واقعا چه تفاوت بنیادین بین جنبش های مترقی صلح در سراسر جهان مانند" شورای جهانی صلح" با "شورای ملی صلح!" که به ابتکار خانم شیرین عبادی ، دکترابراهیم یزدی و یاران نزدیک آنها بنیانگذاری شده ، وجوددارد؟
"شورای جهانی صلح" در ماه آوریل همایش سالانه خود را در کاراکاس پایتخت ونزوئلا برگزار کرد. شناخت در مورد این جنبش جهانی، نحوه عملکرد، راهبردهای پیشنهادی جهت استقرار صلح عادلانه در جهان برای فعالین جنبش ضد جنگ و صلح طلب ضروری میباشد. با مقایسه اهداف این شورا که عمدتا با نگاهی عمیق و ریشه ای به دلایل بروز جنگ ها می پردازد بابرخی گروه های " صلح طلب و ضد جنگ! "که با نگرشی سطحی و در بسیاری موارد عوام فریبانه به مسئله جنگ و صلح نگاه میکنند بسیار مفید خواهد بود. فعالین ضد جنگ باید بتوانند با اتخاذ سیاستهای اصولی در راه رسیدن به صلح واقعی و دائمی مبارزه موثری را دامن بزنند.
شورای جهانی صلح که فعالیت خود را از سال 1949 آغازنموده است، یک جنبش بین المللی ضد امپریالیست، دمکراتیک ومستقل، میباشد ودارای پایگاه در بیش از یکصد کشور جهان میباشد." شورای جهانی صلح" به عنوان بخش لاینفک جنبش جهانی صلح ودر هماهنگی با سایر جنبش های ملی و بین المللی فعالیت میکند.
اهداف این شورا به قرار زیر است :
1-مخالفت با جنگ های امپریالیستی و اشغال کشورهای مستقل و ملی .
2- جلوگیری از تولید سلاحهای کشتار جمعی و پایان دادن به افزایش تسلیحات، برچیده شدن پایگاه های نظامی و خلع سلاح جهانی تحت نظارت کنترل موثرجهانی .
3- ریشه کن کردن هرنوع سیاست های استعماری و استعماری جدید، و هرنوع فرم تبعیض نژادی ، جنسی و نژاد پرستی.
4- احترام به حقوق ملت ها و استقلال از ضروریات اساسی برقراری صلح میبا شد.
5- احترام به مرزهای کشورها .
6- عدم دخالت در امور کشورهای جهان .
7- برقراری روابط تجارتی با کشورها بر مبنای سود مشترک و روابط فرهنگی و دوستی بر مبنیای احترام متقابل .
8- همزیستی صلح آمیز با کشورهایی که سیستم های سیاسی متفاوتی دارند.
9- مذاکره به جای استفاده از زور در حل مناقشات بین ملت ها .
شورای جهانی صلح مصرانه خواهان پایان بخشیدن به اشغال نظامی کشورها بویژه کشورهای تحت سلطه میباشد. همچنین این شورا خواهان توسعه اجتماعی، اقتصادی عادلانه مبنی بر ایجاد یک نظم نوین اقتصادی در جهان میباشد و به دنبال یافتن یک راه حل منصفانه برای حل مسئله ی بدهی های خارجی کشورهای در حال توسعه میباشد. همچنین شورای جهانی صلح معتقد است که حل مسائل امنیتی جهان از بالا و به وسیله قدرت هایی که خود عامل بی امنیتی و بی ثباتی جهان هستند ، امکان پذیر نیست .
شورای جهانی صلح همگام با دیگر سازمانها و گروههای صلح طلب پیشرو فعالیتهای درخشانی را پشت سر خود دارد از جمله :
فشار بر ایالات متحده و دولت نژاد پرست آفریقای جنوبی برای متوقف کردن پشتیبانی از ضد انقلابیونی که به دنبال سرنگونی حکومت های مشروع آنگولا و موزامبیک بودند .
راه اندازی اعتراضاتی برای آزادی نلسون ماندلا از جزیره رابینزوکمک به فروپاشی نظام توحش آمیز آپارتاید در آفریقای جنوبی. سازمان دهی تظاهرات و تجمع های اعتراضی بسیار در مخالفت با مداخلات ایالات متحده در السالوادور، نیکاراگوئه و کلمبیا و حمله به گرانادا و پاناما، اتخاذ موضع محکم در مخالفت با بمباران یوگسلاوی به وسیله ناتو و سازمان دهی اعتراضات گسترده ی مردمی علیه این تجاوزها ، مخالفت با هر دو جنگ اول و دوم علیه عراق وتجاوز به افغانستان ومبارزه برای پایان دادن به اشغال عراق و اعلام همدردی و همبستگی با مردمی که در برابر اشغال بیگانه و حق تعیین سرنوشت خود مقاومت می کنند ، محکوم کردن شدید محاصره اقتصادی علیه کوبا و درخواست به پایان بخشیدن به مداخله های ایالات متحده در امور داخلی این کشور، مخالفت قاطع در جریان کودتای 2002 در ونزوئلا و اصرار براین که دولت ایالات متحده ودیگر امپریالیست ها اقدامات خود برای سرنگونی دولت مشروع و قانونی هوگو چاوز در ونزوئلا را متوقف سازند.
درکنارجنبش مترقی صلح درجهان ما شاهد ظهور انواع واقسام تشکل های " صلح طلب و ضد جنگ " هستیم . پرواضح است که صحبت از صلح طلبی مسلما بهتر از جنگ طلبی است و امید آن میرود که روزی فرا رسد که هیچ انسانی حاضر نشود اسلحه بدست بگیرد و به جنگ برود. اما تاریخ بشر نشان داده است که این آرزو عملی نمیشود مگراینکه برای صلح دائم مبارزه اساسی ، ریشه ای و عادلانه انجام گیرد.
در طی صد سال گذشته بشریت، دو جنگ بزرگ جهانی و صدها جنگ تجاوزکارانه اعم از سرد و گرم را پشت سر گذاشته و در این راستا صدمات جبران ناپذیری را متحمل شده است . از نظر علمی هیچ پدیده ای بی جهت بوجود نمی آید و جنگ ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند .
تشکل های عوامفریبانه" صلح طلب و ضد جنک !" به ریشه های علل بروز جنگ نمی پردازند و عاملین اصلی جنگ را قاطعانه افشا نکرده و ترو خشک را با هم میسوزانند. آنها به علت ترس و وحشت از متجاوزین دچاراتخاذ سیاستهای فرصت طلبانه میشوند لذا خواسته وناخواسته به ترمزی در راه رسیدن به صلح واقعی تبدیل میشوند. این تشکل ها به دلیل ماهیت فرصت طلبانه و چه بسا تسلیم طلبانه اشان جنگ افروزان واقعی را تشویق کرده و شرائط را برای برای بازتولید جنگ های تجاوزکارانه و به گردش درآمدن چرخ عظیم و سود آور صنایع عظیم جنگی، آماده میکنند.
در حالیکه محاصره نظامی و تحریم درکنارتهدیدهای شبانه روزی علیه ایران از جانب امپریالیزم و رژیم صهیونیستی بلاانقطاع ادامه دارد،بیکباره تشکلی از این نوع تحت عنوان " شورای ملی صلح !" موجودیت خود را اعلام میکند.
این شورا با ابتکار خانم شیرین عبادی، آقای دکتر ابراهیم یزدی و جمعی از نویسندگان و هنرمندان در تاریخ 29 آبان 1386فعالیت خود را آغاز می نماید .
سئوال اساسی این است که آیا "شورای ملی صلح" آنچنان که ادعا میکند در جهت استقرار صلح و جلوگیری از جنگ علیه ایران عمل میکند ؟ برای پی بردن به این حقیقت اشاره ای کوتاه به موضع گیری های سخنگویان اصلی این شورا حائز اهمیت است .
خانم شیرین عبادی در مصاحبه با رادیو فردا به تاریخ دوشنبه 19 نوامبر 2007 اهداف "شورای ملی صلح!" را اینچنین بیان می کنند :
" آنچه ما میخواهیم و به دو طرف هشدار دهیم ( تاکید از نگارنده ) رعایت حقوق بین المل است . نه آمریکا می تواند و این حق را دارد که در مورد ایران خارج از ضوابط بین المللی عمل کند ونه ایران می تواند دیواری به دور خودش بکشد و بگوید که این کشور با قطعنامه های سازمان ملل کاری ندارد."
"شورای امینیت سازمان ملل تا کنون دو قطعنامه تحریمی ( بخوان قطعنامه تحمیلی) علیه ایران صادر کرده و از این کشور خواسته تا غنی سازی را متوقف کند ولی دولت ایران همچنان به غنی سازی ادامه میدهد.(بخوان مقابل زورگوئی در دفاع از منافع ملی مقاومت میکند ) انرژی هسته ای حق مسلم ما است ولی ما حقوق دیگری هم داریم از جمله زندگی در صلح وداشتن امنیت . پافشاری در مورد یک حق نباید موجب شود ما حقوق دیگر خود را از دست بدهیم" . ( تاکید ازنگارنده )
شیرین عبادی ادامه میدهد :
" قرار است این شورا راههای کاهش تنش نظامی بین غرب و ایران را مورد بررسی قرار دهد." شعار ما در کمیته موقت صلح این است جنگ نه ، صلح و حقوق بشر آری . آمریکا به دنبال بهانه برای دست اندازی به ثروت ونفت ایران است وما نباید چنین امکانی به این کشور بدهیم و باید به حقوق بین الملل احترام بگذاریم . (تاکید از نگارنده ) متاسفانه گفتمان سیاسی هر دو سو یعنی ایران و آمریکا روز به روز خشن تر می شود ومقامات آمریکایی اعلام کرده اند که گزینه نظامی هنوز روی میز است ."
جملات مشعشعانه بالا به خوبی مشخص میکند که بنیانگذاران "شورای ملی صلح! " و در راس آنها شیرین عبادی :
اولا ، هشدار مسخره شیرین عبادی به ایران و آمریکا ( یعنی دفاع کننده و تجاوزگر) به یک درجه در ظاهر از یک موضع بی طرفانه نشات میگیرد ولی با کمی دقت متوجه میشویم هشدار ایشان اساسا به دولت ایران است . چرا ؟ زیرا دولت ایران حاضر نیست به زورگوئی دولت بوش ( قوانین بین المللی !) تسلیم شود. به ضعم شیرین عبادی این دولت ایران است که قوانین بین المللی مبنی بر تعلیق غنی سازی را رعایت نمیکند. بنابراین هشدار شیرین عبادی به طرف آمریکائی در رعایت نکردن قوانین بین المللی تنها یک ریاکاری برای پوشاندن حمله شیرین عبادی به دولت ایران وتجویز نسخه بوش مبنی تحمیل بر تعلیق غنی سازی به ملت ایران میباشد. نتیجه گیری بسیار روشن است صلح مورد نظر شیرین عبادی یعنی اجرای اوامر کاخ سفید از جانب دولت و ملت ایران ومقاومت درمقابل آن یعنی جنگ افروزی و نفی قوانین بین المللی .
به بیانی دیگر ایشان مبارزات مردم دنیا را بااین شیوه تفکر زیر سئوال می برند و صلح از دید ایشان یعنی صلح و ارامش تحت سلطه زورگویان و مستبدین بین المللی وامنیت یعنی عدم مقابله و مقاومت در برابر زورگوئی ها.
ثانیا، "شورای ملی صلح" و در راس آن شیرین عبادی به این تحلیل کودکانه متوسل میشود که اگر دولت ایران لحن خشن و تند را کنار بگذارد و در مقابل پرخاشگری جنایتکاران صهیونیستی و امپریالیستی کوتاه بیاید و به عبارت دیگر مانند یک کودک مودب عمل کند ، خطر حمله به ایران کاهش می یابد . ایشان فراموش کرده اند کهآمریکا برای حمله به ایران احتیاج به هیچ بهانه ندارد همانطور که بدون بهانه به عراق و افغانستان حمله کرد و در ضمن همان " قوانین بین المللی!" که خودش در تصویب آن نقش داشته را به راحتی زیرپا گذاشت . شیرین عبادی و" شورای ملی صلح!" با کم بها دادن به جنگ روانی ،اقدامات تخریبی و تجاوزکارانه دولت آمریکا ومتحدانش ، مقاومت قهرمانانه مردم ایران و منطقه را عامل تعیین کننده در شروع جنگ جلوه میدهند.
پس از حدود یکسال از شروع کار، این شورا مجدادا" در تاریخ سوم جولای 2008 شیرین عبادی مصاحبه ای با رادیو فردا داشت و گزارش داد که " شورای ملی صلح " قرار است که به" کمیته دائمی " تبدیل شود . عبدالفتاح سلطانی از کمیته موقت صلح و عضو کانون مدافعان حقوق بشر ایران اعلام کرد که با سه مسئله می خواهیم مقابله کنیم .
* اول جلوگیری از حمله نظامی
* دوم مقابله با شرایط نه جنگ ونه صلح
* سوم مسئله تحریم ها به ویژه تحریم اقتصادی که فشار آن بر روی مردم وارد می شود و باید با آن مقابله شود.
درمورد اول نشان دادیم که " شورای ملی صلح !" نسخه تسلیم و صلح غیرعادلانه را دنبال میکند.
درمورد بند دوم رسیدن به این هدف با عقاید لیبرالیزم وغیرعادلانه و تسلیم پذیرانه "شورای ملی صلح !" در تضاد است چرا که به خوبی میدانیم عواقت گسترش امپریالیزم عدم ثبات درکشورها و بوجود آوردن وضعیت نه جنگ و نه صلح است و مبارزه با آن فقط از جانب نیروهای انقلابی، ضد امپریالیزم وعدالتخواه میسر است نه " شورای ملی صلح! " با مشخصات ذکر شده .
درمورد بند سوم یعنی مبارزه با تحریم کافی است به مقاله شیرین عبادی در تاریخ 19 ژانویه 2006 در لوس آنجلس تایمز ، رجوع شود تا ماهیت ریاکارانه این ادعا آشکار شود.ایشان در این مقاله است که آمریکا و کشورهای غربی را به قطع رابطه و کاهش مناسبات خود با ایران تشویق میکند و از بانک جهانی میخواهد که کمکهای مالی خود را به ایران قطع کند تا حکومت ایران را به رعایت "دمکراسی" تشویق نماید . ایشان با دنباله روی از ایدئولوژی نژاد پرستانه غرب معتقد است که در میان کشورهای خاورمیانه، اسرائیل به علت وجود" دمکراسی" اولین کشوری نخواهد بود که از بمب اتمی استفاده خواهد کرد اما پاکستان و احتمالا از نظر ایشان ایران کشورهایی هستند دارای دول غیر متمدن که به علت نبود دمکراسی نمیتوان به آنها اعتماد کرد و اجازه داد از فن آوری هسته ای بهره مند شوند. ( البته لازم به یادآوری است تنها استفاده بمب اتم در دنیا تا بحال توسط آمریکای متمدن! و صاحبت دمکراسی! استفاده شده است) . در ضمن بر مبنای اصل عدالت واینکه انسانها حق دارند مواضع نادرست خود را تغییر دهند انتظار میرود که اگر ایشان پس از گذشت یکسال به آنچه که در مقاله ذکر شده گفته اند دیگر اعتقادی ندارند و نظرشان عوض شده است می باید از طریق همان نشریه و سایت های ایرانی تغییرموضع خود را به اطلاع عموم میرساندند .
آیا موارد میتواند یک اتهام ناروا وغیرمنصفانه به یک فعال "حقوق زنان و کودکان" باشد ؟ ( لازم به توضیح است که نگارنده بعنوان یک زن و مادر در عین حمایت از جنبش ها و تشکل های برابری طلب ، موفقیت در این راه را در گرو مبارزات ضد امپریالیستی و ریشه ای میدانم).
شیرین عبادی اگرچه ادعا کرد که پس از دریافت "جایزه صلح" وارد مسائل سیاسی نمیشود و فقط به مسائل مربوط به" حقوق بشر" می پردازد ولی ما به خوبی میدانیم که اهداکنندگان جایزه نوبل با بررسی عمیق از پیشینه خانم عبادی ایشان را در مرکز فعل و انفعالات سیاسی قرار دادند تا جهت اهدافشان بهره برداری لازم را بکنند .
خانم شیرین عبادی بر خلاف این ادعا، در زمانی که ملت ایران با بزرگترین چالش تاریخی از جانب دول امپریالیستی روبرو است ؛ اینبار با موقعیت جهانی خود وارد عرصه سیاست میشوند .
قابل توجه است که ایشان درمورد ادعای " حقوق بشر ودمکراسی" نیز به قول خود به درستی عمل نکرد و در اوج حملات بی رحمانه آمریکا و اشغال عراق با توجه به عنوان و موقعیت جهانی خود هیچ تلاشی برای بسیج مردم و تشکل اعتراضی ضد جنگ و صلح طلبانه انجام نداد.
این موضع گیری فقط از ذهنیت افرادی میتواند بیرون بیاید که به حرکت تکاملی امپریالیزم هیچ اعتقادی ندارند و سعی دارند این نقش تکامل یافته تاریخی آنرا کمرنگ کنند. برای همین است که" روشنفکران اینچنینی" ترویج روحیه بی تفاوتی ها ، خودخواهی و سطح نگری ونهایتا رشد لیبرالیزم را بوجود می آورد که به شکل گفتمانی با نق زدن به اینکه مسئله مردم عراق ، فلسطین و لبنان به ما چه ربطی دارد ، تجلی می یابد . از طرف دیگر به همین دلیل " بشردوستان و صلح طلبانی" نظیر شیرین عبادی ، ابراهیم یزدی با نیروهای مترقی صلح طلب و ضد جنگ که حامی و پشتیبان ما در مورد مسئله ایران ، و پشتیبان ملت عراق ، فلسطین و لبنان هستند ، تفاوت اساسی دارند.
حافظ جواب این لاف زنان را به خوبی داده است :
لاف عشق و گله از یار دهی لاف دروغ
عشق بازان چنین مستحق هجرانند
مهوش ناصحی
جولای دوهزار وهشت
برای اطلاع بیشتر به مراجع زیر رجوع شود.
Recently by Mahvash Nasehi | Comments | Date |
---|---|---|
ایرانیان و جایزه اسکار | 16 | Mar 01, 2012 |
پیام هالیود و پیام اصغر فرهادی | 8 | Jan 23, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
More power to Shirin Ebadi
by Bravo (not verified) on Wed Jul 30, 2008 05:19 AM PDTI like her 'cuz she's got about one million dollars under her belt, got both of her daughters safely installed in Canada and travels back and forth to Iran with immunity. That's one smart cookie!
How many MULSIM IRANIAN women lawyers do you know who can do that?
Nice Article!
by Jaleho on Tue Jul 29, 2008 07:39 PM PDTLet's not forget that as much as Iranians felt proud of Ebadi's prize, the Peace prize has proven to be a political ploy for many years now. The fact that Kissinger, Arafat, Begin and genocidal characters like that got the same prize, should show how that prize has been a joke for many years now.
Even the literature prize has joined the Peace prize in the recent years as a political joke. As much as I personally like Orhan Pamuk, he clearly was granted the prize by Europeans against Turkey's stance on Armenian genocide and Kurds.
Ebadi's prize was similarly a reflection of the European desire of giving a "message to the US", and to Iran at the same time. There was nothing unique about any accomplishments of Ebadi that the Europeans wanted very much to pick. Her being a Muslim woman from Iran and her particluar views as represented by this article are precisely why Ebadi got her prize. Now she's just living up to those standards, no surprise!
As an Iranin woman I was glad to see an Iranian woman getting the prize, but let's not fool ourselves, it was not merit based, it was purely political!
Esmat: There is a warrant
by mmmm (not verified) on Tue Jul 29, 2008 10:16 AM PDTEsmat: There is a warrant for the arrest of those thugs that you support;
The Nation is a communist rag...
Nice to hear criticism!
by Abarmard on Tue Jul 29, 2008 08:10 AM PDTI could understand the concerns of the author about Mrs. Ebadi, although there are not all as simple as it has been stated.
It's important to realize the political situation of the countries involved in the dispute and how much each can afford to "lose" in the process.
Granted that Mrs. Ebadi has been trying harder to calm the Iranian side than the US, but there might be a clear reason for that. In the US there are many channels and groups that actively doing just that while in Iran there are none.
-Ebadi in this case, knowing that her arrest would cause a world wide pressure to the Iranian regime, has taken advantage to speak about what most Iranian people think but can't say.
-In order to create peace, unlike what you have suggested, two sides need to walk to try to reach one another. Based on the logic of this article, there is nothing that Iran should do but to remain in the same position while the US needs to bend her neck and accept the Iranian terms.
Although it would be nice, realistically that's not possible. Ebadi therefore is presenting what could be beneficial for both parties, while each lose something. To debate who loses more, first needs to be communication between the parties established.
-Ebadi lives in Iran. She realizes the pressures that the people are going through and wants that to end as soon as possible. If your own child had a uncertain future or lack of nutritions, would you want to feed your child or have a nuclear energy? There is a human factor that is beyond the ideologies and what's right or wrong in the international politics. Look in to self to find that logic!
-Yes Mrs. Ebadi could've been more active in anti Iraq war. That is correct.
-She has been on many occasions anti imperialism, anti war. She has not been idealists, for example, she has many times stated that the regime in Iran is a product of our society and needs to be fixed from inside out. No interference from the west or anywhere else would be beneficial to the people of Iran.
She has also advocated the women's rights issues based on the (unfortunate) realities in Iran. To criticize her, one must first come to terms to certain basics.
Thanks for the thought provoking article.
And who are you?
by Khaili Shoor Bood (not verified) on Mon Jul 28, 2008 10:55 PM PDTIn case you are for real, and not figment of someone's imagination for anti-imperialist leftist kooche-ye ali chap drivel and ready for "tabaadol nazar" !!
1. What is the history of your political affiliations?
2. If Iran under IRI is so good and you are so wise to the truth about Iran and can so deeply appreciate complexities of Iran, why don't you live in Iran and still live in the imperialist West?
Khaanoum-e Nasehi
by Mammad on Mon Jul 28, 2008 10:46 PM PDTWith all due respect for you, and also for your zeal, I must say that you are wrong on many fronts.
You totally misunderstood what Ebadi said in the article that was published in the Los Angeles Times - trust me on this. The point of that article was:
(1) Iran is still years away from making a nuclear bomb, if it has, in fact, the intention of making it. I know that a lot of people in this site might jump on this, but as I have said many times, the only objective referee of this is the IAEA, and the IAEA has said many times that it has found no evidence for a weaponzation program (this does not, however, mean that Iran has done all it can to clarify everything).
(2) Democratic countries like India that do have the bomb do not worry the world, but undemocratic countries like North Korea and Pakistan do.
(3) Democratic countries may even set aside their nuclear bomb. The apartheid regime in South Africa made the bomb, but the democratic government of Nelson Mandela dismantled it.
(4) Undemocratic governments do not act transparently. It is not clear who makes the ultimate decisions. Thus, we do not know who has his fingers on the trigger, so to speak.
Therefore, the efforts should be concentrated on democratization of Iran. Because if that succeeds, it may not even matter whether Iran has nuclear bomb or not.
Ebadi did not call for boycot of Iran. She only said - again, trust me on this - that Europe should help Iran's economy, but not by just having trades with Iran's government, or by providing it with easy credit line, rather it should be done in a way that empowers the Iranian people. She absolutely did not say a word about sanction or boycot.
Ebadi did not say that Israel will not use its nuclear arsenal. What the article said was, "many believe that Israel will not be the first to use its nuclear arsenal in the Middle East."
I read the LA Times article many times. All of the above was explained very clearly in that article. It is utterly unfair of you to present its content incorrectly.
Regarding Ebadi's position about the UNSC Resolutions against Iran, my personal view is that she has had somewhat contradictory positions (and I have told her this). First she suggested a national referandom on the subject, after extensive and open discussions about it. But, this can be problematic, for the following reason.
Suppose that Iranian people did vote in the hypothetical referandom to go ahead with the nuclear program. That would imply that Iran should ignore the UNSC Resolutions. But, then, that would contradict her later position that calls on Iran to respect the Resolutions.
Despite this, it is utterly unfair to accuse Ebadi and her group of not knowing what they are doing, or fooling Iranian people. Regardless of how one feels about Iran's nuclear program (I have always defended it within the NPT agreement), the fact is that Ahmadinejad's rhetoric regarding Israel has greatly hurt Iran's position.
In my opinion - and I have explained this in a long, 45-page article with 100 references that discuss important cases before international courts - from the point of view of international laws - the NPT, Iran's Safeguards Agreement with the IAEA, and the UN Charter - Iran's position is very strong. It is precisely Ahmadinejad's rhetoric and his radical positions that weakened Iran's position.
Before Ahmadinejad came around, the European Union and even the US did not dare talking about sending Iran to the UNSC, because the fact is sending Iran's nuclear dossier to the UNSC and the Resolutions are all illegal, and I have explained why I believe so in that article. It was simply the unfortunate actions of Ahmadinejad that provided the excuse.
I do not agree with you that the U.S. can do what it wants without any excuse or reason. In Iraq's case, the American people were deceived. But, now that all the lies have been revealed, Bush and company cannot do the same with Iran. If they could, they would have done it by now.
It is precisely due to this that Ebadi and Friends call on the IRI not to provide any excuse for Bush and company to attack Iran, because they are well-aware of the fact that, the American people are not sophisticated politically, and can be deceived once again.
Finally, Ebadi and friends are doing what they can. Call it naive; call it whatever you want. But, do not try to discredit it. Just because she is not doing what you think she should be doing does not mean that she is deceiving people.
You are not living in Iran to feel the conditions under which Ebadi and friends work. I suggest that you take practical actions in the direction that you think is right, but also let Ebadi and others do what they can the way they think they should be doing it.
Mammad
Argentine bombing
by esmat (not verified) on Mon Jul 28, 2008 09:32 PM PDTApparently those who claim they are not fooled have drank the kool-aid.
//www.thenation.com/doc/20080204/porter
what?
by manesh on Mon Jul 28, 2008 05:23 PM PDTwhy is anyone who has failed in their own efforts try to bring down others who have not? what do you have to do with shirin ebadi? go be active in your own way and good luck to you. Stop blaming others for nopt being everything you can imagine they should be. what a loser.
What a load of crap.
by what??? (not verified) on Mon Jul 28, 2008 01:24 PM PDTWhat a load of crap.
Argentine prosecutors call for arrest of Iran's former Pres Ali Akbar Hashemi Rafsanjani, former intelligence chief Ali Fallahijan and former Foreign Min Ali Akbar Velayati for 1994 car bombing of Jewish community center that killed 85 people and wounded more than 200; khobar tower murders, Lebanon bombing, etc...
The Islamic Republic continues to interfer in affairs of Israel, Hamas, Palestine, Lebanon, Iraq, Egypt, Somalia, Sudan Venzuela, etc...
Stop this nonsense propaganda Mahvash Khanoom...you are not fooling anyone.
Aspire to be like Shirin Ebadi!
by SharpShooter (not verified) on Mon Jul 28, 2008 12:22 PM PDTI disagree with this article on so many levels, I won't attempt tackling it at all. Shirin Ebadi is a source of national pride for me and many other Iranians. She is a woman full of courage and wisdom, and a lot braver than many men and women I know. She has done and continues to do her best, and I challenge her relentless critics to walk a mile in her shoes and see how they will survive it and how much better they would perform under the circumstances. Nothing about Shirin Ebadi's life and accomplishments and efforts is "childish." With all due respect for the author, however, I find her argument extremely childish and Koodakaneh. It's obvious she doesn't know much about what it means to live inside Iran and be a human rights defender. Shirin Ebadi fights on a daily basis for human rights in IRI, a country that does not acknowledge human rights at all. Here's today's news:
//afp.google.com/article/ALeqM5gXkfwwZwA1w_D9...
"TEHRAN (AFP) — The rights group run by Nobel peace laureate Shirin Ebadi on Monday protested at the hanging by Iran of 29 criminals in a mass execution and said it doubted the convicts had been given a fair trial.
"The Defenders of Human Rights Centre... is against capital punishment and believes it should be removed from the list of punishments in any country," the group said in a statement.
"Unfortunately in recent years some have been hanged en masse in Iran so that Iran ranks the second country in the world in terms of the number of executions," it added.
Iran on Sunday hanged 29 men convicted of offences including drug trafficking, murder and rape in the largest mass execution in years.
..."