همیشه می آیند


Share/Save/Bookmark

همیشه می آیند
by Ali Zarrin
25-Jun-2009
 


همیشه می آیند،

 با افق های زرین  دوردست

 و پرندگان بلند پرواز عهد بسته اند.

 از فراز سر ما می گذرند.

 هوای رفتن دارند،

 پای جهیدن و  بال پریدن.

 از شجاعت و ایثار سرشار اند.

 بیزاراند از بوی تعفن مرداب،

 از  حس ماندن و در جا زدن،

 از مطیع و دلمُرده و سرکوفته زیستن.

 

 به آزادی می اندیشند،

 به انسانیت، به عشق.

 راه را روشن می کنند.

 خوبی های بی نهایت را گرامی می دارند.

 دانه های عشق را می پراکنند.

 

می آیند تا معنای نان را عوض کنند،

معنای گرسنگی را، معنای زندگی را.

از قفای ما، از غفلت ما،  از وجدان خفتۀ ما می آیند

و با گلهای سرخ  و سپید

و پرچمهای سبزدر دستهاشان،

بازآورندۀِ روزهای شگفت گذشته اند،

آن لحظه ها که مردان و زنان با هم فریاد می زدند

آزادی ، عدالت!

 

می آیند تا چوب عصای پیغمبران کاذب را

با سحرِ کلام  و ذات ِ پیام  و اعجاز گام خود بسوزانند

عصای تکبّر فرسوده ای

که بر سر آزادگان  فرود می آید.

 

می آیند تا ما را از خواب خرگوشی بیدار کنند،

از غرور ما بکاهند و به فروتنی مان اضافه کنند.

 تا دانش ِ عمل را بیاموزند،

تا عمل ِ دانش را

و واژه ها را با عمل بپیوندند.

 

بر سر قولشان ایستاده اند.

از مزدوران  و رجّا له  نمی ترسند،

از خودکامگان و خود بینان و بدخواهان.

 

می آیند تا حرمت را به واژه ها بیاموزند.

واژه های تهی را از معنی سرشار کنند.

تاریخ یأس و نومیدی را از امید بیانبارند

و تاریخ بیداد و فاجعه را از عدالت و صلح.

 

می آیند تا تفرقه ها را برچینند و ما را یکی کنند.

 

علیرضا زرّین


Share/Save/Bookmark

Recently by Ali ZarrinCommentsDate
از شب و جیرجیرک ها و....
1
Mar 02, 2009
گردش و برگردش
1
Jan 12, 2009
more from Ali Zarrin
 
default

Poetry

by Hamid Javaherian (not verified) on

In Solidarity with Iran’s June 2009 uprising.
شعر: حمید
فریاد باید زد
مشت‌ها را گره باید کرد
ماهی‌ را کنون باید از آب گرفت
دوستان، غفلت جایز نیست، دشمن سر سخت و فضا آبستن یک آرزوی دیرین. فریاد باید زد.
غفلت جایز نیست، پلک بر هم نزنیم فریاد باید زد
دشمن تیز چشم و در کمین،
پلک بر هم نزنیم،  فریاد باید زد.
نه غفلت جبران پذیر و نه خاموشی،
فریاد باید زد.
مشت‌ها را گره میباید کرد، فریاد باید زد.
مشت‌ها را گره کرده نگاه باید داشت، فریاد باید زد.
غفلت جایز نیست، ماهی را کنون باید از آب گرفت.
نه خاموشی جایز است و نه سیه پوشی کافی‌، فریاد باید زد.
نه. خاموشی جایز نیست. فریاد باید زد