به پیشواز صبح اشکی فرستاده ام

 به پیشواز صبح اشکی فرستاده ام
by Shahab Taherzadeh
05-Aug-2010
 

نیامدی تا در کنار من باشی
تا نگاه در نگاهت سفر دهم
سر بر شانه های مطیعت بگذارم
در پناهگاه آغوشت خود را گرم کنم
نیامدی تا حضورت انتهایی باشد بر این شب بی پایان
تا اشکهای من شهابهایی باشند که در آسمان
چشمانت می میرند
!به پیشواز تو اشکی فرستاده بودم

شب را می نگرم

هرستاره مثل من است
زنجیر شده در کنج فاصله ای
نیامدی تا ببینی
سیاهی هر چه کرد
عشق فاصله را نیاموخت
آسمان حتی تاجی زد بر سرزمین
زمین اما به اینهمه زیور دلی نبست

نیامدی تا در کنار من باشی

!آه
سفر من در غم تنهایی پایانی ندارد
ثانیه های مهاجر به ساعت باز میگردد
حالا که عقربه ها با هم قهرند
یاد تو به من نزدیکتر میشود
حالا که زمان همهء ستاره را از آسمان بر می چیند و میبرد
اشک من بر افق میتازد و به پیشواز صبح میرود


8 11 2004
شهاب طاهرزاده


Share/Save/Bookmark

Recently by Shahab TaherzadehCommentsDate
ای میهمان مهربان زمین
2
May 18, 2010
چه خاموشی ای بانوی ایرانی
1
May 06, 2010
شب سرود
-
Apr 30, 2010
more from Shahab Taherzadeh
 
Monda

so touching

by Monda on

thank you for sharing.