هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان
ایوان مدائن را آئینۀ عبرت دان
حسن فیروزآبادی رئیس نیروهای مسلح رژیم می گوید: " در صورت حملۀ آمریکا، هیچ یک از سربازان آمریکا، زنده به کشورشان بر نخواهند گشت.
طارق عزیز سخنگوی صدام حسین قبل از حملۀ آمریکا به عراق گفت: " در صورت حملۀ آمریکا، سربازان آمریکائی در کیسه های اجساد به آمریکا باز خواهند گشت."
شعارهای تو خالی و ابلهانه و عربده کشی های مستانه حسن فیروزآبادی، در حد اقل باعث انزوای بیشتر، تحریم های شدیدتر و بالاخره ورشکستگی مزمن تر اقتصادی و سیستم پولی کشور خواهد بود و در حد بالا، جنگ و ویرانی و نا امنی و هرج و مرجی شبیه به اوضاع اسفناک امروز عراق در پی خواهد داشت. همانطور که طارق عزیز با ژستی متکبرانه اعلام کرد ما می جنگیم، برنده می شویم و هزاران هزار سرباز آمریکائی در کیسه های اجساد به آمریکا بر خواهند گشت!
صدام و باند جنایتکارانش، مست از تَوَهم پیروزی در جنگ با ایران، به دام دسیسۀ دولت بوش اول افتاد. عراق که در ابتدای حمله و تجاوز به خاک ایران، با غافل گیر کردن ارتش که هنوز گیج انقلاب بود، موفقیتی نسبی کسب کرده بود؛ پس از چند ماه با ارتش و ملتی مصمم و استوار روبرو شد. عراق نه تنها مجبور به عقب نشینی شد بلکه ایران، بصره و قسمتی از جنوب عراق را اشغال کرد. شکست و عقب نشینی عراق و پیروزی موقت ایران، آمریکا را به تکاپو انداخت و سیل کمک آمریکا، از اطلاعات در مورد حرکت نیروهای نظامیِ ایران گرفته، تا نوع سلاح ها و نقاط ضعف و تاکتیک رزمی در اختیار صدام گذاشته شد. رئیس ادارۀ سیا در منطقه در اینمورد گفت بوده : "دشمنِ دشمن ما، دوستِ ما است!" دیک چینی و دانالد رامسفیلد رابط های آمریکا با صدام حسین بودند؛ همان دو نفری که بعداً بازیگران اصلی در توطئۀ نابودی عراق شدند.
شعارهای میزنم توی دهن آمریکا، شیطان بزرگ، مرگ بر آمریکا و بعد گروگانگیری در سفارت آمریکا در تهران، در شکل گیریِ و ارتقاء ایران، به دشمن شماره یک آمریکا نقشی تعیین کننده داشت. پشتیبانی آمریکا به خاطر حمایت از صدام و عراق نبود بلکه برای جلوگیری از موفقیت رژیم و مقابله با توسعۀ نفوذِ ناشی از پیروزی احتمالی در جنگ بود. رژیمی که از ابتدا در مقابل آمریکا (بجا و یا نا بجا، مورد بحث این مقاله نیست) جبهه گرفته و مرزبندی کرده بود، رژیم پشتیبانی آمریکا از عراق را می بایستی پیش بینی می کرد.
دربارۀ تَوَهم پیروزی عراق بر ایران؛ مایکل کِلِر می نویسد: "آمریکا از سال 1982 تا سال 1988 ار طریق کانال های مختلف، علنی و پنهانی مشغول تقویّت نیروهای مسلح و سیستم اطلاعاتی عراق بود. کمک های علنی شامل: اعتبار مالی دولت آمریکا برای خرید مواد غذائی و وسائل به اصطلاح غیر نظامی مانند، کامیون، هلی کوپتر، کامپیوتر و غیره بود – ولی همۀ کالاها از استفادۀ کامل دو گانه بهره مند بودند. کمک های پنهانی دولت ریگان شامل: اطلاعات نظامی (اینتلجنس) در مورد حرکت و موقعیت نیروهای ایران و ارائۀ تاکتیک ضد حمله بود. آمریکا برای پشتیبانی و کمک رسانی بیشتر، از کشورهای اروپائی بخصوص انگلیس و فرانسه خواست که به عراق تسلیحات و سیستم های پیشرفته تکنولوژی نظامی بفروشند. آمریکا به کشورهای مصر، اردون، کویت و عربستان سعودی گفت که تمام تسلیحاتی را که این کشورها در اختیار عراق بگذارند؛ آمریکا با تسلیحات جدیدتر جایگزین خواهد کرد!" (1)
و اما دسیسۀ بوش اول؛ سفیر آمریکا در عراق (اپریل گِلاسپی)، در 25 جولای 1990 (یکهفته قبل از تهاجم عراق به کویت) با صدام حسین و طارق عزیز ملاقات کرد. در این ملاقات صدام حسین ابتدا در مورد آنکه دوست یا دوستان حقیقی آمریکا در منطقه، چه کسانی و چه کشورهائی هستند صحبت کرد و بعد , از دست اندازی کویت به منابع نفت عراق در مرز دو کشور شکایت کرد و گفت که عراق ناگزیر است که از منافع کشور و ملتش دفاع کند. و گفت ما نیاز داریم که برای احقاق حقوق خود، این مشکل را در اسرع وقت حل کنیم.
سفیر آمریکا در پاسخ می گوید: "ما هیچ گونه نظری در بارۀ کشمکش و تضاد مابین دو کشور عرب، مانند مشکل شما با کویت نداریم. کویت و مشکلش ربطی به آمریکا ندارد. امید واریم که شما بتوانید این مشکل را بوسیلۀ هر روشِ مناسبی که صلاح می دانید، حل کنید. تنها امیدمان آنستکه که سریع انجام گیرد." آیا این یک شعبده بازی و دامی برای صدام بود؟ یا یک توهم و خوش باوری از طرف صدام در بارۀ چراغ سبز آمریکا؟ با در نظر گرفتن آنکه صدام پشتیبانی آمریکا از عراق در جنگ با ایران را، پای خودش گذاشته بود، نه دشمنی آمریکا و رژیم با یکدیگر.
حملۀ آمریکا به عراق شروع تجزیه و سقوط قهقرائی آنکشور بود. عراق از یک کشور در حال توسعه و نسبتاً موفق در منطقه که دارایِ یک طبقۀ متوسط تحصیل کرده بود، تبدیل شد به یک کشورِ تجزیه شدۀ (کردستان عراق مستقل شد) نا امن و ویران که ملتش روزانه نه تنها با کمبودهایِ وسائل اولیۀ زندگی، مواد غذائی، آب آشامیدنیِ سالم، دارو و بهداشت عمومی و تحمل ساعت ها خاموشی روبرو هستند بلکه همواره در معرض خطر بمب، ترور و مرگ می باشند. مردم در خانه هایشان از امنیت برخوردار نیستند و دختران و پسران نوجوان در راه مدرسه و یا خرید برای خانه و خانواده، ربوده می شوند؛ مورد تجاوز قرار می گیرند و بعضی ها با پرداخت باج آزاد می شوند. بیش از دویست و پنجاه هزار نیروی خارجی (نظامی و شبه نظامی) بدون در نظرگرفتن حقوق انسانی عراقی ها و یا قوانین کشور، در آنجا حکومت می کنند.
عواقب شوم این ماجرا سالهای سال دامنگیر ملت عراق خواهد بود. حضور آمریکا در عراق سالها ادامه خواهد داشت. آمریکا در سال 2005 در عراق 106 پایگاه نظامی (کوچک و بزرگ) داشت؛ در شهرهای موسل، تاجی بلال، تِکریت، کرکوک، ناصریه، فلوجه، اربیل و چند نقطه از بغداد پایگاه های عظیم نظامی دائر کرده است. پایگاه های تلّیل، اَسد، بلاد و قیّاره در بغداد، پایگاه های هوائی با گنجایش یک تیپ ضربتی ویژه (نیروهای هوابرد) همراه با گروه های پشتیبانی می باشند.
این چهار پایگاه هوائی جزو چهارده پایگاه نظامیِ ثابتی هستند که آمریکا درعراق برای خودش بناکرده و قرارداد منعقد کرده که نیروهای نظامی اش حد اقل تا 25 سال دیگر در عراق مستقر باشند. این پایگاه ها که مجهز به "فرماندهی و کنترل" می باشند، جایگزین پایگاه های آمریکا در عربستان سعودی بوده و وظیفه شان غیر از حفاظت و کنترل نفت آماده نگهداشتن نیروهای پیش افکن (نیروهای پروجکتوری) در منطقه می باشد. از این 106 پایگاه؛ 14 پایگاه ثابت برای نیروهای آمریکا و 92 پایگاه دیگر بتدریج در اختیار نیروهای نظامی عراق قرار خواهند گرفت که طی دو سال گذشته تعدادی از آنان به کنترل نیروهای عراقی انتقال یافته اند.
در اینجا باید متذکر شد که منظور این نیست که علت حملۀ آمریکا به عراق شعارهای ابلهانۀ طارق عزیز است! و اگر طارق عزیز شعار ابلهانه نداده بود، آمریکا حمله نمی کرد. در رابطه با عملکرد آمریکا؛ رئیس سابق شورای امنیت آنکشور، ز. برزینسکی، میگوید که آمریکا، تنها ابرقدرت جهان، برای بقای قدرت ، شکوفائی اقتصاد و برتری قوای نظامی اش که ضامن ابرقدرتی اوست، میبایستی منابع نفتی جهان را در کنترل داشته باشد. بخصوص منابع نفتی کشورهای همجوار دریای خزر (ایران، قزاقستان، آذربایجان، تاجیکستان، ...) و خلیج فارس (عراق، کویت، امارات عربی، ...) را باید در کنترل مطلق داشته باشد. شیر نفت منطقه بایستی در دست آمریکا باشد و کنترل انرژی "بهر قیمتی" مورد اجرا قرار گیرد. ضامن اصلی ابر قدرتی کنترل انرژی است (2)
شعارهای پوچ و توخالیِ طارق عزیز و عربده های مستانه اش بجز دشمن تراشی و بهانه بدست بدخواهان دادن چه نفعی برای مردم عراق داشت؟ آیا جنگ ارمغانی جز مرگ، آوارگی و نا امنی برای مردم عراق و تجزیه و نابودی برای کشورعراق بهمراه داشت؟ نه تنها عراق نزدیک به ده سال است که گرفتار جنگ و زیر سلطۀ دشمن می باشد بلکه دهها سال دیگر نیز گرفتار خواهد بود. سرمایه های عراق همراه با شبکه زیرساخت اجتماعی و صنایع زیربنائی (جاده ها، پل ها، فرودگاه ها، تصفیه های آب و نیروگاه های برق) همه نابود و ویران شده اند؛ یک میلیون عراقی کشته و مجروح، چهار میلیون آواره و بی خانمان و بیش از دو میلیون عراقی، کشورشان را ترک کرده اند. و نفت عراق (لحاف ملانصرالدین) بین سه شرکت آمریکائی و دو شرکت اروپائی تقسیم شده است.
حسن فیروزآبادی زیاد هم مقصر نیست، زیرا رئیس جمهور انتصابی رژیم یعنی الگو و سرمشق او، سالهاست که در حال شعار دادن است، و این دو شاهکار آخر اوست: محمود احمدی نژاد، دیروز (یکشنبه) گفت: " ارتش ما امروز بقدری قدرتمند است که هیچ کشوری جرأت حمله به ایران را ندارد. و چهارشنبه هفته گذشته در واکنش به اعلام استراتژی جدید آمریکا در مورد استفاده از سلاح های اتمی خطاب به باراک اوباما، گفته بود: "بدان که گنده تر از تو و گردن کلفت تر از تو هم نتوانستند از این غلط ها بکنند. تو که جای خود داری". (3) آیا این نحوۀ صحبت رئیس جمهور یک کشور است یا یک جاهل میدان سبزی فروش ها؟ مهدی کروبی در واکنش به این سخنان محمود احمدی نژاد گفت: "متاسفانه ادبیات استفاده شده در سخنرانی اخیر مسئول اجرایی کشور به هیچ وجه در شان یک رئیس جمهور نیست. جالب آنکه رفتار و اعمالی که موجب دشمن تراشی شود و تبعات سنگینی را برای ملت به ارمغان آورد، سیاست و تدبیر می نامند". (4)
ادب خوار گشت و هنر شد وبال به بستند اندیشه را پر و بال
فراموش نباید کرد که دشمن اصلی و باعث این همه مرگ و نابودی در درجۀ اول آمریکا می باشد. در مورد آمریکا؛ مایکل کلر مینویسد: امروز، پایه و ریشۀ مشکلات و رقابت های بین المللی، در نیاز به انرژی ودستیابی و کنترل آنست. نوسانِ قیمت نفت وِ ریسک ناشی از آن، در ثبات اقتصاد آمریکا میتواند از حملات تروریستی و حتی جنگ خطرناک تر باشد. در آمریکا، نفت دیگر فقط یک مادۀ مورد نیاز برای زندگی روزمره، ایاب و ذهاب، اقتصاد شکوفا و بقای صنایع نیست بلکه بدون آن، آمادگی و سلامت نیروهای نظامی و امنیت کشور در خطرند. نفت تحت نظر وزارت دفاع و حفاظت ارتش آمریکاست. (5)
لوئیز لافَم معتقد است که "صنایع نظامی آمریکا" در درگیری های نظامی و جنگهای کوچک و بزرگ در سراسر جهان، از مناطق فقیرنشین کشورهای خاورمیانه، کوه های افغانستان، جنگلهای کلمبیا تا دشت های سوزان آفریقا نقشی مهم، فرصت طلبانه و سود جویانه دارد. برنامۀ تهاجم به افغانستان و عراق و تصرف این دو کشور، سالها پیش، از طرف پنتاگون که مجری برنامه های "صنایع نظامی آمریکا" است، تهیه و تدارک دیده شده بود. شروع برنامه ریزی برای این عملیات تحت عنوان "استراتژی دفاعی برای دهۀ 1990" در سال 1993 بود. "حملۀ جلوگیری"، "دفاع پیش بینی شده" و "تهاجم باز دارنده" از جملاتی بودند که در این برنامه برای آماده کردن اذهان عمومی جاسازی شده بودند. شعارهای دموکراسی، آزادی و حقوق بشر برای مردم منطقه و شعارهایِ وطن پرستی، دفاع مقدس، شرف و پرچم برای جذب و رضای مردم آمریکا؛ همه در راه سرازیر کردن ثروت های نجومی به حساب های بانکی "صنایع نظامی آمریکا" وسیله ای بیش نبودند. (6)
شالمِرز جانسون می نویسد، متاسفانه آمریکا دیگر بجز تسلیحات نظامی تولیدات زیادی ندارد. آمریکا بدون تردید بزرگترین تولید کننده و صادر کنندۀ اسلحه و مهمات در جهان است. بودجۀ نظامی آمریکا بیش از مجموعِ بودجۀ نظامی تمام کشورهای دنیاست! آمریکا 1060 پایگاه نظامی در سراسر جهان، در بیش از 130 کشور دارد. اهداف این پایگاه ها حفاظت و کنترل منابع انرژی و آمادگیِ نیروهای پیش افکن (نیروهای پروجکتوری) می باشد. برقراریِ برتریِ مطلق نظامی و حضور نظامی در سراسر دنیا از اهداف دیگر وجود این پایگاه های برون مرزی است. (7)
حریف دیگر اسرائیل و نقش تحریک کننده و تخریبی اوست: اسرائیل جهت رد گم کردن و تغییر جهت افکار عمومی از رفتار غیر انسانی و فاشیستی دولت اسرائیل با فلسطینی ها؛ همواره سعی داشته با جار و جنجال و ارائۀ اطلاعات "نیمه حقیقی"، توجه را متمرکز خطرات (ساختگی) تسلیحات هسته ای (قبلاً) عراق و امروز ایران بنماید. دولت اسرائیل با ارائۀ اطلاعات ساختگی در مورد تسلیحات هسته ای عراق و رابطۀ عراق با القاعده و یازده سپتامبر و تکرار مکرر این دروغ ها در وسائل ارتباط جمعیِ تحت کنترل اش در آمریکا و با بهره گیری از نفوذ گسترده اش در کنگرۀ آنکشور؛ آمریکا را به طرف جنگ با عراق هدایت کرد. هدف اسرائیل، نابودی ارتش عراق و حذف صدام که تنها رهبر عربی بود که موی دماغ اسرائیل بود. برای مثال صدام 25000 دلار به هر خانوادۀ فلسطینی که در حملات انتهاری کشته می شدند کمک مال می داد.
هدف دیگر، ایران بوده که رهبران حزب لیکود اسرائیل با همکاری تندروهای دست راستی و "صنایع نظامی آمریکا" و تبلیغات شبانه روزی شبکۀ لابی اسرائیل؛ سالهاست که مشغول توطئه برای درگیریِ نظامی آمریکا، با ایران هستند. اسرائیل معتقد است که ایران بارها خطرناک تر از عراق است و باید این خطر را به هر قیمتی خنثی کرد. ایران با تقویت حزب اله و حمایت از حماس از موقعیت مثبتی در میان ملل عرب بر خوردار است. مخالفت با اسرائیل همراه با نمایش مقاومت در مقابل آمریکا می تواند برای افکار عمومی مسلمانان و اعراب تحسین آمیز باشد. ولی با چه هزینه ای؛ آیا ارزش دشمن تراشی و جنگ و نابودی را دارد؟
تصور حسن فیروزآبادی و رژیم در بارۀ برنامه و نحوۀ حمله به ایران و جنگ، ناقص، ناکامل و یا حد اقل بر اساس خوش باوری است! ایران در محاصرۀ کامل نظامی آمریکاست. نیروهای نظامی آمریکا از پایگاه های مختلف نظامی در کشورهای همجوارِ یورش خواهند برد: از پایگاه باگرام در افغانستان، بناس در قرقیزستان، خان آباد در اُزبکستان، تاجیک در تاجیکستان، اینسرلیک در ترکیه، پایگاه های تلّیل، اَسد، بلاد و قیّاره در بغداد، پایگاه عظیم هوائی العیدید در قطر؛ بعلاوۀ حضور وسیعِ نظامی آمریکا در آمارات عربی در خلیج فارس، عمان، یمن و پایگاهِ جزیرۀ دیِه گا گارسیا در اقیانوس هند. .
ناوهای جنگی و زیر دریائی های هسته ای آمریکا مجهز به موشک های هدایت شونده با کلاهک های دوگانه که اهداف مشخص شده در ایران، در سیستم های کامپیوتری شان برنامه ریزی شده بصورت آماده، در بحر عمان و اقیانوس هند مستقر می باشند. ماهواره های اطلاعاتی و جاسوسیِ آمریکا و اسرائیل نیز سالهاست که روی فضای ایران مشغول جمع آوری اطلاعات و نشانه گیری اهداف هستند. اگر به نقشۀ ایران توجه کنید یک محاصرۀ کامل نظامی بوسیلۀ بزرگترین و مجهزترین نیروی نظامی در تاریخ، وجود دارد.
در درجۀ دوم سی آی اِ (سیا) و آگاف هامودین (ضد اطلاعات ارتش اسرائیل)، مدتهاست که بوسیلۀ نیروهایِ ویژه مشغول آموزشِ مزدورها و برخی از اقلیت ها در استان های مرزیِ ایران: خوزستان، کردستان، سیستان و بلوچستان و حتی آذربایجان می باشند! وظیفۀ گروه های ویژه غیر از آموزش و مجهز کردن مزدوران گمراه، خرابکاری و نشانه گیری لیزری اهداف در روز موعود می باشد.
آیا اگر این سناریو مورد اجرا قرار گیرد، ما سالهای سال درگیر نخواهیم بود؟ شعارهای پوچ، تو خالی و ابلهانۀ آقای احمدی نژاد و سرلشگرفیروز آبادی بجز دشمن تراشی و بهانه بدست بدخواهان دادن، چه نفعی برای مردم ایران دارد؟ آیا ما هیچ درسی از تجزیه و نابودی کشور همسایه مان نیاموختیم و تجربه ای نیندوختیم؟
دریغ است ایران که ویران شود گنام پلنگاه و شیران شود
امیر حسین لادن
(1) کتاب دولت های خودسر و قانون شکن های هسته ای نوشته مایکل کلر
(2) کتاب شطرنج بزرگ، زیگ برزینسکی 1977
(3) نشریه بی بی سی
(4) نشریه بی بی سی
(5) کتاب خون و نفت، مایکل کلر
(6) کتاب ادعاهای واهی امپریالیست نوشته لوئیس لافم
(7) مصیبت امپراتوری شالمرز جانسون
Recently by Amir Ladan | Comments | Date |
---|---|---|
چوب دو سر طلا | - | Sep 23, 2012 |
زمین تا آسمان | 2 | Apr 21, 2012 |
جنبش سبز: فاصلۀ تَوَهُم با واقعیت | 3 | Aug 16, 2010 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Amadinejad and shah
by Tokyoarea on Tue Apr 27, 2010 06:03 AM PDTThanks for this very true information,
if you check shah's 1970's interview about oil he made a same mistake
proud and lack of political idea.
So we should ready for very dark future if Ahmadinejad keep countinue to lead us to chahhhh.
Amadinejad and shah
by Tokyoarea on Tue Apr 27, 2010 06:03 AM PDTThanks for this very true information,
if you check shah's 1970's interview about oil he made a same mistake
proud and lack of political idea.
So we should ready for very dark future if Ahmadinejad keep countinue to lead us to chahhhh.
Everybody loves sb
by statira on Mon Apr 26, 2010 12:05 PM PDTAbout Hassan's beard which is not uniformly colored, I think it's because he uses Roghane Ghandum made by Rahbar's factory. I heard Rahbar has Prostate CA and possibly yellowish brown diarrea most of the time!
حسین فیروزآبادی و طارق عزیز
Amir LadanMon Apr 26, 2010 09:16 AM PDT
با سپاس از همۀ عزیزان برای نظریاتتان
، امیدوار بودم که به متن نوشتار نظر داده می شد تا بوزن ، رنگ مو و ژست متکبرانه و خود بزرگ بینانۀ این شخص
کفتار و شعارهای اوست که می تواند ماجرا ساز باشد نه هیبت او
با تلاش برای رهائی مردم و نجات ایران
moderate? look at his profile.
by MM on Mon Apr 26, 2010 06:25 AM PDTProfile: //www.khameneishah.com/?p=100 (here is his natural hair color)
In the aftermath of the post-election unrest, he threatened the protesters that the troops were willing to die to protect the regime as they did in the brutal eight-year Iran-Iraq war in the 1980s, according to the state-run Fars News Agency. He is openly threatening that IRGC will go to war with Iranians as it did with Saddam’s Iraq.
Gen. Firouzabadi symbolizes the problems within the power structure of Iran because they don’t see themselves as being Iranian or “of the people”.
-------------------------------------------------
PS, There is a rumor that Hassani played in Mike Myers' movies as F. Bastard after he dyed his hair, but you be the judge:
//s.bebo.com/app-image/7927192994/5411656627/PROFILE/i.quizzaz.com/img/q/u/08/04/08/Fat_bastard_1_.jpg
only VF and his moshaavers have the final approval -
by MM on Mon Apr 26, 2010 06:09 AM PDT.
He's the head of the Armed
by Sargord Pirouz on Sun Apr 25, 2010 09:07 PM PDTHe's the head of the Armed Forces General Command Headquarters. It's a staff position. He's Azeri-Iranian, and uses henna.
In certain respects, his political views are considered moderate. For example, he approved of the original P5+1 nuclear fuel swap (which Mousavi strongly opposed, by the way).
How competent is he? Well, Iran's defense based on deterrence afforded by relatively economical and survivable weapons systems types (such as SSMs) appears- to date- to be sound.
Militarily, the more talented leader is Major General Jafari.
esmail, I agree with you on one point
by fooladi on Sun Apr 25, 2010 09:04 PM PDTThat he should not be attacked for being fat. As you correctly said one can not be blamed for one's ilness. The poor guy is obviously suffering from eating disorder and multiple servings of chelo kabab per day! But I disagree with your and your sources of information on his alleged "smartness". He , like most of the IRI leadership is rather stupid. For examples of his stupidity,Just read the Original post. I know it is written in Farsi, and I suspect you need someone to translate it for you into english or some other language....
حیف طارق عزیز نیست آخه
farrad02Sun Apr 25, 2010 02:47 PM PDT
دوست عزیز، مقاله خوبی نوشتید، ولی آخه حیف طارق عزیز تحصیلکرده و دنیا دیده نیست که با این بشکه بی سواد بی تدبیر مقایسه بشه؟ انصاف هم خوب چیزیه.
Hey statira, are you
by Everybody Loves Somebody ... on Sun Apr 25, 2010 12:17 PM PDTsuggesting that Rahbar Khamenei consumes Roghane Ghandom?
Hassan's hair color has more resemblance to General Djahanbani's dog's outtake, if you know what I mean!?
دشمن تراشی?
QSun Apr 25, 2010 10:35 AM PDT
Oh Yes, the US and Israel have been in love with Iran otherwise!
The geopolitical reasons to bring Iran into the Western economic block without having to share any of its wealth with any Iranian is the reason we have "doshman". It's absolutely irrelevant of what any 3rd rate Army says.
North Korea has been 100 times more provocative. No one cares because there is no money to be made in the desolate North Korean mountains.
Saddam Hussein was a stooge of the CIA for most of his life, and even his serious ass-kissing of all inspection demands by early 2003 was not enough to pacify this "enemy".
People need to get real, and get off their self-rightous high horse. Rhetoric does not enemies make. Look at Israel and Saudi Arabia, China and US. It's all about the money.
Roghane Ghandom!
by statira on Sun Apr 25, 2010 09:40 AM PDTI think he uses Roghane GHANDOM to color his hair.
Maybe he thinks he is a handsome blonde general like Sepahbud Jahanbani.
Baghdad Bob would be a better comparison.
by MM on Sun Apr 25, 2010 08:56 AM PDT.
Gooroban Garcia look alike!
by statira on Sun Apr 25, 2010 08:22 AM PDTGooroban Garcia lookalike. Good one. Forozabadi does look like him.
Leader of our armed forces is a fatty who walks with a cane. What a shame!
In many photos of the IRI military parades
by Everybody Loves Somebody ... on Sun Apr 25, 2010 07:50 AM PDTHassan F. usually stands behind Rahbar Khamenei. I wonder if that explains the brownish color of his hair and beard. The color is not quite uniform like you would get from a normal hair dye in a hair salon. His looks as if his head has been in a hole or something!?
He is not the leader of the
by shahanshahesmail on Sun Apr 25, 2010 06:56 AM PDTHe is not the leader of the armed forces , he is on the defence council of the sepah but his position is not that of the head of the armed forces of the country.
next time instead of insulting him because of his fat , which is probably because of a disease which he suffers from , find something actually wrong with him . Conspiracy theories and articles written to support that are not substitute for proper factual analysis .
Would you have insulted him if he had cancer? saying that he would be dead in a "few years" anyway?
judge him by his abilities , which I heard , he is a very smart man.
Very good analysis
by divaneh on Sun Apr 25, 2010 03:43 AM PDTUnfortunately it seems that Iranian people are check and mate in the face of external threats and internal incompetent dictators.
this fat khook is supposed
by shushtari on Sat Apr 24, 2010 06:59 PM PDTto be a leader in our armed forces????!!
wow, compare him with, let's say, gen jahanbani or khosrodad- brave patriots who actually were trained soldiers and loved iran and were willing to die for it
this khookcheh reminds me of 'goroohban garcia' in zorro which was played in the 70s in iran!!! LOL
and it seems that this fatso is dying his nasty beard as well!
what a combo!
sooner we rid our nation of these freaks of nature who are an embarrassment to our nation and its heritage the better!!!
javid iran
Prone to Heart Attack
by statira on Sat Apr 24, 2010 06:53 PM PDTThis man does not even look like a general. He's a big fat coach potato bafoori. With all the fat surrounding his heart, he's gonna die in a few yrs.
Who can listen?
by Sahameddin Ghiassi on Sat Apr 24, 2010 06:23 PM PDTThe people who have no knowledge about the world and can only see few meters? Who will think about Iranians? The people who do not understand world politik? The people who are in the top should be on the bottom. The people who cannot think and calculate should just clean the houses?
I share your concerns
by Fatollah on Sat Apr 24, 2010 06:03 PM PDTand to compare Tariq Aziz to this brainless fatso is an insult to everyone!
good analysis
by Samer Srouji on Sat Apr 24, 2010 05:28 PM PDTVery good analysis Amirhosein, and good use of sources to put together your thoughtful analysis. I only wanted to add some reflexions; prior to the US invasion of Iraq, Iraq had been under the oil for food program with the UN for more than 10 years, this basically strangled the country as they could only obtain basic nutrition and medicines in exchange for oil, and could not trade or obtain any other goods. Also, throughout the 1990s, there were regular bombings of Iraqi installations by NATO forces, indeed, most of Iraq was under a no fly zone monitored by US and British military planes during that decade ... so when the invasion finally took place, Iraq was heavily incapacited and had very meager military forces or installations. Also, a hungry, unemployed population were not going to put up any defense.
This is not the case of Iran, although the reality is that the sanctions again Iran are increasingly starting to look like what was used on Iraq. And the accusations being used by the West are similar too.
Here is a thought - as you pointed out, Iran is surrounded, there are US and Western bases in Afghanistan and Iraq, there are air army and naval bases in practically all the Persian Gulf countries, Emarat, Kuwait, Qatar. But perhaps the extended US presence in the region is actually their greatest weakness? An attack on Iran would mean a halt of business and economic activities in the Persian Gulf countries, would destabilize oil prices completely, and I think the Iranian government is aware of the havok they could create in Iraq and Afghanistan through their allies. (not that those countries are currently lacking havok!)
Beyond their rhetoric I think the Iranian government is actually aware and capable of making any attempted attack on Iranian soil costly for the West. But again this all depends on the nature of the attack, are they thinking in terms of bombing the nuclear energy installations (like Iraq in 1986?) or something of a larger scale?
I think everywhere, on an individual level and as communities, we need to mobilize efforts against the warmongering rhetoric emanating from Washington and right-wing circles. With some unity and thought, great things can be done.
All of what you said is true
by cyclicforward on Sat Apr 24, 2010 03:36 PM PDTHowever what is the solution. What can be done to diffuse this situation? Obviously none of IRI clowns are going to listen and do anything reasonable. So what is your suggestion?
Same personality and mindset as Saddam Hussain
by reader1 on Sat Apr 24, 2010 08:00 AM PDTPasserby
This guy is of the same personality and mindset as Saddam Hussain. He is the one to watch. He could be the next king or dictator of iran, should the clerical rule come to a sticky end. An interesting character to watch.