چه خاموشی ای بانوی ایرانی

چه خاموشی ای بانوی ایرانی
by Shahab Taherzadeh
06-May-2010
 

نخواه که شمعی باشی
در کنج خلوتی
نخواه که به عزم کسی برافروزی و به خشم کسی خاموش شوی
قناعت مکن
به سوختن و راضی مباش
به گریستن بر سرنوشت مختوم خویش
تو ای همزاد خورشید
که یک تاریخ در شب زیسته ای

سیاهی
خود خواه است و سلطه جو
محو می شوی
زمانی اگر نتابی
چنان که خود میخواهی
آنجا که خود میخواهی
زیستن در بی اثری
در سکوت و تحریم خویشتن خویش
پنهان در زاویه های رسوم و
خجل از نگاه گستاخ جهان
کشتن سعادت خویش است
از پیش
مردن در نابرابریست

من آنم
که نمی توانم سکوت کنم
وقتی که می بینم
تو چه گمنام از این جهان میگذری
چه سر بزیر و چه مطیع به سرنوشت خود پشت میکنی

من آنم
که نمی توانم نگریم
وقتی که می بینم
اشکی که تو میریزی
آینه ایست
که من در آن می نگرم

2004 5 8
شهاب طاهرزاده


Share/Save/Bookmark

Recently by Shahab TaherzadehCommentsDate
به پیشواز صبح اشکی فرستاده ام
1
Aug 05, 2010
ای میهمان مهربان زمین
2
May 18, 2010
شب سرود
-
Apr 30, 2010
more from Shahab Taherzadeh
 
Fouzul Bashi

آقا شهاب

Fouzul Bashi


انگار شما تماسی با ایران نداری برادر و  مبارزات و دست آوردهای زنان ایرانی رو پیگیری نکردی!