بشنو از من تو این سخنان تنگ که شد تنگ بر ما این سرای دِرَنگ
بعد ازآن حملهء پُر نهیب عرب کُل ایران تهی شد از اهورا و شد پُر ز رَب
همی گشت بر ما سالیانی دراز بشد از رنج و سختی جهان پُر نیاز
سراسر زمانه پُر از جنگ بود ز بیدادی دلها تُهی و پُر از دَرد بود
ز تاریخ کوتاه کُنم این بَیان که حرف دیگریست در این میان
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *بیامَد از فَلَک انقلابی بروز تو گفتی که قلبها از اَمَل شُد پُر فروز
بشد رهبر انقلاب پیری کُهَن که هر کس بفرمانش و زِ مهرش سُخَن
همی مژده دادَش به مردم آنزمان که آزادی و دوستی کُنم بر شما من روان
ولی بین که زمانه بر ما چه خواست درآمد چو باد آن عَنانَش از دست راست
بپیچید بر سَرِ مردم آن لِگام چُمان و چَران شُد چون پَلنگان بکام
بِکُشت از نُخبگان ما در آن زندانِ مَخوف که از خون و بیداد آفتاب رفت در کُسوف
بعد از آن پیر، دیوان دِگر آمدند همه فریبنده و سَر پُر ز خون آمدند
بشُد ظلم پُر, از دست این دیوان نَر که حتی درختان قلم گشتند در آن بوم و بَر
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *از آن بیداد اعراب گشت سالی هزار چو ضحاك شد بر این مُلک باری دگر شهریار
بپاخیزید مردم ایران زمین بِروبید مَرز و بوم, ازین خَشم و کین
که کَس نَکردَست بر آدمیزاد اینچنین ظلم و کشتار و بیداد بنام حَق و دین
Recently by Hajminator | Comments | Date |
---|---|---|
The End of a Reign | 5 | Jan 02, 2011 |
Why the heck, Mahmoud didn’t inaugurate the Bushehr plant? | 18 | Nov 27, 2010 |
Ahmadinejad's Foreign Policy | 19 | Nov 07, 2010 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
منطق کور
HajminatorTue Nov 18, 2008 01:53 PM PST
بندیش از این اُمت بدبخت که یکسر گشتند همه کور ز شومی گنه و، کر
همین یک بیت فکر کنم براتون کافی باشه، خانم مجاهد.
Mantgh-e Deev!!!
by Anonymous500 (not verified) on Tue Nov 18, 2008 12:15 PM PSTThere is this famous "beyt" from Hafez, Alayha Rahma, that I waste here to respond to your "Mantegh-e Deev" Mr. Hajmintor, and this will be my last comment:
"Man agar Nikam Agar Bad to Boro Khodraa Baash
Keh Gonah-e Degaran Bar To nakhhand Nevesth!"
As to encouraging you to write anti-Mojahed poem, why don't you get it from those muderous and criminal mullahs in Theran who understand your "Mantegh-e Deev" much better than I do?
If you want to know what "Mantegh-e Deev" is, read the Hakim, Abol Ghasem Ferdowsi's Shahnameh, God Almighty bless that Hakim's noble soul; read him and see what "Mantegh-e Deev" is!!
مجاهد ۵۰۰
HajminatorMon Nov 17, 2008 05:55 PM PST
اگر ایران دوستی, چرا پشت کسانی وایمیستی که رفتند پیش صدام و با اون دیوانیه خونخوار همکاری کردند و فرزندان ایران رو با بیرحمترین وجه کشتند و با افتخار اینو آزادی ایران وا نمود کردند؟ بعد اینارو نادیده گرفتی و میائی اینجا اعلامیه چپندر قیچی این جنایتکارها رو که یک مَنِش ده شئی نمیارزه پست میکنی؟
نه جانم، تعریف وطن دوستی من و تو یکی نیست.
در ضمن این سومین شعر فارسی منه و هیچ وقت هم ادعایه شاعر بودن من نکردم، شغل من چیز دیگریست و اندک زمانی در مدارس ایران بودم. ولی شعر رو خیلی دوست دارم و احتیاجی به عملکرد یک عرب برای بیان کردن اشعار زبان مادریم ندارم. به خواندن اشعار فارسی ادامه خواهم داد که این خودش بهتریم تعلیمه.
در آخر به یک خورده تشویق احتیاج دارم که چهارمین شعرم را برای گروه مجاهدا بنویسم. تشویقم میکنی که همین حالا دست بکار شم؟
To Haj Agha, Kehyli Vatan-Doost Shaaer!
by Anonymous500 (not verified) on Mon Nov 17, 2008 09:33 AM PST:-)) Haj Agha, I know that you love the Mojahedin and their supporters to their ultimate death in the most grusome manner possible; however, this is not for discussing how much of your "Vatan," the PMOI has sold to those who support this terror-ridden regime of crime and vulgarity as, it should be obvious even to a dense person like you, dear sir, that the PMOI is still in the list of terrorism by the same Europen and American political prostitutes that still are in search of a "narm tan" Akhund among these "Divan-e palid," if I were allowed to use your "poetic" vernacular.
Your problem is that you are not cognizant of the first rule about Persian poetry: the art is to stike balance between "Vazn, Ghafiyeh, Ahang and Ma'na." That is why your poetry has none of these, and reads like "Chaman dar gheychi"!! It is so obvious that one has got to be oblivious to the meaning of "beauty" to call your above poetry anything but "chaman dar gheychi"!
Next time that your muses are whispering to your heart to write poetry, remember the following from the late Malakol Shoray-e Bahahr (God almighty bless his soul that unlike you and your ilk, did not have any hatred towards the Mojahedin of the Constitutional Revolution, the precursor of the present PMOI).
This is his poetry about Iran and Farzandan-e Iran (if I am not mistaken):
Maa Golhaa-ye Khandaa-nim
Farzandaane Iraanim
Khaake Iraan Zaminraa
Behtar Zeh Jaan Midaanim
Aabaad Bash ey Iraan
Aazaad Bash Ey Iraan
Az Maa Farzandaan-e Khod
Delshaad Baash ey Iran
Now, if you know any thing about the Owzan-e Aruzi, you could chek for yourslef if the proper Vazn applies here (hint use the Fa-elaa-ton; Fa-elon; Mafa-ilon; Fa-elon etc., to check the Vazn).
For the Ahanag (rythem), it is there only if you could read it properly (very unlikely as it is quite obvious from the "Cahman dar gheychi" style of your poetry)
For the "Ma'na" (Meaning), I am very dubious if you could comprehend the depth of the love that Bahar has given to these simple words; but try it, and, this time, try to ignore your animalistic hate and vulgarity towards the PMOI.
As to the "Ghafiyeh": compare your prose with that of Bahar and try to learn some thing from him; he was known for his love and dedication to Iran and despite his Malk ol Showara staus was a man of humility, once my beloved father (God bless his gentle soul) told me. He knew him quite well and loved and respected him dearly.
Haj Agha, try to learn something from those who have dedicated their lives and good name to rescue Iran from these "Davina-e Palid"!!
هژمیناتور جان؛
Manoucher AvazniaMon Nov 17, 2008 07:51 AM PST
اهورا مزدا در میان ایرانیان اهورا، مزدا، هرمزد، و اهرمزد هم نوشته شده است. بنا بر نیاز شعری هر کدام را می توانید بر گزینید. بغ یا بگ هم معنی مطلق خدا می دهد. به نظر من، چیزی را در شعر خود دیگر نکنید. تنها ردیف و تراز و موسیقی کلام را یک دست بدارید بهتر. گاهی هم مفاهیم این چکامه شما فرا تر از گنجایش یک مصرع یا بیت می رود و از این رو بر دشواری کار می افزاید. به عقیده بنده، اگرآن مفاهیم در ابیات بیشتری بیان شوند هم زیبایی واژ گان شما را می افزایند و هم حوزه گسترده تری از اندیشه شما را می پوشانند. امیدارم حرافی بنده را ببخشید.
منوچهر جان،
HajminatorMon Nov 17, 2008 07:20 AM PST
عالی بود.
این بیته اول شما را جانشینه قبلی میکنم و بجایه پُر در مصرع دو, بیت سوم از بی استفاده میکنم :) خیلی ممنون.
بیت دوم را نمی توان اینطور گفت؟
بعد ازآن حملهء پُر نهیب عرب کُل ایران شد تهی از اهورا و پُر ز رَب
منظورم تأکید بر این مسئله است که بعد از حملهء اعراب همان خدای پاکی را همه بجایه اهورا، رب تلفظ کردند.
هژمیناتور جان؛
Manoucher AvazniaMon Nov 17, 2008 07:56 AM PST
فضولی مرا ببخشایید.
شنو از من اینک سخنهای تنگ
که شد تنگ بر ما سرای درنگ
پس از حمله پر نهیب عرب
بغ اهرمزد جای دادی به رب
همی گشت بر ما زمانی دراز
شد از رنج و سختی جهان پر نیاز.
...
هوشنگ جان، دوست عزیز،
HajminatorSun Nov 16, 2008 03:43 PM PST
در ضمن به دلیل اینکه الترناتیو درستی در برابر این رژیم خفقان هم نداریم، بنظرم کسانیکه به عمق این فاجعه واقفند این وظیفه را نسبت به ایران دارند که هم صدا شوند و راهی برای آزادی مملکتمون پیدا کنند. چاره ای نیست، ما همه یک دفعه که بیشتر زندگی نمی کنیم پس چیزی در این تلاش از دست نمی دیم.
مارتن لوترکینگ در ۴۵ سال پیش در آمریکا آرزوئی کرد و ترور شد چون آرزوش جهشی در طبقهء اجتماعیش بود. بعد از ۴۵ سال از طبقه مارتن که ۱۵۰ سال پیش طبقهء برده ها را در این کشور تشکیل میداد، مردی بالاترین پست این کشور را از آن خودش کرده. اگر آرزو و تلاش نتیجه مثبتی میتواند داشته باشد، پس ما هم بکنیم... بامید روزیکه ایران آزاد شود.
The poem has no ballance
by Mozhdeh (not verified) on Sun Nov 16, 2008 03:36 PM PSTSorry, but this has no vazn va ghafieh. Reading it is difficult. Please try to use shereno concept if you wish.
اَن و نیم ۵۰۰
HajminatorMon Nov 17, 2008 07:21 AM PST
اره جانم این شعر خودمه. تو هم همان پانصدمین مجاهد باقی مانده بعد از خود سوزی ایکه آزادنلو دستورش را داده بودی؟ همانیکه با نام پانصدمی میاد اینجا بیانیه کپی−پست میکند؟ چیزی نداشتی اینجا پست کنی؟ چطور شعاراتون ته کشیده؟
از کمنتت خیلی متشکرم چون بالاترین تمجیدیست که یک وطن فروش از این شعر میتوانست بکند.
حاج مینطور عزیز
هوشنگ (not verified)Sun Nov 16, 2008 01:47 PM PST
شما که متوجه منظور بنده نشدید و با یک بیت شعر هم بنده را متهم به درخت زنی کردید. شما فرمودید "در وضع کونونی، هر ایرانی به نوبهء خود باید در برابر ظلم این آخوندها بایستد". و من هم لینکی که حلقه زدن حضور مردم همیشه در صحنه اطراف ضریح سیار (کاسبی جدید اخوندی) رو نشون میده گذاشتم. فکر نمیکنم امیدی باشه چون این طبقه از مردم اکثریت رو تشکیل میدند و حالا حالاها این آخوندا جاشون امن امن.
Choon Ghafiyah Tang Ayad?
by Anonymous500 (not verified) on Sun Nov 16, 2008 12:38 PM PST:-)) Haj Agha, Excuse Moi!
Na ghaiyehe dareh,
na vazni,
na sar dareh,
na gavazni!!
Seriously if the poetry above belongs to you, check back what you have penned. Have you ever heared of Owzan-e Aruzi in Persian poetry? Anything ever heard about "vazn," or "ghafiyeh," in Persian and Arabic poetries?
Now read this in persian:
Agar beh to in goftami, to raa hesab-e digarast!
Keh sher-e to, bi vazn o ghafiyeh, naa-khandanist
Nezaam-e trawat dar-in bayan-e bohl cho nabood
Arz-e addab kon o dar gozar, in cheh baatelist?
Cher ThePope
by Hajminator on Sun Nov 16, 2008 05:29 AM PSTMerci mon ami. Oui je vais essayer d'en faire plus. On ne peut pas rester les bras croisés et voir les mullahs déchirer notre pays en petits morceaux, quand même! ;)
هوشنگ
HajminatorSun Nov 16, 2008 06:52 AM PST
به چه خیالی باشم؟ منتظری درختای چنار خونتو از بن بکنند و براشون کف بزنی, عزیز؟ یا اینکه شما احتیاجی نداری این دیوها درختاتو قطع کنن، چون:
پدید گشت در این میان هوشنگی زرنگ که خود قطع میکرد درختان چنارش بی درنگ
Felicitation,
by ThePope on Sun Nov 16, 2008 04:37 AM PSTC'est tres bien ecrit. Quel beau poem patriotique. Remplie d'amour et de passion pour la Perse antique et l'Iran d'aujourd'hui.
Cher 'Haaj-terminateur', mais pourquoi tu n'ecris pas plus souvent (des poemes)?!
Be hamin khyal baash Hajminator
by Hooshang (not verified) on Sat Nov 15, 2008 10:38 PM PST//www.goftaniha.org/2008/11/blog-post_503.htm...
سوری جان
samsam1111Sat Nov 15, 2008 09:11 PM PST
من برای فصل کردن آمدم {کار عربی رو تموم کنيم ...} نی برای وصل کردن آمدم
""hala baaz nagi : chonke fasl, arabi boud ! ""
areh , chonke fasl, arabi boud ..loool
بخش پایانی
Khoob shod :) Cheers !!!
دوستان ارجمند
HajminatorSat Nov 15, 2008 07:30 PM PST
از بیاناتتان متشکرم.
سوری جان، سوردخت ترجمه آواتار پارتی گِرل که خود ایشان کرده بودند.
سمسام جان، از بکار بردن پیر کهن در بیتهایه اول قصدم بر این بود که نشان بدم چطور ایرانیان نیرنگ این دیو پیر نما را اول این مصیبت خوردند ...
در بیت آخر، اشتباهن «انچنین» در مصرع دوم قرار گرفته. درستش:
که کَس نَکردَست بر آدمیزاد اینچنین ظلم و کشتار و بیداد بنام حَق و دین
Agha y
by Souri on Sat Nov 15, 2008 06:55 PM PSTshoma be jaaye "chapter" mitouni " fasl" ham bekar bebari ha :D)
hala baaz nagi : chonke fasl, arabi boud !
lol,
هم ميهن گرامی
samsam1111Sat Nov 15, 2008 06:48 PM PST
ان پير کهن انقلاب{واژگوني و شورش} را چه بهتر که به نام برازنده اش همانا ضحاک ميخواندي..باري, هجميناتور گرامي, سپاس از سروده دلنشين ...
پس از مرگ "ماهوي سوري" , کشنده يزدگرد , بدست بيژن ترکنژاد در واپسين چاپتر شاهنامه..و پايان دردناک ايران ..فردوسي بيژن را هم سرزنش ميکند که يزدگرد را در اوارگي هم بجنگ کرد و ازار داد و چگونه هر اندو سرنوشتي بد يافتند و نفرين ايرانيان تا دوزخ که اخرين شاه إران شهر بکشتند.. .
گنهکار بود بيژن ترک نيز ورا نيزهم بر سر امد قفير
خرد را چنان مرد بيگانه گشت از ان پس شنيدم که ديوانه گشت
همي بود تا خويشتن را بکشت زهی چرخ گردنده گوژپشت
به گيتی چنين است پاداش بد هر انکس که بد کرد کيفر برد
کنون زين سپس دور ديگر بود سخن گفتن از تخت تازی و منبر بود
Hejminator aziz
by Souri on Sat Nov 15, 2008 06:45 PM PSTBesiar ziba o delneshin bood. It shows how much effort you might put in to bring it in a nice shape in good Persian. Thank you.
BTW: Who you mean by " soor-dokht" ? Who is she (or he)?
SePaS
by AvestA (not verified) on Sat Nov 15, 2008 06:26 PM PSTDaar Iran Azaad Digaar Haar Sokhan Raanishi be Name Iran Randeeh Mishavaad.{ram manesh}
News Goffer aziz
by Hajminator on Sat Nov 15, 2008 05:45 PM PSTاز نظر لطفتون ممنونم. خیلی هنوز باقی دارم تا به اون مرتبه برسم...
در وضع کونونی، هر ایرانی به نوبهء خود باید در برابر ظلم این آخوندها بایستد. من فعلاً این از دستم بر میاید. من از شما، سوردخت و جهانشاه عزیز از گرداندن این سایت که خودش واقعاً رحمتیست و در راه آزادیمان کمک بزرگیست، بسیار متشکرم.
Bah Bah!
by News Goffer on Sat Nov 15, 2008 04:54 PM PSTاستاد، عجب شعر خوبی سروده اید! کیف کردم و سرمست شدم. فردوسی گونه و پر از عشق به وطن و ملت ایران بود. مرسی دوست عزیز!
Hamefekr
by Hajminator on Sat Nov 15, 2008 04:51 PM PSTمتشکرم.
Bravo!
by Hamfekr (not verified) on Sat Nov 15, 2008 03:10 PM PSTآفرین بر این زبان و قلم