملی نادرست است بلکه حتی از نظر قوانين موجود خود جمهوری اسلامی نيز خلاف شناخته می شود.

بنياد ميراث پاسارگاد، که در راستای نجات ميراث بی نظير دشت پاسارگاد و ميراث های فرهنگی و طبيعی بشری ايرانزمين تلاش می کند، از همگان می خواهد تا با همه ی توان در مقابل اين رفتار خودسرانه و غير قانونی بايستند و اجازه ندهند «آرامگاه بی فرش و چلچراغ » پدر حقوق بشر جهان به حراج گذاشته شود. ما نيز اين پرونده را با همراهی و همکاری هزارها پشتيبان بنياد ميراث پاسارگاد» و «کميته بين المللی نجات پاسارگاد» در همه ی مجامع فرهنگی و حقوقی بين المللی مطرح خواهيم کرد.

با مهر و احترام
از سوی بنياد ميراث پاسارگاد
شکوه ميرزادگی
هفتم آوريل 2008
pasargadfoundation.com


Share/Save/Bookmark

Recently by shokooh.pasargadCommentsDate
روز کورش بزرگ
13
Oct 15, 2012
دیوار جهنم زنان بلندتر می شود
7
Aug 10, 2012
حق حذف؟
11
May 05, 2012
more from shokooh.pasargad
 
default

privatization scheme

by MRX1 (not verified) on

is nothing but "chapadeen" of what ever else that mullah's and their assoicates have not got their hands on yet.
As for archiological things: personaly I am in favor of them ending up in Europe and U.S. unfortunatley we Iranian people do not underestand or appreciate their value and significance. Better they are stored in places where people care for it and actualy embrace it.


default

Baazgasht beh Khish

by Ryan Gilani (not verified) on

What we lack most among our intellectuals is courage, the courage to see and say what lies before their eyes. It is NOW clear that Islam and Iran are historical enemies. Islam as a religion is thoroughly non-Iranian; Allah is Arab! Those who pray to Allah, bend and prostrate themselves before Allah, do so before Arabs! Janati was completely consistent when he wished that the 'Eid e Ghadir' replace Nowruz as the day of national celebration. He clearly sees that the existence of Islam in our country is to be had at the expense of our Iranian roots. Iran's greatness (Farr e Iran) will not return as long as Iranians suffer from the Arabic disease, as long as they wallow in the filth of Islam!


hamidbak

sad

by hamidbak on

Koroush the Great and Dariush cry for what has happened to their land.


default

privatization raises its ugly head

by worried (not verified) on

Thanks for this post and bringing up a very important topic. While we're obsessing about Shah and Mullah we're forgetting a major ugly force: privatization. Plenty of people, Iranian and non-Iranian, inside and outside of people, are waiting for the first chance to get their hands on everything from water and historic sites to public utilities and even oil. And we think we've seen the worst...!


Abarmard

Also mention

by Abarmard on

Anyone knows what happened and is happening to the old homes and streets that hold the stories of our past in the capital, Tehran?

This is a cultural matter that people need to understand and appreciate not a political one! Once we as a nation begin to understand the importance of our history and citizenry, then these will all fall in to place.


default

چوب حراج بر مهمترين اثر تاريخ

lucifercus (not verified)


There is a new discovery of till recent days unknown ruins.The palace ruins are on an ancient archeological site called Tangeh Bolaghi, which is situated between two other major Achaemenid monuments - Persepolis and Passargad. The region is thought to have had many structures in ancient times. There will be a huge touristic area. The guests would need food, a place to stay. All these must be produced in a industrial manner. But as the Iranians are the most unlogical beings and are not atributed with a minimum of Intelligence so they are trying to manage all these by themselves. Better they would by the stuff in France and let the strangers manage their busieness in the area as they used to do 1970. IS THAT WHAT THE ARTICLE WANTS TO SAY AND DOES NOT DARE?. Ever heard of: SALAHE MAMLEKATE KHIESH KHOSROVAN DANAND? 7ty million Iranians are the KHOSROS in their country.